خطر آتش سوزی در کنار تنور انتخابات- نوشتاری از سرور منوچهر یزدی

ژوئن 10, 2009

نبرد بی امان مافیای اقتصادی با مافیای سیاسی

روشنفکران تازه بدوران رسیده در بوته آزمایش تاریخ


چند شب است که دل را بپای مناظره ها ی انتخاباتی سپرده ام سرا پا گوش وهوش شدم بلکه بتوانم در این وادی حیرت نکته ای بیابم که آرامم کند و یا روزنه ای در فضای تیره و بشدت ملتهب سیاسی میهنم پیدا نمایم تا شاید بتوان در پناه آن خانه ای از امید بسازم اما بی آن که از شگفتیهایم کاسته شود و از بار دغدغه هایم بکاهد به نکاتی دست یافتم که با هم مرور میکنیم :

1 – میان آن همه ادعاها و حرف و حدیث ها و افشاگریها یک نکته را نمیتوان انکار کرد و آن این که هر چهار کاندیدای ریاست جمهوری بهنگام نقد یکدیگر به اتهاما تی اشاره نمودند که یا کاملا درست بود و یا نزدیک به راست .

2 – در این نبرد کسب قدرت سه کاندیدا متفق القول و هماهنگ بر رییس جمهور تاختند و مطالبات مردم و حقوق از دست رفته جامعه را بیان داشتند و آقای احمدی نژاد را بشدت عصبانی کردند .. اما در آن سوی مبارزه رییس جمهور نیز بدرستی اتهامات وارده را در چهار سال دوران خدمتش بی انصافی دانست و بر گذ شته و مدیران دوران پس از انقلاب آن چنان تاخت که طرف مقابل و یاران در صحنه اش را دچار لکنت زبان و پریشان گویی نمود ….

3 – روشنفکران تازه به دوران رسیده در یک ائتلاف پنهانی با روشنفکران دیروزی که به جریان فروپاشی ایران یاری رسانیده بودند بازار انتخابات را با وراجی و فلسفه بافی و قلم زنیگرما و رونق بخشیده وهمچون روشنفکران روزهای انقلاب مبهوت صداهای بیگانه و مشعوف از فریاد جوانان خیابانی دل به شور و حال ها سپرده و شعور را پشت در خانه شان جا گذارده اند تا در اتحاد مثلث کاندیداها و شرکا جایی و سهمی داشته باشند


4 – وقتی به چهره مظلوم و گردن باریک رفیق موسوی نگاه میکنی بره سر براهی برایت تداعی میشود که از خواب طولانی بیست ساله بیدارشده و در میان هلهله و شادی یاران بسوی قربانگاه رانده میشود بی زبان با چشمان سبز غبار گرفته نمایش پر شور رفقا را نظاره میکند و با اینکه بقول خودش نگران آینده کشور بوده وبیم سقوط ایران را برایش تفهیم کرده اند ولی این چپگرای عزیز از سرنوشت سیاسی یار غارش سید خاتمی پندی نیاموخته ودوباره به کوچه علی چپ می زند و مستانه به سوی مسلخ خیز برمیداردراویان اخبار بر این باورند که رفیق میر حسین بهتر از هر کس دیگری استعداد پذیرش افسون افعی ها را دارد و از مافیای اقتصادی تبعیت خواهد کرد .

5 – سردار رضایی که همچنان با اندیشه نظامی و سینه سطبر و ابروان در هم تنیده راه میرود با انبوهی از امید و آرزو آنگونه برنامه هایش را بیان میدارد که گویی فراموش کرده ار قلب نظام جمهوری اسلامی آمده است …..او بر بال آرزوها و مطالبات مردم سوار است و غافل از وجود ارگانها و نهاد هایی است که سی سال بر کشور سایه افکنده و مسیر اداره امور را رقم زده اند و سردار قادر نیست در فضای موجود عرض اندام نماید …. وشاید هم که میداند و مردم را سر کار گذا شته است .

6 – یکی از خوش خیالان معرکه انتخابات شیخ کروبی است که مردی است که همه ویژگی های یک آدم ساده دل و رویایی و خیال پرداز در وجناتش مشاهده میشود ا و گمان میبرد سرمایه های ملی و پول نفت مثل در آمد های بنیاد شهید است که هر بلایی خواسته باشد میتواند بر سرش بیاورد و به هرکس اراده کرد تقسیم کند آدم برای این جویای نام و قدرت دلش میسوزد که چه آرزوهایی در دل دارد و تا بحال با همه پست های حساسی که داشته و وجوهاتی که دریافت نموده نتوانسته در جهت تحقق آنها گام بردارد و گویا اینها میسر نیست مگر در کسوت ریاست جمهوری که سالهاست خواب آن را میبیند و با این آرزو زنده است بیچاره شیخ در عالم هپروت سیر میکند او مدام از سابقه ارتباطش با مقامات بالا سخن میگوید و به خودش امتیازمیدهد در حالیکه نمیداند دیگر این سوابق و آن ارتباطات از لیست ارزشهای مردمی خارج شده است و این آقایان رهروان راه انقلاب انقلاب و رهبری انقلاب و آرمانهای کلاسیک انقلاب را به بثمن بخس فروختند و بهشت روی زمین را خریدند و کاخها در کنار کوخ هایی که برایش انقلاب کردند بپا ساختند ….آنهم جلوی چشم شهدا و آزادگان و معلولین و فقرا و معتادان و بیکاران و ….

7 – نکته جالب این که گویا مجوزی برای کاندیداها صادر شده تا هر اندازه که میل مبارک شان میباشد وعده و وعید بدهند چون ظاهرا این تنها موردی است که هزینه ای برای حاکمیت ندارد و مردم در صحنه هم بنوعی تا چند روز دلخوش و امیدوار خواهند شد و دعاگو

8 – بنظر میرسد انتخابات تبدیل شده است به نبرد میان مافیای اقتصادی و مافیای سیاسی زیرا غارتگران بیت المال و رانت خواران حکومتی و مال اندوزان حاشیه قدرت و دزدان روشنفکر و روشنفکران دزد با عقد قرارداد پنهانی وتشکیل اتحادیه نامریی در یک صف رو در روی مافیای سیاسی بریده از مافیای اقتصادی قرار گرفته است .

از آغاز انقلاب قدرتهای سیاسی با قدرتهای مالی و پولی در هم آمیخته بودند و برادر وار غنایم بدست آمده را با حفظ قواعد بازی بین خود تقسیم میکردند و فریاد مال باختگان به جایی نمیرسید اما از زمان احمدی نژاد این صف بندی بهم خورد و در این دیوار بلند و مستحکم شکافی پدید آمد که امروز عده ای بنام انتخابات وارد این شکاف شده اند اما باید ملت ایران در این لحظات حساس به خود آید و از این فرصت تاریخی بهره گیرد و اشتباه سی سال قبل را جبران کند


9 – آنان که تنور انتخابات را داغ کردند و هزینه آن را پرداخته اند ناگهان در یافته اند حرارت مطالبات مردمی آن چنان بالا ست که نه تنها نانی در این تنور پخته نخواهد شد بلکه شاطر و خمیر گیر در معرض آتش نابودی قرار گرفته اند


10 – امروز ملت ایران فریاد های در دل نهفته اش را از زبان کار گزاران نظام با صدای بلند میشنود ولی این کافی نیست زیرا سخنی از آزادی های سیاسی و مدنی که اساس و ریشه همه این نا بسامانی ها است بر زبان ها جاری نیست و این مهمترین خواست و نیاز جامعه در جنگ اربابان قدرت قربانی شده استروشنفکران درون صحنه باید فریب نخورند و خود را وجه المصالحه طرفین دعوا نکنند . در یک نظام بسته بدون حضور نهاد های مدنی و آزادیهای سیاسی ظهور و رشد قدرتهای مافیایی اجتناب ناپذیر است …..صدای اعتراض باید در قالب خواست ملت ایران شکل بگیرد :


حاکمیت ملت سکولاریسم حقوق بشر

تهران منوچهر یزدی

Entry Filed under: Uncategorized. .



No Comments yet Add your own

  • 1.    fadayemam  |  ژوئن 14th, 2010 at 10:22 ق.ظ

    آقای رئیس جمهور و معلم محترم ما به مردم ما خیلی چیزها از سال پیش به اینطرف یاد دادند. ملت ایران یاد گرفتند که فقط نان بخورند چون دیگه نمیتونند برنج درجه دو یا سه بخرند. گوشت را که باید فراموش کرد، ملت ما سالی‌ یک بار گوشت گیرشون میاد.این همه قول‌های قبل از انقلاب چی‌ شد که می‌گفتند، درامد نفت را سر سفرهٔ ملت میاوریم؟ ۲۰۰ میلیارد دلار درامد نفت هست و ملت برنج ندارند بخورند. تو این همه بدبختی آقا دکتر غصهٔ حزب اللهیا را می‌‌خورد یا قربون عراقی‌ها میرود. بابا لامصب ایرانیها را دریاب چکار خارجیها داری؟ چشمم کور که خودم به تو رای دادم.

Leave a comment

hidden

Some HTML allowed:
<a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>

Trackback this post  |  Subscribe to the comments via RSS Feed


تازه ها :

پیوندها

بایگانی‌ها