نقش عناصر مشکوک و تندروهای اصلاح طلب در همکاری با جریان تجزیه قومی و تضعیف وحدت ملی

ژوئن 7, 2009

نقش عناصر مشكوك و تندروهاي اصلاح طلب

در همكاري با جريان تجزيه قومي و تضعيف وحدت ملي


مواردی که آقای سهند کریمی هم میهن آذرآبادگانی و آگاه ما در نوشتار زیر به آن می پردازد به همان گونه د رخوزستان و دیگر استان های استراتژیک کشور وجود دارد و این دیدگاه و استرااتژی کاملا نادرست در سخنان برخی کاندیداهای ریاست جمهوری به گونه ای وجود دارد. دوستان گرامی در آینده اشاره ای به مواردی این چنین و دست پخت برادران اطلاح طلب در خوزستان نیز خواهیم پداخت.

*****

قابل توجه جوانان هوادار اصلاح طلبان:

1.حجه الاسلام والمسلمين آقازاده، رئيس كل دادگستري آذربايجان شرقي در جلسه اعضاي شوراي حل اختلاف حومه مركزي تبريزگفت : عوامل اصلي آشوب چند روز گذشته در تبريز و مرند 71 تن از پان تركيستها، منافقين، ضد انقلاب، حزب مشاركت و اراذل و اوباش پروندهدار بودند كه 51 تن از آنان بازداشت و حكم 20 نفر ديگر كه فراري هستند. صادر شده و تحت تعقيب هستند.» *8/3/85 *

2.« اطلاعات خبرنگار بازتاب، حاكي از آن است كه در هفته منتهي به ناآراميهاي تبريز، دبير كل يكي از احزاب تندرو اصلاح طلب، در آذربايجان حضور داشته است. بنابر اين گزارش، فرد ياد شده در برخي شهرهاي آذربايجان شرقي و غربي به ويژه تبريز و نقده جلساتي داشته و به نارضايتي مردم از دولت دامن زده استوي در شهر محروم نقده اظهار داشته كه به رغم مشكلات اقتصادي، دولت جديد كاري براي شما نميكند. وي در برخي محافل پرسيده كه چرا گامي براي آموزش زبان تركي برداشته نشده است. اين فرد همچنين با اشاره به پيام نوروزي احمدي نژاد، تاكيد كرده كه وي با خودداري از ذكر نام آذريها به آنان بي مهري كرده است.» * 7/4/85 سایت بازتاب. كد خبر 41635*


هم اكنون، سالها از تلاش و سرمايه گذاري آمريكا براي ايجاد فتنه هاي قومي در ميان ملت ايران ميگذرد. طي ده سال گذشته، بخشهاي مختلف دولت آمريكا ( وزارت امور خارجه، سازمان سيا، ارتش، مراكز مطالعاتي و دانشگاهي و … ) تلاشهاي گستردهاي را براي خط كشي و مرزبندي قومي ميان ملت ايران انجام دادهاند. آنها ابتدا توسط عوامل ايراني خودشان گروهكهايي را در خارج از كشور به نام كردها، بلوچها، عربها و آذريهاي ايراني تشكيل دادند. در ميان عناصر تشكيل دهنده ‌اين گروهكها، از اعضاي حزب توده، فدايي خلق، منافقين و … ديده ميشود…..

نقش عناصر مشكوك و تندروهاي اصلاح طلب

در همكاري با جريان تجزيه قومي و تضعيف وحدت ملي


مواردی که آقای سهند کریمی هم میهن آذرآبادگانی و آگاه ما در نوشتار زیر به آن می پردازد به همان گونه د رخوزستان و دیگر استان های استراتژیک کشور وجود دارد و این دیدگاه و استرااتژی کاملا نادرست در سخنان برخی کاندیداهای ریاست جمهوری به گونه ای وجود دارد. دوستان گرامی در آینده اشاره ای به مواردی این چنین و دست پخت برادران اطلاح طلب در خوزستان نیز خواهیم پداخت.

***

قابل توجه جوانان هوادار اصلاح طلبان:

1.حجه الاسلام والمسلمين آقازاده، رئيس كل دادگستري آذربايجان شرقي در جلسه اعضاي شوراي حل اختلاف حومه مركزي تبريزگفت : عوامل اصلي آشوب چند روز گذشته در تبريز و مرند 71 تن از پان تركيستها، منافقين، ضد انقلاب، حزب مشاركت و اراذل و اوباش پروندهدار بودند كه 51 تن از آنان بازداشت و حكم 20 نفر ديگر كه فراري هستند. صادر شده و تحت تعقيب هستند.» *8/3/85 *

2.« اطلاعات خبرنگار بازتاب، حاكي از آن است كه در هفته منتهي به ناآراميهاي تبريز، دبير كل يكي از احزاب تندرو اصلاح طلب، در آذربايجان حضور داشته است. بنابر اين گزارش، فرد ياد شده در برخي شهرهاي آذربايجان شرقي و غربي به ويژه تبريز و نقده جلساتي داشته و به نارضايتي مردم از دولت دامن زده استوي در شهر محروم نقده اظهار داشته كه به رغم مشكلات اقتصادي، دولت جديد كاري براي شما نميكند. وي در برخي محافل پرسيده كه چرا گامي براي آموزش زبان تركي برداشته نشده است. اين فرد همچنين با اشاره به پيام نوروزي احمدينژاد، تاكيد كرده كه وي با خودداري از ذكر نام آذريها به آنان بيمهري كرده است.» * 7/4/85 سایت بازتاب. كد خبر 41635*


هم اكنون، سالها از تلاش و سرمايهگذاري آمريكا براي ايجاد فتنه هاي قومي در ميان ملت ايران ميگذرد. طي ده سال گذشته، بخشهاي مختلف دولت آمريكا ( وزارت امور خارجه، سازمان سيا، ارتش، مراكز مطالعاتي و دانشگاهي و … ) تلاشهاي گستردهاي را براي خط كشي و مرزبندي قومي ميان ملت ايران انجام دادهاند. آنها ابتدا توسط عوامل ايراني خودشان گروهكهايي را در خارج از كشور به نام كردها، بلوچها، عربها و آذريهاي ايراني تشكيل دادند. در ميان عناصر تشكيل دهنده ‌اين گروهكها، از اعضاي حزب توده، فدايي خلق، منافقين و ديده ميشوند.


ده سال تلاش مستمر آمريكا و متحدان غربي و منطقهاياش براي ايجاد دشمني و رويارويي ميان بخشهاي مختلف ملت ايران به نتيجه مطلوبي منجر نشده است. وقايع اخير آذربايجان و تلاش جريان تجزيه قومي براي ايجاد فتنه داخلي، كه از حمايت اطلاعاتي، تبليغاتي و سياسي و مالي بيگانگان برخوردار بود، آزمايش ديگري بود كه نشان داد، ملت ايران بخصوص مردم آذربايجان، در تورهايي كه دشمنان گستردهاند، گرفتار نميشوند


در اين نوشته، هدف بررسي چگونگي كاركرد جريانهاي ضد ميهني و بيگانهگرا نيست. آنچه در اين نوشته، بدان ميپردازيم، نگاهي به چگونگي رفتار طيف يا عواملي از جريان دوم خرداد و جناح موسوم به اصلاحطلب در همكاري با جريانات ضد ميهني و يا برخورد تشويق آميز با جريانها و حوادثي است كه عليه تماميت ارضي، وحدت و امنيت ملي فعاليت ميكنند. بيگمان در بين مسوولان دولت گذشته نيز مديراني بودند كه با صراحت در مقابل عناصر و جريانهاي بيگانهگرا و ضد ميهني ايستادند و آشكارا موضعگيري كردنددكتر سبحاناللهي استاندار سابق آذربايجان شرقي، صادق سروري فرماندار پيشين اردبيل از جمله مسوولاني بودند كه به صراحت درباره‌ جريان بيگانهگرا هشدار داده و موضعگيري كردند. بخصوص سروري، نسبت به تبليغات مطبوعات بيگانهگرا هشدار داد. اما در هياهوي كشمكشهاي جناحي و سياسي، و حضور مديران كوته بين و فاقد حساسيت در عرصه اجرايي، اين هشدارها گوش شنوايي نداشتدر همان زمان اتفاقات ديگري نيز رخ ميدادمطبوعات بيگانهگرا در حوزه محلي به پايگاههاي تبليغاتي براي ايجاد تقابل قومي و تضعيف وحدت ملي و تأمين منافع بيگانگان تبديل شدند. در حوزه دانشگاهها نيز برخي تشكلهاي غير قانوني ايجاد شده و به انتشار دهها نشريه ضد ميهني در پوشش « نشريه دانشجويي » پرداختندعلي رغم هشدارهاي مكرر دلسوزان، برخورد قانوني و مناسب با اينگونه مسايل صورت نگرفتهمكاري عناصر يا تشكلهاي افراطي منسوب به « جريان اصلاحات و دوم خرداد » با پروژه « ايجاد بحران قومي و تضعيف وحدت ملي » چگونه است؟ آيا اخبار و اطلاعات شفافي در اين باره براي ارايه به مردم وجود دارد؟ بيگمان، به دليل اينكه هر گونه تلاش براي تقويت عناصر و جريانهاي ضد ميهني و وابسته به بيگانگان يا ايجاد اختلاف قومي و تضعيف وحدت ملي در صورت آشكار بودن، ميتواند پيامدهاي قانوني داشته باشد و عوامل اين گونه اقدامات را در بين مردم ، منفور گرداند، هر گونه اقدام در اين مسير، به صورت پنهاني صورت ميگيرد و جزئيات اين مسايل از چشم مردم مخفي ميماند. با اين حال، به دليل حساسيت افكار عمومي و رسانهها و مطبوعات، نسبت به اينگونه اقدامات، مطبوعات و يا حتي مسوولان نيز گوشههايي از موارد ثابت شده را در اختيار افكار عمومي قرار ميدهند.


روزنامه ‌كيهان در شماره مورخ 4/6/83 ، در ستون اخبار ويژه، طي خبري با عنوان « هشدار » نوشت:

« مقامات امنيتي و اطلاعاتي كشور به دست اندركاران يك حزب افراطي نسبت به طراحي براي اختلافات قومي هشدار دادند.


در پي فاش شدن مباحث اخير اين حزب مبني بر ضرورت احياي دوباره خود از طريق جذب قوميتها در استانهاي مرزي، به آنها هشدار داده شد تا به بهانه فعاليتهاي فرهنگي و سياسي، به اختلافات قومي در كشور دامن نزنند.


گفته ميشود در طرح حزب مذكور، راهكارهايي براي جلب نظر قوميتهاي ترك، تركمن، بلوچ و كرد تعريف شده كه عمدتا سبب تحريك اقوام مختلف عليه يكديگر و تحركات تنشزا و ضد امنيتي ميگردد. اين طرح با استفاده از آرشيو مركز تحقيقات استاني يك وزارتخانه تهيه شده است


در همين زمان، كه روزنامه كيهان اين خبر را منتشر كرد، اخباري از فعاليت تشكلي موسوم به « حزب اراده ملت » در برخي استانها، بخصوص استان اردبيل به گوش ميرسيد.


دبير كل اين تشكل ( احمد حكيمي پور )، يكي از اهالي زنجان و همكار سعيد حجاريان در شوراي شهر تهران بود كه در ماجراي ترور حجاريان نيز مدت كوتاهي بازداشت شد. در پي نا امنيهاي اخير در آذربايجان، نامهاي منسوب به حكيميپور در سايتهاي اينترنتي تجزيه طلبان منتشر شد. نامه ‌سرگشاده ياد شده كه از آن از برخي تجزيه طلبان كمونيست مانند پيشهوري تجليل شده بود!!!!، در راستاي اهداف جريان بيگانهگرا قرار داشت و به همين دليل از سوي سايتهاي اينترنتي تجزيه طلبان مورد استقبال قرار گرفت


طي سالهاي گذشته، در كنار اينكه مسأله قوميت در ايران و تلاش براي تفكيك هويت قومي از هويت ملي ايرانيان و به طور كلي، استفاده از موضوعي به نام قوميت براي ايجاد مشكلات در كشور، مورد علاقه آمريكا و متحدان منطقهاياش و نيز اسرائيل بوده است، برخي از تشكلها و احزاب دوم خردادي نيز از منظر خاص خود، مسأله قوميت را مورد توجه قرار دادهاند. « ايجاد كميته اقوام » در سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، موضوعي است كه درباره آن اطلاعات خاصي به افكار عمومي ارايه نشده است. آيا چنين كميتهاي در پي تحريك احساسات قومي براي سوء ‌استفاده در اوقات انتخابات است؟ آيا اين كميته به دنبال ارتباط گيري با عناصر فعال در جريان تجزيه قومي و بكارگيري اين جريان در راستاي اهداف ويژهاي است؟ نميتوان به اين سؤالها به صورت روشن پاسخ داد. اين سؤالها هنگامي پاسخ داده ميشود كه كساني مانند بهزاد نبوي و تاج زاده از اعضاي سازمان صادقانه عملكرد كميته اقوام خود را شرح دهند.


علاوه بر سازمان مجاهدين انقلاب ، « حزب اعتدال و توسعه » كانوني به نام « كانون اقوام » دارد. نشريه حزب اعتدال و توسعه ، ( نشريه اعتدال و توسعه )، با پرهيز از هر گونه اعتدال و ميانهروي در انتخابات رياست جمهوري، به شدت عليه احمدينژاد فعال بود. در هفته نامه‌ اعتدال و توسعه در مرحله دوم انتخابات چنين آمده بود: « طيف وسيعي از مردم نميدانند، با فراگير شدن تفكر دهه 60 احمدينژاد و همفكران وي، كه بيشتر به خمرهاي سرخ ميمانند با چه مشكلاتي دست و پنجه نرم خواهند كردنخبگان جامعه از هم اكنون چمدانهاي خود را بستهاند و به زيستن در ديار ديگر ميانديشند» با چنين افراطيگري، دور از انتظار نيست كه حزب اعتدال و توسعه هم افراطيگريهاي ديگري مرتكب نشود. در حوادث اخير آذربايجان، نشريه « اعتدال و توسعه » با صفحه ويژهاي كه داير كرده بود، به دنبال تحريك احساسات بود. اين نشريه، متن كامل سخنان افراطي يك نماينده جنجالي ( اكبر اعلمي ) را همراه با شعر « خر تويي يا من » چاپ كرد، شعري كه شهريار قبل از انقلاب اسلامي آن را از ديوان خود حذف كرده بود


بعدها روشن شد كه « نخبگاني كه چمدانها را بستهاند! » كساني مانند مهاجراني و هم تيپهاي وي بودند كه مقصدي جز انگليس نداشتند، « نخبگان! » ديگري مانند « علي افشاري » هم كه چمدانها را قبل از انتخابات رياست جمهوري بسته بودند


در پي تحركات مفتضحانه اخير بيگانهگرايان در برخي شهرهاي آذرينشين، حزب مشاركت هم بيانيهاي صادر كرد. در اين بيانيه، حزب شكست خورده مشاركت تلاش كرده تا با سوء استفاده از حوادث رخ داده، دولت را به بيتدبيري و سطحي نگري و سوء مديريت متهم كندبيانيه حزب مشاركت نيز از سوي سايتهاي اينترنتي تجزيه طلب مورد استقبال قرار گرفت و بازتاب يافت. در پي وقوع اغتشاشاتي در اول خرداد 85 ، شايعاتي پيرامون مشاركت طيفي از جناح شكست خورده در انتخابات رياست جمهوري در اين اغتشاشات، در محافل رسانهاي مطرح بود، اما اطلاعات موثق و روشني در مطبوعات و رسانهها پيرامون اين موضوع منتشر نشده بود. در تاريخ 8/3/85 ، روابط عمومي دادگستري آذربايجان شرقي، سخنان رئيس كل اين دادگستري را در اختيار مطبوعات قرار داد. در نمابري كه از سوي روابط عمومي دادگستري آذربايجان شرقي به مطبوعات ارسال شده، آمده است: « حجت الاسلام والمسلمين آقازاده، رئيس كل دادگستري آذربايجان شرقي در جلسه اعضاي شوراي حل اختلاف حومه مركزي تبريزگفت : عوامل اصلي آشوب چند روز گذشته در تبريز و مرند 71 تن از پان تركيستها، منافقين، ضد انقلاب، حزب مشاركت و اراذل و اوباش پروندهدار بودند كه 51 تن از آنان بازداشت و حكم 20 نفر ديگر كه فراري هستند. صادر شده و تحت تعقيب هستند


اين نخستين بار است كه يك مقام قضايي به صراحت از دست داشتن اعضاي حزب مشاركت در ايجاد ناامني و اغتشاش در آذربايجان سخن ميگفت.


حدود يك ماه بعد، « سايت بازتاب » نيز خبري را تحت عنوان « ناگفتهاي از ناآراميهاي تبريز » در تاريخ 7/4/85 منتشر كرد. اين خبر كه با كد 41635 منتشر شده بود، هزاران نفر بازديد كننده داشت. بخشي از خبر بازتاب چنين است: « اطلاعات خبرنگار بازتاب، حاكي از آن است كه در هفته منتهي به ناآراميهاي تبريز، دبير كل يكي از احزاب تندرو اصلاح طلب، در آذربايجان حضور داشته است. بنابر اين گزارش، فرد ياد شده در برخي شهرهاي آذربايجان شرقي و غربي به ويژه تبريز و نقده جلساتي داشته و به نارضايتي مردم از دولت دامن زده استوي در شهر محروم نقده اظهار داشته كه به رغم مشكلات اقتصادي، دولت جديد كاري براي شما نميكند. وي در برخي محافل پرسيده كه چرا گامي براي آموزش زبان تركي برداشته نشده است. اين فرد همچنين با اشاره به پيام نوروزي احمدينژاد، تاكيد كرده كه وي با خودداري از ذكر نام آذريها به آنان بيمهري كرده است


البته بايستي اين موضوع را به خاطر داشت كه ارتباط ميان طيفهاي تندرو اصلاح طلب با جريان تجزيه قومي و قومگرايان، تنها مربوط به حوادث اخير آذربايجان نيست.


در دوره دولت خاتمي نيز اين تعامل و ارتباط وجود داشته است. خبر روزنامه كيهان پيرامون هشدار مقامات امنيتي و اطلاعاتي كشور به دست اندركاران يك حزب افراطي نسبت به طراحي براي اختلافات قومي در شهريور 1383 و پيش از انتخابات رياست جمهوري منتشر شده است. نقش برخي از مقامات اصلاح طلب نيز درباره تشديد اختلافات قومي در جامعه و تضعيف وحدت ملي قابل بررسي است.


براي مثال؛ رفتارهاي انتخاباتي و بعد از انتخابات « جاسم شديد زاده » نماينده مجلس ششم از اهواز در تحريك احساسات و بسترسازي رواني براي اغتشاشات در خوزستان ميتواند مورد ارزيابي قرار گيرد. اخيراً مطبوعات خبر دادند كه « شديد زاده » نيز چمدانها را بسته و در پي سفر به يك كشور عربي بود كه در فرودگاه به وي اعلام كردهاند، ممنوعالخروج است.


اكبر اعلمي، نماينده مجلس ششم و هفتم كه در ليست انتخاباتي جبهه‌ دوم خرداد قرار داشت، تبليغات انتخاباتياش را با جنجالگري و تخريب هاشمي رفسنجاني سامان داداكبر اعلمي همواره رويكرد جنجالي داشته است. وي در سال 84 در تجمع غير قانوني در كليبر حضور يافت. هفته نامه آذر پيام، چاپ تبريز در شماره125، مورخ 29/4/1384 با اشاره به حضور اعلمي در تجمع غير قانوني نوشت كه سايتهاي پان تركيستي « اعلمي را مورد حمايت قرار دادنددر جريان نا امنيهاي اخير در برخي شهرهاي آذرينشين، اكبر اعلمي باز هم در مجلس به جنجال آفريني گراييد و در اقدامي دور از شأن مجلس كه امام راحل آن را عصاره فضايل ملت خوانده است شعر سخيفي را از تريبون مجلس قرائت كرد. اين اقدام اعلمي از سوي رسانههاي تجزيه طلب و رسانههاي ضد ايراني باكو مورد استقبال قرار گرفت. اكبر اعلمي در تاريخ 13 تير ماه 1385 به بهانه بازديد از زندان تبريز با برخي عوامل بيگانگان و فعالان جريان ضد ايراني پان تركيسم در زندان ديدار و گفتگو نمود و به انها قول داد كه خواسته هايشان را پيگيري كند . سوالي كه در محافل سياسي مطرح است اينكه چه كسي ماموريت حمايت از تجزيه طلبان را به اعلمي واگذار كرده است ؟ اعلمي با برخي محافل بيگانه گرا و پان تركيست در تهران نيز ارتباط دارد و حتي در محافل رسانه اي شايع است كه وي به برپايي برخي مراسمهاي پان تركيستي كمك مالي كرده است . اخيراً برخي از سايتهاي اينترنتي تجزيه طلب و مورد حمايت بيگانگان، اقدام به انتشار مصاحبهها و اخباري از اعلمي كردهانداقدامات « مهر عليزاده » كانديداي اصلاح طلب انتخابات رياست جمهوري اخير در پيوند با جريان تجزيه قومي ، نيز شاهد ديگري بر ارتباط و تعامل برخي طيفهاي اطلاح طلب با تضعيفگران وحدت ملي استعلي رغم اينكه پيش از انتخابات رياست جمهوري، وزارت اطلاعات از كانديداها خواسته بود كه از قوم بازي بپرهيزند، ليكن مهر عليزاده به اين هشدارها گوش نداد و متاسفانه بعد از انتخابات نيز مراجع قانوني و قضايي و امنيتي اقدامات مهرعليزاده را در راستاي ايجاد اختلافات قومي و پيوند با جريان ضد ايراني پيگيري نكردند. به عبارت ديگر ؛ اقدامات غير قانوني مهر عليزاده در جهت تضعيف وحدت ملي هيچ هزينه اي براي وي در برنداشت !

سفير اصلاح طلب ايران در باكو ( افشار سليماني ) نيز در تعامل با جريان تجزيه قومي اقداماتي داشته است. وي كه در كنفرانس مطبوعاتي خود در باكو ، در حضور انبوه خبرنگاران در دي ماه83 ، خود را « اصلاح طلب و مريد خاتمي » ناميده بود، برخي فعالان مطبوعاتي جريان تجزيه قومي را به باكو دعوت كرد. برخي از افرادي كه توسط افشار سليماني به باكو دعوت شده بودند، در جريان اغتشاشات اخير در اردبيل دستگير شدند


براي پي بردن به چگونگي نقش و نگاه اصلاح طلبان به نا امنيها و اغتشاشات اخير، بررسي چگونگي انعكاس اين نا امنيها و رخدادهاي مربوط با آن، در مطبوعات و رسانههاي اصلاح طلب ( برخي مطبوعات محلي مانند آراز و آواي اردبيل و چند نشريه ديگر در اردبيل ؛ برخي نشريات تبريز ؛ اروميه و ، خبرگزاري ايلنا، روزنامه اعتدال و توسعه و … ) ضروري به نظر ميرسد.


تعامل تندروهاي جناح اصلاح طلب با جريان تجزيه قومي بر چه اساس و مبنايي صورت ميگيرد و آنها چه اهدافي را از اين اقدام دنبال ميكنند؟اين سؤالي است كه بايستي توسط مراكز و مسوولان ذيصلاح پاسخ داده شود. افكار عمومي، يكي از علل به وجود آمدن اغتشاشات اخير را، تلاش مخالفان احمدينژاد براي ناكار آمد نشان دادن دولت و نا امن كردن جامعه و ايجاد نارضايتي از دولت ميداند. وزير اطلاعات، در مصاحبه اخير خود با مطبوعات از دستيابي به سر نخهاي برخي تلاشها براي ناكار آمد نشان دادن دولت خبر دادآنچه در اين ميان قابل تأمل است، اينكه جريان تجزيه قومي، از سوي دشمنان ملت ايران و مشخصاً آمريكا حمايت و هدايت ميشود و در داخل كشور، اين جريان ضد ميهني با حلقههاي خاص به تندروهاي اصلاح طلب پيوسته است


در پايان آنچه گفتني است اينكه، اقدامات مستمر آمريكا طي دو سال اخير، براي ايجاد بحران در مناطقي مانند خوزستان، سيستان و بلوچستان، كردستان و آذربايجان، اگر چه موجب پيدايش حوادث ناخوشايند و حتي تروريستي شده است، اما به علت هوشياري مردم، تلاش آمريكا براي ايجاد بحران و جريان سازيهاي تجزيه طلبانه با شكست كامل روبرو شده است، طيفهاي تندرويي هم كه حاضرند به قيمت نابودي رقباي سياسي، بر سر سفرهاي كه دشمنان ملت ايران پهن ميكنند، بنشينند، چيزي جز استخوانهايي كه در گلويشان مانده به دست نياوردهاند.


ذكر اين نكته نيز ضروري است كه برخي از چهرههاي غير اصلاح طلب ( منتسب به جناح راست ) نيز در تعامل با جريان تجزيه قومي نقش داشتهاند. يكي از نمايندگان كنوني اروميه در مجلس ( عباسپور )، در ايام انتخابات اخير مجلس شوراي اسلامي با جريان ياد شده در تعامل بود و هفته نامه بيگانه گراي نويد آذربايجان به تبليغ اين شخص ميپرداخت . يكي ديگر از نمايندگان آذربايجان شرقي،( سلمان خدادي / نماينده ملكان ) در افتتاح كنسولگري يك كشور بيگانه در تبريز نقش داشته است.وي پيش از گشايش كنسولگري رژيم حاكم بر ايران شمالي ( جمهوري آذربايجان / آران ) در تبريز طي مصاحبه اي مطبوعاتي از ضرورت گشايش اين مركز جاسوسي در تبريز سخن گفت .و براي افكار عمومي اين سوال ايجاد شد كه سلمان خدادي چه نفعي در اين ماجرا دارد؟ .. برپايي يك همايش ضد ايراني در پوشش بزرگداشت ستارخان، در سال 84 در دانشگاه آزاد اسلامي تبريز كه رييس آن فردي به نام عزيز جوانپور است _با حضور عدهاي از عناصر بيگانه گرا كه برخي از آنها در اغتشاشات اخير دستگير شدهاند، نمونهاي ديگر از اتفاقات تأسف بار استتبليغات حسن نوعي اقدم نماينده اردبيل در مجلس پيرامون الحاق آستارا به استان اردبيل نيز موضوعي است كه در ايجاد دسته بندي قومي ميان گيلاني با اهالي اردبيل نقش دارد.


بررسي غفلتها و يا شگردهاي برخي چهرههاي غير اصلاح طلب و يا فرصت طلب در تعامل با جريان تجزيه قومي و يا تقويت اين جريان، موضوع مهمي است كه پرداختن به آن نيز ضروري است

 سهند کریمی تیرماه ۱۳۸۵

برگرفته از : آذر ایران

Entry Filed under: Uncategorized. .



Leave a comment

hidden

Some HTML allowed:
<a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>

Trackback this post  |  Subscribe to the comments via RSS Feed


تازه ها :

پیوندها

بایگانی‌ها