سالروز شهادت بابک خرمدین سردار ایرانی + دانلود شعر و کتاب

ژانویه 4, 2009

پاينده ايران

۱۵ دي ماه ( ۴ ژانويه ) سالروز شهادت بابك خرمدين سردار ايراني به دست “معتصم” خليفه تازي گرامي باد.

پاپك خرمدين دلاوري ايراني از آذرآبادگانبابك خرمدين چهارم ژانويه سال 838 ميلادي به دستور معتصم خليفه عباسي با قطع تدريجي دست و پا و اعضاي بدن كشته شد و سپس بقيه بدنش را در بيرون شهر سامرا به دار آويختند كه مدتها به همان صورت باقي بود.
در آن قرن درهر گوشه ايران يك استقلال طلب بپاخاسته بود . در شمال ايران همزمان سه مبارز ــ بابك ، مازيار و افشين ــ بناي مبارزه با حكومت بغداد را گذارده بودند كه بابك در عين حال فرضيه اجتماعي ــ اقتصادي مزدك را هم دنبال مي كرد و خواهان برابري كامل مردم و مالكيت عمومي ( اشتراكي ) بود. پيروان او پيراهن سرخ رنگ بر تن مي كردند و به احتمال زياد دادن عنوان « سرخها » به كمونيستها ريشه در همان زمان دارد . در تاريخ ، آنان را سرخ جامگان ، خرميان و خرمدينان نوشته اند. در آن زمان هنوز اكثريت آذربايجاني ها كه بابك از ميان آنان برخاسته بود دين نياكان ( آيين زرتشت ) را حفظ كرده بودند . بايد دانست كه تا زمان شاه اسمعيل صفوي(پنج قرن پيش ) هم بسياري از مردم شمال ارس و حكمران آنان شروانشاه زرتشتي بودند . همچنين بايد به خاطر داشت كه زبان تركي دو ــ سه قرن بعد با سلجوقيان وارد اين قسمت ايران شد.
بابك بارها سپاه خليفه عباسي را كه عموما غلامان ترك آسياي مركزي بودند شكست داده بود ، زيرا دژ و استحكامات متعدد داشت . وي با مازيار حاكم تبرستان ( مازندران ) و نيز افشين سردار استقلال طلب ديگر در ارتباط بود . مازيار به دليل همسايگي با طاهريان از دور و در ظاهر احترام خليفه را داشت تا فرصت مناسب به دست آورد و افشين معتقد به انهدام قدرت خليفه از درون بود و بنا براين ، خود را به او نزديك كرده بود ، ولي خليفه از همه چيز باخبر بود و براي تضعيف روحيه استقلال طلبي ايرانيان كه مي گفتند : اسلام بله ؛ حكومت اعراب نه ــ افشين را به جنگ بابك فرستاد . افشين همه مساعي خود را به كار برد تا بابك باقي بماند كه بابك به دليل از دست دادن چند افسر خود به ارمنستان فرار كرد كه در آنجا به دام توطئه افتاد و اسير شد و به افشين تحويل گرديد و افشين راهي جز تحويل او به خليفه نداشت و خليفه او را به طرز دلخراشي كه مورخان آن زمان شرح داده اند و درتاريخ طبري هم آمده است بكشت ،اما بابك تا جان در بدن داشت خود را نباخت . مازيار نيز از طريق اغفال برادرش دستگير و او نيز در سامرا كه معتصم پايتخت خود را به انجا منتقل كرده بود به طرز فجيعي كشته شد و جسدش را دركنار استخوانهاي بابك به دار زدند . سپس نوبت به افشين رسيد كه اورا در بغداد گرفتند و خليفه تماسهاي او با مازيار و بابك را رو كرد و با گرسنگي دادنش كشت و جنازه وي را هم در كنار دوتن ديگر در حاشيه سامرا به دار آويخت . تاريخ خلفاي عباسي و حكام عرب مملو از چنين قتلهايي از ايرانيان است . سرچشه

 كامل ترين جستار اينترنتي درباره بابك خرمدين (تارنماي آريارمن)    نمايي زيبا از دژ بابك خرمدين

دژ بابك خرمدين برفراز كوههاي آذرآبادگان

 چكامه اي بسيار زيبا درباره بابك خرمدين – سروده و صداي  مسعود سپند -۶ دقيقه -۹۸۷  كيلوبايت

 دانلود يكراست          دانلود از پيوند دوم  (مِديافاير)

****************

دانلود كتاب “بابك خرمدين دلاور آذربايجان” استاد سعيد نفيسي چاپ ۱۳۸۴ – ۵.۶۳ مگابايت – ۲۷۳ رويه 

  دانلود

 آموزش دانلود فایل ( از مدیا فایر)

نوشتارهايي در اين باره:

 كامل ترين جستار اينترنتي درباره بابك خرمدين (تارنماي آريارمن)

بابك خرمدين يك ايراني بود نه يك تُرك ! (تارنماي آذرگشنسب)

بابك خرمدين (از دانشنامه آزاد ويكي پديا)


 بايگاني جستاري :یادواره ها،جشنها،روزهاي مهم تاريخ

به امید ایرانی آباد و آزاد در سایه حاکمیت ملی

پاینده ایران

Entry Filed under: Uncategorized. .



7 Comments Add your own

  • 1.    شاپور  |  ژانویه 4th, 2009 at 9:46 ب.ظ

    پاینده ایران

  • 2.    تایماز  |  ژانویه 6th, 2009 at 1:41 ق.ظ

    نه بابا؟ حتما بابک هم یک پان فارس بوده و بعدا ترک شده!!!!نمیدونم شماها کودن هستین یا مشتی شوونیست که میخواین تاریخ رو تحریف کنین!شما به جای اینکه تاریخ زبان ترکی رو برای دیگران حلاجی کنی اول برو یه حلاجی برای خودت از زبان پارسیت بکن!!!کمی مطالعه در چارچوبی خارج از این فضای بسته مغزت رو بهت ژیشنهاد میکنم

  • 3.    Reza  |  ژانویه 6th, 2009 at 6:29 ق.ظ

    You should cut this sentence out. Other parts are really good1Rezaپيروان او پيراهن سرخ رنگ بر تن مي كردند و به احتمال زياد دادن عنوان « سرخها » به كمونيستها ريشه در همان زمان دارد .

  • 4.    کوروش  |  ژانویه 24th, 2009 at 7:37 ب.ظ

    پاینده ایراناین سروده پیشکش همه آزادگان:کجایست هان کجایست کاوه آن گرد آزادی کجایست هان کجایست کاوه آن سالار ایرانیکجایست هان کجایست آن درفش کاویانیچنین میآرد فریاد هر زن و هر مرد ایرانی.آن ضحاک آن بیگانه آن تازیآن دیوانه آن ابلیس آن بدخواه آزادی آن بیگانه با هر جشن و هر شادی آن وارونه خو آن دشمن یزدان و هر پاکیبازگشتست بهر دهشت آفرینی بهر کشتن بهر ویرانی و نابودی میسوزد مینالد زبیدادش همی ایران و ایرانی کجایست هان کجایست کاوه آن گرد آزادی کجایست هان کجایست کاوه آن سالار ایرانی کجایست هان کجایست آن درفش کاویانیچنین میپرسد و میآرد فریاد هر زن و هر مرد ایرانی میدهد پاسخ پیرمردی خراسانی تو را اکنون درفش شیر و خورشید است درفش کاویانی چو آن سردار و آن سالار ایرانی چو آن باقر چو آن ستار تبریزی کنون باید به پا خیزی تو ای فرزند ایرانی تو ای از خون آریایی تو ای از خاک و از این بوم آرمانی تویی امروز آن کاوه آن گرد آزادی تویی امروز آن کاوه آن سالار ایرانی تویی آری تو خود یک آفریدونی

  • 5.    کوروش  |  ژانویه 24th, 2009 at 7:38 ب.ظ

    خروشانی و توفانیتر از پیش است همی دریایکی خیزاب ناآرام پر درد است در این دریامن آن خیزاب ناآرام پر دردم من آن خیزاب تنهاترمن آن خیزاب سرکشترمن آن خیزاب خشمگینتربه چنگ بادها تندتربه خود پیچیده ام بیشترشدم بالا و بالا ترمیان آذرخشهای غراتر که تا سهمگین و سهمگینترفروکوبم دژ تاریک دهشت را بیرحمتر

  • 6.    کوروش  |  ژانویه 24th, 2009 at 7:40 ب.ظ

    mashroote.blogfa.com این سروده پیشکش همه آزادگانچو شمعی هان در آتش میگشت آب در خونشآن بیباک آن بابکمیآید به گوشم از دل تاریخ آوای چکاچکهای شمشیرش آن بیباک آن بابکاز جنگش و از پیکار خونینش و از شمشیر برانش واز نامشمیترسید و میلرزید هر تازی بر جانش چنین نامش چنین خوانش آن بیباک آن بابکبه ترفندو تبند کردند در بندشبریدند آن دو دست و آن دو پای نازنینشهان نکرد دادی نه فریادی در هنگام اعدامش چنین بود و چنین دیدند آن افریتگان تابش چنین نامش چنین خوانشآن بیباک آن بابک میگردد همی تاریخ آغاز از آوای چکاچکهای شمشیرش هزاران گرد ایرانی پر از خشم و دلی پر کینه از آتش کنار آن دژ بابک به یک کوشش به یک خیزش به یک جنبش به یک شورشمیآرند همی فریاد که ماییم پیرو راهشماییم آن آوای چکاچکهای شمشیرش درودش باد سپاسش باد نمازش باد همی از ما بر آن بیباک آن بابک

  • 7.    کوروش  |  ژانویه 24th, 2009 at 7:41 ب.ظ

    mashroote.blogfa.com این سروده پیشکش همه آزادگانسه رنگ و یک نشان جاودانست نه هر رنگ و نشانی همچو آنستهمی سرخ و سپید و سبز رنگستنشانش شیر و خورشید قشنگست درفش مردم ایران زمینستزخون بس شهیدان یادگارست همه میهن پرستان را به دل آرام جان استدل هر مرد و زن در یاد آنستهرآنکس را که در دل مهر خاکستدرفشش آن سه رنگ و آن نشانست درفش شیر و خورشید جاودانستنه هر رنگ و نشانی جای آنستنشان آب و خاک ایرانیانستبه مهر پاک یزدان ماندگارستسه رنگ و یک نشان دلربایستهزاران آرزو همراه آنستچو یک خاری به چشم دشمنانست گواه آزادی آزادگانست هرآنکس کو خردمند و دلیر استبه جان پاکش آن راپاسدارست بزرگ و پاک و جاویدان و یکتاستدرفش ماهمیشه شیر و خورشید زیباست

Leave a comment

hidden

Some HTML allowed:
<a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>

Trackback this post  |  Subscribe to the comments via RSS Feed


تازه ها :

پیوندها

بایگانی‌ها