سالروز شهادت شیر دره پنجشیر احمدشاه مسعود

سپتامبر 9, 2007

پاینده ایران

امروز پنجمین سالگرد ترور ناجوانمردانه ی مردی از دیار آریانا ست . سرزمینی که کمتر از ۲۰۰ سال است که با نیرنگ های استعمار انگلیس از ایران جدا گردید اما هنوز شراره های پرفروز فرهنگ ایرانی در آنجا زبانه می کشد.احمدشاه مسعود به تاريخ، فرهنگ و گذشته سرزمينش تعلق داشت و با عشق وافرى به مفاخر فرهنگ و ادبيات فارسى به ويژه حافظ شيرازى زندگى مى كرد كه اين موضوع نشانه اى از آرا و افكار و منش سياسى وى بود. فرمانده نامدار و با اقتدار مجاهدین و وزیر دفاع دولت افغانستان سر انجام پس از 26 سال مبارزهء پر فراز و نشیب و تحمل دشواری های زیاد برای بیرون راندن مهاجمین شوروی از افغانستان در ۱۸ شهریور ۱۳۸۰به دست دونفر تروریست عرب تبار از گروه تروریستی القاعده که خود را خبرنگار معرفی کرده بودند در منطقه خواجه بهاء الدین به شهادت رسید. یک شیر از دره پنجشیر به دیار باقی شتافت جان بر سر میهن پرستی فدا کرد اما هنوز شیران دیگری در ان آنجا هستند . آنجا دره ۴ شیر دیگراست…روحش شاد و یادش گرامی بادا .

ahmad shah masoud
 
           
دیدگان احمد شاه مسعود هنوز به پنجشیر می نگرد
ساعت ده صبح روز هجدهم شهريورماه ۱۳۸۰ (ه .ش) (نهم سپتامبر ۲۰۰۱ ميلادى) احمد شاه مسعود فرمانده مجاهدين افغانستان بنا به اصرار و توصيه بعضى از دوستان و همرزمانش دو خبرنگار عرب مراكشى تبار مقيم بلژيك كه مدت ها در افغانستان در انتظار مصاحبه با وى بودند را جهت مصاحبه به دفتر كار خود در قريه «خواجه بهاءالدين» ايالت «تخار» دعوت مى كند. خبرنگاران عرب وقتى وارد اتاق ۳*۷ مترى فرمانده مسعود مى شوند، وسايل خبرنگارى خود را جمع وجور مى كنند و يكى از آنان دوربين فيلمبردارى M3000 را روى ميز گذاشته، لنز آن را به طرف احمد شاه مسعود ثابت كرده و اولين سئوال خود را از مسعود مى پرسد كه: «اگر بار ديگر شرايط لازم فراهم شود كه سراسر افغانستان به تصرف شما درآيد، موضع تان در مقابل بن لادن چه خواهد بود؟» بلافاصله پس از اين سئوال هنگامى كه احمد شاه مسعود براى پاسخگويى به اين پرسش زبان مى گشايد، يكى از آن دو خبرنگار، بمب قوى، آتش زا و احتمالاً حاوى گاز سمى كه زير لباسش جاسازى كرده بود را همزمان با بمب ديگر تعبيه شده در داخل دوربين فيلمبردارى منفجر مى سازد.

به دنبال اين انفجار، خبرنگاران قلابى در دم جان سپرده و احمد شاه مسعود بنا به اظهار نزديكانش پس از شش روز تحمل درد جراحت درگذشت. قتل احمد شاه مسعود بازتاب وسيعى در سرتاسر جهان داشت و ابراز انزجار شديد مردم افغانستان و جامعه جهانى را در پى داشت. ترور احمد شاه مسعود به وسيله القاعده طراحى و اجرا شد و خود اين گروه نيز پس از دو سال سرانجام مسئوليت اين عمل را به عهده گرفت. نقشه ترور مسعود توسط شخص «اسامه بن لادن» رهبر گروه القاعده طراحى شده بود و بنا به گفته «وحيد مژده» از كارمندان ارشد وزارت خارجه حكومت طالبان، بن لادن در جواب سرزنش هايى كه بعضى از مقامات طالبان از دردسرهايى كه براى طالبان ايجاد كرده است، به آنها وعده داده بود كه دشمنان بزرگ طالبان را نابود كرده و راه را براى تسلط كامل طالبان بر سرتاسر افغانستان، هموار خواهد كرد و براى عملى كردن وعده اى كه به طالبان داده بود، تصميم گرفت تا احمد شاه مسعود مهم ترين فرمانده نظامى و بزرگ ترين شخصيت سياسى مخالف طالبان را ترور كند. براى اين منظور دو نفر عرب مراكشى به نام هاى «محمد كريم» و «محمد قاسم» را كه داراى پاسپورت بلژيكى بودند و از اعضاى القاعده به شمار مى رفتند مامور كرد تا طى عملياتى انتحارى احمدشاه مسعود را به قتل برسانند. اين دو مرد ۲۸ ساله و ۳۴ ساله مراكشى كه با جعل مدارك و اسناد خود را خبرنگار معرفى مى كردند، از مرز «تورخم» – جلال آباد پاكستان با افغانستان – وارد قلمرو حكومت طالبان شده و پس از ملاقات با بن لادن وارد منطقه تحت تسلط نيروهاى وفادار به احمد شاه مسعود در محدوده پروان و كاپيسا شده و پس از جلب اعتماد و فريب بعضى از شخصيت هاى مهم جهادى و بعد از اينكه با مهارت تمام توانستند آنها را نسبت به خبرنگار بودن خود و اينكه هيچ وابستگى به طالبان و القاعده ندارند مطمئن سازند، موفق شدند تا از احمدشاه مسعود وقت مصاحبه بگيرند و چنانچه ذكر شد نقشه ترور مسعود را عملى سازند.
با وجود حذف فيزيكى احمدشاه مسعود، شخصيت كاريزماتيك وى به آنچنان درجه اى از شهرت و اقتدار رسيد كه به تدريج به يك خط فكرى تبديل شده و دوستان و پيروانش را براى نيل به آمال و آرزوهاى مسعود يارى مى رساند. زندگى احمد شاه مسعود، بينش سياسى و سابقه مبارزاتى او از مسعود شخصيتى ساخته است كه با وجود تمام اشتباهات سياسى كه در دوران حيات سياسى اش انجام داد و نيز انتقادات جدى كه عليه وى وجود دارد، به اسطوره اى تبديل شده است. احمد شاه مسعود، فرزند دوست محمدخان، در تابستان ۱۳۳۲ هجرى شمسى در قريه «جنگلك» پنجشير ديده به جهان گشود و پس از گذراندن تحصيلات ابتدايى و متوسطه در پنجشير، هرات و كابل براى تحصيلات عاليه وارد دانشكده پلى تكنيك كابل شد. از سال ۱۳۵۲ (ه .ش) با پيوستن به حزب جمعيت اسلامى افغانستان فعاليت سياسى خود را آغاز كرد و در سال ۱۳۵۴ (ه .ش) عليه رژيم «محمد داوودخان» در پنجشير قيام كرد ولى اين قيام او شكست خورد و وى مجبور شد تا به پاكستان برود. در پاكستان بود كه تفاوت هاى بزرگ مسعود با ساير رهبران احزاب اسلام گراى افغانستان به ويژه «گلبدين حكمتيار» هم دانشگاهى سابقش آشكار شد. مسعود برخلاف حكمتيار و همفكرانش نسبت به حكومت پاكستان و به ويژه شخص ضياءالحق كه از سال ۱۳۵۶ (ه .ش) رهبر پاكستان شده بود داراى استقلال فكرى كامل بود و پيشنهادهاى ضيا ءالحق را براى تشكيل كنفدراسيون افغانستان و پاكستان كه در واقع طرح الحاق افغانستان به پاكستان و سرپوشى براى جاه طلبى هاى ضياءالحق بود رد كرد. احمدشاه مسعود حتى با واسطه گرى پاكستانى ها براى رساندن كمك هاى آمريكا به مجاهدين افغانستان نيز مخالفت كرد و بدين ترتيب خشم بيشتر حكومت پاكستان و طرفداران آنها را برانگيخت. اما مسعود بى اعتنا به اين گونه مسائل در خردادماه ۱۳۵۸ (ه .ش) به افغانستان بازگشته و موطن خود پنجشير را از سلطه حكومت كمونيستى كابل آزاد كرد. وى از آن هنگام به بعد مقاومت همه جانبه اى را در برابر كمونيست هاى حاكم بر كابل و حاميان روس آنها انجام داد و در سال ۱۳۶۳ (ه .ش) شوراى «نظار» را براى هماهنگى بين فرماندهان مجاهدين در نه ايالت شمالى افغانستان ايجاد كرد و عملاً رهبرى مجاهدين را در سراسر مناطق شمالى افغانستان به عهده گرفت. روس ها در برابر اين تحركات احمد شاه مسعود چند بار به لشكركشى به پنجشير مبادرت ورزيدند ولى هر بار شكست خورده و مجبور شدند تا با پذيرش شرايط فرمانده مسعود از پنجشير عقب نشينى كنند. مقاومت پيروزمندانه احمدشاه مسعود در برابر نيروهاى شوروى موجب شد تا مسعود به شير پنجشير مشهور شود. اما مخالفان مسعود مثل حكمتيار اين پيروزى هاى مسعود را همواره زير سئوال مى بردند و وى را به همراهى با روس ها متهم مى كردند. مسعود بدون توجه به اين ادعاها به مقاومت خود ادامه داده و سرانجام در سال ۱۳۷۱ (ه .ش) با سقوط حكومت كمونيستى كابل، توانست كابل را تصرف كند. مسعود از اين زمان تا چهار سال بعد كه با حمله طالبان مجبور شد از كابل به سمت پنجشير عقب نشينى نمايد سخت ترين دوران حيات سياسى خود را تجربه كرد. وى موفق شد تا دوست خود برهان الدين ربانى را در كابل به عنوان رئيس جمهور حفظ كند و مانع سقوط كابل به وسيله حكمتيار شود، اما نتوانست كه در سراسر افغانستان امنيت برقرار كند و در جلب همكارى كامل سران موثر قبايل پشتون كه اكثراً نيز مخالف حكمتيار بودند، ناموفق ماند. همه اين مسائل باعث شد تا بعضى از صاحبنظران مسائل سياسى افغانستان نظير احمدرشيد وى را سياستمدارى ناموفق و ناكارآمد بدانند اما در حقيقت اين مسائل اجتماعى و جبر معادلات سياسى بود كه مانع از موفقيت سياسى «مسعود» شد. وى هيچ پشتيبان موثر خارجى نداشت و در جامعه قوم گرا، قبايلى و سنتى افغانستان مسعود كه هيچ پايگاه اجتماعى عمده اى به جز شور ميهن دوستى، آرا و نظريات سياسى بزرگ و قدرت جنگاورى بى نظير خويش نداشت، با وجود دشمنى دولت هاى پاكستان و عربستان سعودى و حرف شنوى آمريكا از اين دولت ها مجال پيدا نكرد تا بر سراسر افغانستان تسلط پيدا كرده و ريشه جنگ هاى داخلى افغانستان را از بين ببرد. به هر حال مسعود در مهرماه ۱۳۷۵ (ه .ش) كابل را بر اثر فشار حملات طالبان تخليه كرده و به پنجشير بازگشت تا بار ديگر كانونى از مقاومت را در افغانستان و اين بار در برابر طالبان و حاميان آنها كه طيف وسيعى از استخبارات (ISI) پاكستان، گروه هاى فرقه گراى ديوبندى، جنگاوران عرب مستقر در افغانستان از جمله گروه القاعده را شامل مى شدند راه اندازى كنند. در مدت پنج سال توانست تا در برابر طالبان مقاومت كرده و مانع از تسلط كامل آنها بر شمال افغانستان شود. مسعود از منطقه تحت كنترل خود در پنجشير و طالقان تقريباً به طور كامل دفاع كرده و مانع از نفوذ طالبان در اين مناطق شد و علاوه بر آن موفق شد تا رهبران شكست خورده ساير گروه هاى جهادى افغانستان را در درون ساختار جبهه متحد اسلامى سازماندهى نمايد و در واقع وى نقش اصلى را در تشكيل حكومت موقت افغانستان بعد از سقوط طالبان داشت و اگر رهبرى او نبود، افغانستان بعد از سقوط طالبان سرنوشتى بهتر از عراق بعد از صدام نداشت.

پس از نابودى حكومت طالبان سازمان هاى سياسى اى كه با ابتكار مسعود ايجاد شده بودند يعنى شوراى نظار و جبهه متحد اسلامى براى نجات افغانستان موفق شدند تا حتى در نبود مسعود كه دو ماه قبل از سقوط طالبان، ترور شده بود افغانستان را از خلاء قدرت نجات داده و به تاسيس حكومتى فراگير در سرتاسر افغانستان يارى برسانند. به همين دليل احمدشاه مسعود به مثابه پدر معنوى ملت افغانستان و موسس واقعى دولت جديد اين كشور مطرح شده است و حتى رئيس دولت انتقالى افغانستان نيز بارها از نقش مسعود در وحدت ملى افغانستان تجليل كرده است. در حال حاضر نزديكان احمد شاه مسعود راه او را ادامه مى دهند. مسعود تا هنگامى كه زنده بود در شبانه روز ۱۸ ساعت كار مى كرد و در ميان سربازانش غذا مى خورد، در كنار آنان مى جنگيد، در جمع آنان مى خوابيد و در نبردهاى بزرگ در خط مقدم مشاهده مى شد. احمد شاه مسعود به تاريخ، فرهنگ و گذشته سرزمينش تعلق داشت و با عشق وافرى به مفاخر فرهنگ و ادبيات فارسى به ويژه حافظ شيرازى زندگى مى كرد كه اين موضوع نشانه اى از آرا و افكار و منش سياسى وى بود. احمدشاه مسعود نظراتى صريح درباره حكومت آينده افغانستان داشت و آمال سياسى وى مبتنى بر ايجاد حاكميت ملى در افغانستان بر پايه تاريخ و فرهنگ اين كشور بود. او در مصاحبه اى اظهار كرده بود كه: «حكومت آينده بايد از طريق انتخابات و آراى مستقيم مردم كه در آن زنان و مردان اشتراك داشته باشند، به وجود آيد. يگانه طرز حكومتى كه بتواند عدالت اجتماعى را بين اقوام مختلف برقرار سازد دموكراسى و انتخابات مردمى است.
 
 
                                                             پاینده ایران
                                                                 مزدک
http://paniranist.net/?p=48

Entry Filed under: بزرگان,درگذشتگان,نوشتارها,يادواره. برچسب‌ها: , , , , , , .



7 Comments Add your own

  • 1.    باقر  |  سپتامبر 9th, 2007 at 9:20 ب.ظ

    روح فلسفی پان ایرانیسم تجدید گر عزت ایران وایرانی است . ما با این روح دیری است که جسم میگردانیم . ایرانی در سرائی با گویش متفاوت اما با وحدت نظم زبان ملی همه ایرانی اند جدا اندیشی از هر مکانی که سر برخیزاند ریشه در خباثت ذات استعمار دارد ایرانی لایق هر چیز است هر چیزی هم که بخواهد دارد این دشمنان دزد ودغل هستند که با تکه پاره کردن انها قصد در این دارد که بجان همشان انداخته گوش بری بکند پان ایرانیسم قلسفه بودن ایران وایرانی است ویک ایرانی نمیتواند بدان بی احساس باشد.

  • 2.    انوش  |  سپتامبر 10th, 2007 at 3:15 ق.ظ

    با مطالب جدید در خدمتم، حمله اسکندر به ایران بزرگترین دروغ تاریخ از ابتدای تمدنهای بشری حکام بوجود آمدند . تمدن اولیه یعنی شهر نشینی و ایجاد طبقات اجتماعی و نوشتن، به روایات مختلف حدود 7 یا 8 یا 10 هزار سال پیش از بین النهرین و ایران آغاز گردید . کسی بدرستی نمیداند اول حاکمان بودند یا اول مردم درست مانند مثل تخم و مرغ . در هر صورت حاکمان برای به تبعیت کشیدن مردم ، دست به ترفند های مختلف زدند ، از فرقه ها و دین های عجیب و غریب ، تا خرافات و دروغ گفتن و نوشتن ( در کتیبه معروف داریوش ذکر است ) . بسیاری از نوشته ها و کتیبه ها و داستانها از، این ترفند هاست که هنوز تا همین لحظه ادامه دارد . یکی از مهمترین آنها ، دروغ حمله اسکندر به ایران است . پردازندگان داستان الکساندر مقدونی ، که حدود ششصد سال پس از مرگ او داستانش را بدین صورت پرداخته اند توجه نکردند ، نخستین عامل پیروزی در جنگها ، فزونی شمار جنگ جویان و برتری سلاح و سازو برگ و سابقه و تجربه فرمانده هان در لشکر آراییها و نبرد ها ست ، همراه با آ گاهی دقیق از سرزمین های دشمن و اقتصاد آن . دروغگوهای درتاریخ ما جولان میدهند مانند، چنگیز و مارکوپلو و دهها مسئله مهم تاریخی و جغرافیایی و سیاسی دیگر و افشا گری های متعدد و راه کارهای نوجهت شناسائی دروغها وحذف آنها از تاریخ ایران عزیز در وبلاگ انوش راوید. ما که نمی توانیم به جهان بگوییم چه بنویسید ، چه ننویسید چه بسازید یا چه نسازید ، باید اول پیروزی دروغی الکساندر ، و بسیاری دروغهای دیگر از کتابهای درسی ایران حذف شود ، ده پانزده سال پیش ، بارها به کتابهای درسی نوشتم عکسها ونوشتهای اسکندر مقدونی وبقیه دروغها را بر دارید ، و جواب ندادند یا سر بالا دادند . بخود رحم نمیکنیم بعد برویم یخه 300 ها را بگیریم . اسکندر مقدونی جوان بیست ساله تهیدست و بی تجربه از سرزمین کم جمعیت ، و با اقتصاد نا چیز نمی توانسته بدین آسانی به پا خیزد و امپراطوری بزرگی را متلاشی کند . ravid.blogfa.com با اجازه شما در پیوند وبلاگ چنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران قرار گرفتید.

  • 3.    آشنا  |  سپتامبر 10th, 2007 at 3:19 ق.ظ

    آیا میدانید دکتر؟ غیاث آبادی از هواداران خسرو گلسرخی است؟ بیشتر هوشیار باشید.

  • 4.    کشورهای پارسی زبان (سه گانه پارسی )  |  سپتامبر 10th, 2007 at 8:23 ق.ظ

    احمد شاه مسعود : تنها ایران در طی سالهای جنگ همواره دوشادوش ملت افغان بوده و ما را را یاری رسانده است.احمد شاه مسعود : پاکستان در افغانستان ( پس از حمله آن کشور ) بدنبال چیزی است که هرگز نداشته است و آن هویت تاریخی است آنها هیچ گاه تمدنی مستقل و بارز همچون ایران و یا هند نداشته اند .احمد شاه مسعود : استاد فردوسی پدر زبان پارسی است و حکیمی مثل او را باید ارج گذاشتاحمد شاه مسعود : پاکستان مداخلات خود در افغانستان را بخاطر مقابله با مداخلات دیگر کشور ها در افغانستان می داند منظورش کدام کشور است اگر عربها را می گوید که آنها همه از پاکستان آمده اند ! اگر منظورش روسیه است که بیرون را نده شده ترکیه و ازبکستان هم که فقط پول خرج می کند ایران هم که هم که شاهد بیچاره گی فرزند خویش است ! دیگر کجا می ماند . پاکستانیها بدانند آنچه ملت افغانستان را بر پا نگاهداشته چیزی است که آنها در خواب هم نداشته اند و ریشه چندین هزار ساله است غیرت و همیت ملت ما باعث شد حتی در دوره جدایی از دیگر سرزمین های همزبان به استعمار گرفتار نشویم و همواره یک سرزمین مستقل باقی بمانیم و به امید خدا وند این راه را هم چنان می رویم .روحش شاد و راهش پر رهرو باددوست همراه و گرامی شما را پیوند دادم

  • 5.    ایرانی  |  سپتامبر 10th, 2007 at 7:53 ب.ظ

    پاینده ایرانپان ایرانیسم یعنی یکپارچگی ایران بزرگ که تاجیک ها و افغان ها را هم شامل می شوند. دوسرزمینی که پیوند های خاک و خونی با ما دارند. سخنان زنده یاد احمد شاه مسعود در برگیرنده این است که هنوز قلب افغان برای سرزمین مادری می تپد.یادش گرامی بادپاینده ایران

  • 6.    حجت  |  سپتامبر 11th, 2007 at 9:25 ب.ظ

    پاینده ایران سرور کاوه نظرتون در مورد کیفیت پایین فیلمها رو دیدم بله درسته حق با شماست تعدادی از این فیلمها واقعا بهتر از این نمیشوند ولی تعدادی دیگر در اینده به مرور زمان با کیفت بالاتر قرار خواهد گرفتاهنگ اتش زرتشت از هموطنان تجیکمان بسیار زیباست و با ارمانها پان ایرنیست نیز هم خوانی دارد اگر خواستید بر روی وبلاگتان قرار دهید و از دیگر پان ایرانیستها هم دعوت کنید که این فیلم رو بگذارند

  • 7.    قیس عمری  |  مارس 5th, 2008 at 1:09 ب.ظ

    سلام دوست قهرمان کشورویلاکت خیلی زییاست ازدیدنش چیزی آموختم از آمدنت روی چشم هایم خوش میشوم

Leave a comment

hidden

Some HTML allowed:
<a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>

Trackback this post  |  Subscribe to the comments via RSS Feed


تازه ها :

پیوندها

بایگانی‌ها