پیرامون سفر پرخطر ولادیمیر پوتین به تهران:

اکتبر 15, 2007

 

 


آیانتیجه این سفرشوم خیانتی برتر ازعهدنامه های

 

 گلستان و ترکمنچای را در بر دارد؟؟؟!!!

  

 

به قلم : دكتر ابراهيم ميراني*  

 

                                        ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه

  

تزار” ولادیمیر پوتین” هم اکنون در راه ایران است تا اخرین ضربات مر گباررا بر پیکره ی بی رمق استقلال و تمامیت اراضی این میهن فرسوده وخیانت زده وارد اورد.

 به راستی آیا ما در معرض خیانتی بزرگتر وخوفناک تر از عهدنامه ی گلستان و ترکمانچای قرار داریم! هنگامیکه اتحادجماهیرشوروی همچنان که پیش بینی می شد فرو پاشید، فرصتی بس گرانبها برای ملت ما پیش آورد که ننگ نازدودنی دو عهد نامه خفت بار گلستان و ترکمانچای را از دامان میهن بزداییم پاره های جدا مانده از میهن را در سرتا سر سرزمین های شمالی به یگانگی بخوانیم و پیوندهای هزاره های تاریخ را با آنان تنیده سازیم، اما افسوس ؟!

 در آن زمان هم گرفتار دولتی بمراتب ناتوان تر و بی آرمان تر از حاکمیت قاجاریه که بر ما حکومت میراند بودیم.حاکمیتی که نتیجه اتحاد نامبارک گروهای انترناسیونالیست از چپ و راست و وایدولوژیک سیاسی که انقلاب ایران را وسیله ای برای اجرای مطامع خائنانه خود فرض می کردند و بیگمان تعدادی دستاربسر و فاقد بینش سیاسی وناآشنا به رمز و راز دیپلماتیک که گروهای از جوانان پر احساس و تحجر زده را در اختیار داشتند ،مانع بلعیدن ملک نیاکانی توسط اتحاد شوروری  نمیدانستند!

بدون شک نفوذ عوامل سرسپرده حزب توده در بدنه بلافصل از رهبری انقلاب و تجهیز کارگاههای مختلف توده ای در سراسر ایران برای هدایت کشتی فرماندهی مملکت که خالی از عناصر رهبری سیاسی آرمانخواه شده بود، آثار و تبعات بسیار ناگواری را در پی داشت و از آن جمله هدایت بسیار موزیانه و برنامه ریزی شده این حزب همیشه خائن، حاکمیت را به عقد قرارداد ساخت نیروگاه اتمی بوشهر با یک تکنولوژی عقب مانده اتمی روسیه بجای تکنولوژی اتمی پیشرفته آلمانی واداشت و استقرار نیروهای روسی در خلیج فارس و تحقق آرزوی “پطر کبیر” در دسترسی به آب های گرم این خلیج، براستی چه خدمتی پربها تر و استراتژیک تر از این میتوانست رویاهای روسها را به این سهولت عملی سازد ؟

باید این درس را از تاریخ استعمار گرفت، آنزمان که فرزندان منشویک و بلشویک تزار از ادعای “کان لم یکن” بودن قراردادهای تزاری که وعده آنرا به جهانیان و از جمله ایران داده بودند عدول کردند، می دانستند که دیریا زود حکومت نا لایقی بر ایران فرمانروایی خواهد کرد،که نیازی به آن همه هزینه کلان وجنگ های طاقت فرسا برای تحقق آرزوی “پطر” نخواهد بود و تزارهای پرولتار توسط دست آموزان خود و رهبران خلقی در ایران این مهم را عملی خواهد ساخت وپیوند نامبارک رهبران توده های استعمار زده و مستضعفان جهان بر قرار خواهد شد .

باری، یادمان نرود وقتی که موضوع بهره برداری از منابع روی زمینی و زیر زمینی دریای مازندران مطرح شد و عملیات کاوش و بهره برداری از منابع نفت و گاز آغاز گردید. ضرورت تنظیم و تعیین یک رژیم حقوقی ناظر بر این اقدامات پیش آمد و لیکن شگفت زده نشویم حاکمیت ایران با وجود قراردادهای یکطرفه استعماری و خفت بار روسیه با حکومت قاجار، یعنی عهد نامه های گلستان و ترکمانچای و حتی قرارداد 1940 که به صورت حداقل حاکمیت 50 درصدی ایران را بر دریای مازندران به رسمیت می شناخت،  در میان بهت و حیرت همسایگان شمالی و حتی روسیه مدعی20 درصد حق خود در این دریای سرزمینیِ ایرانی شد! که ظاهراً همسایگان شمالی از سر منت بین 8 تا 13 درصد از بدترین نقاط این دریای ایرانی را برای دولت ایران در نظر گرفته اند !

یادمان نرود، دولت ایران در شرایطی زیر بار خفت قراردادهای گلستان و ترکمنچای و معاهدهات جانبی این دو عهد نامه رفت که در میان نیروهای تزاری در اوج قدرت وبا ظرفیت وکمیت قابل اهمیت و فرماندهان لایق و جنگاور از یک سو و مکر و خیانت و تزویر انگلیسیها که دشمن دوست نمای حکومت قاجار بودند از سویی دیگر و بالاخره غفلت و بیخبری و فساد و زن بارگی در بار و افسونهای رنگارنگ و ایران بر باد ده گروه هایی ملایان روز از طرف دیگر گرفتارآمده بو د،  لیکن امروز چه بهانه ای را می توانیم در قبال این شوربختی وبی آرمانی وفریب بازیهای سیاسی خوردن را شاهد آوریم که خیانت های شرمسارانه را علیرغم همه ی رجز خوانی های سیاسی ونظامی وادعاهای بی نظیر تاریخی به جان خریدار می شویم !

هشیار باشیم که این تزار کوچک با پشتوانه ای از تعلیمات وتجارب سازمان ک.گ.ب اتحاد جماهیر شوروی ،و بااشتهایی به اندازه همه ی تزارهای روسی برای بستن قراردادهای مکمل عهدنامه های گلستان وترکمنچای به سوی شما می آید. این تزار؛ مجموعه ای از همه نیرنگهای سیاسی و تاریخ فتنه و جهانخواری ودشمنی دیرینه با ملت ایران را با خود دارد. این مامور کار کشته سازمان جاسوسی وضد جاسوسی روسیه آخرین تجارب خود را از سیاست کشورهای غربی در آلمان شرقی آموخته واکنون در چهره مدافع شما در دستیابی به انرژی اتمی از شما دلبری می کند، به امید اینکه روزی قطعنامه بعدی را علیه شما وتو نماید .چندان به قول او امیدوار نباشید زیرا اگر دیگران سهم بیشتری دادند، می گیرد و پای بند عهد ومیثاق خود نیست! او اکنون خلیج فارس را کم وبیش در اختیار دارد وکافیست فقط چندروز معارضی را درآن پهنه نبیند،خواهید دید که خلیج فارس حکم لقمه ای لذیذ را برای او دارد ،پس خود را ارزان نفروشید.

اکنون همه پیشینیان و نیاکان سر افراز ما؛ چشم به شما دوخته اند که آیا شرف و عزت ملت خود را در چمبره  فریبندگی های آقای “پوتین” و حرامزاده های اتحاد جماهیر شوروی از دست خواهید داد یا مردومردانه برای استیفای حق هزاران ساله ملت ایران خواهید ایستاد .و شرف در حال انقراض این ملت را پاسداری خواهید کرد؟!

اکنون باید توجه شما را به چند اندرز وهشدار حقوق بین المللی در خصوص این دریای ایرانی جلب کنم :

 بر طبق اصول کلی حقوق بین الملل ،حاکمیت کشورها بر آن قسمت از آب ها که بخشی از سرزمین آنرا تشکیل میدهد،مسجل میباشد وضرور است که رعایت حقوق دیگر کشورهای هم مرز؛ و جلوگیری از ورود خسارت به آنها در نظر گرفته شود.دریاهای بسته و دریاچه ها؛ اعم از بین المللی یا غیر بین المللی قسمتی از خاک مملکت یا ممالکی که آنها را محیط کرده اند می باشند.

وضعیت دریاچه ویا دریای مازندران در طول تاریخ تا قبل از معاهده گلستان عملاً درحکم دریاچه سرزمینی بود چون ازسه طرف این دریاچه در محیط ومحصور سرزمین ایران قرار داشت و پس از قراردادهای ننگین یادشده،درحکم دریای سرزمینی فی مابین دو کشور یعنی ایران وروسیه تزاری بود. بنابراین حقوق دریایی ایران در این دریا کم و بیش به صورت منصفانه در نظر گرفته می شد .مفاد عهدنامه های یاد شده و قرارداد1940بین دو کشور نیزحکایت از برقراری اصل پنجاه، پنجاه بین دوکشور داشت ولذا متعلقات بعدی و پیدایش حکومت های سیاسی جدا شده از امپراطوری روسیه هرگز نباید نافی و مضییع حقوق ملت ایران در این دریا باشد ،گذشته از اینکه قرارداد تشکیل فدراسیون کشورهای آسیای میانه ، در حقیقت استقرار همان قیومیت روسیه بر این واحدهای سیاسی به ظاهر مستقل می باشد ودر واقع یک ترفند ظاهری وفریبکارانه برای تقسیم منابع دریای مازندران به نفع روسیه ومستملکات فعلی آن تلقی می شود .

آنچه آشکارا مورد تصدیق حقوق بین الملل می باشد اینست که این دریاچه بر اساس قراردادهای فی مابین ایران وروسیه، حکم همان دریای بین دو کشور را داشته ودولت ایران با هیچکدام از کشورهای مدعی آسیای میانه ای قرارداد جدیدی مبنی بر شناسایی یک رژیم حقوقی جداگانه مستقل تنظیم و امضا نکرده است که مکلف به تخصیص بخشی از حقوق خود در این دریا شود. بنابراین براساس اصول قطعی بین المللی، این دریاچه همچنان بمانند یک دریاچه سرزمینی بین دو کشور و قسمتی از سرزمین این دو کشور شناخته می شود و جای دارد دولت ایران علیرغم وضع موجود ،و فریبکاری هایی که دنبال می شود دعوی مربوط به حاکمیت براین دریاچه و میزان آن را به دیوان داوری لاهه ارجاع و استیفای حق نماید .

عقیده غالب علمای حقوق بین الملل اینست، در صورت عدم وجود قراردادی بین ممالک مجاور این دریاچه؛ این ممالک ساحلی جدید فقط نسبت به آبهای ساحلی تعیین شده حق حاکمیت دارند. تعیین مرز دریایی در مواردی که قابل کشتی رانی نباشد خط منصّف و در صورت قابل کشتی رانی بودن، همان “تالوگ” است که بین ایران و شوروی و نه سایر کشورهای دیگر قانونی و قابل اعتبار است. چنانچه قراردادهای 1921 و 1940 نیز همین نتیجه را مدلل می دارد.

هشیار باشیم که دریای مازندران از نظر حقوق بین الملل از یکسو در حکم دریایی آزاد از نظر وسعت است و از نظر جغرافیایی یک دریاچه بسته می باشد ولذا اصول حقوق بین الملل عمومی مربوط به دریاهای آزاد از قبیل قوانین مربوط به کشتیرانی در دریای آزاد و بهره برداری از منابع طبیعی آن دریاها نمی توانند در همه حال شامل دریای مازندران شود و لذا رژیم حقوق دریایی مازندران توسط چند قرارداد و موافقت نامه ما بین دولت های اتحاد جماهیر شوروی سابق و ایران منعقد شده و تثبیت گردیده است و این حقوق و حاکمیت در دریای مازندران مختص شوروی و ایران بوده و قابل انتقال به دیگری نمی باشد؛ وکما اینکه حقوق فردی (یک کشور) قابل انتقال به حقوق بین المللی نیست و لذا با وضع فعلی چاره کار، طرح دعوی حاکمیت دریای مازندران در دادگاه بین المللی ناظر بر حقوق دریاها می باشد.

 ننگ خیانتی نا بخشودنی دیگر را برملت و حکومت ایران نپذیریم.

 

پانویس: سروردکتر ابراهیم میرانی دکترای حقوق واز هموندان شورای عالی رهبری حزب پان ایرانیست و مسئول تشکیلات حزب در خوزستان می باشند. ایشان از چهره های ممتاز سیاسی خوزستان ، وکیل پایه یک دادگستری و هموند کانون وکلا می باشد.

 

پاینده ایران

اهواز – 21/07/1386

بیانیه حزب پان ایرانیست:پوتین در ایران چه می خواهد؟

 

Entry Filed under: Uncategorized. .



7 Comments Add your own

  • 1.    شاپور  |  اکتبر 15th, 2007 at 10:18 ب.ظ

    با سپاس از سرور میرانیبه جاست که هموندان حزب در استان خوزستان از رشادت این دلیر مرد عرصه سیاست نهایت استفاده را بکننداز سرور مزدک عزیز هم تشکر می کنم که در این تارنما مسایل روز را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهند.باشد که با گامهای بلند ملی گرانه پان ایرانسیم بتوانیم ایران را به ایرانیان باز گردانیمشاگرد مکتب پان ایرانسیمشاپور

  • 2.    علی  |  اکتبر 16th, 2007 at 9:03 ق.ظ

    نه در سرشت ایرانیان و نه در دین زرتشت (ع)و نه در اسلام محمدی تن به ذلت و خواری حرام است مصداق شعار سربداران

  • 3.    کیان زاد  |  اکتبر 16th, 2007 at 12:38 ب.ظ

    درود بر سرور میرانیسپاس از مطلب بجا و دقیق ایشان در این زمینه و براستی پرداختن به چنین مسائلی مهم در خاطر تاریخ ملت ایران خواهد ماند و ملت ایران حق تاریخی خویش را با وجود حاکمیتی ملی وصول خواهد نمود…..پاینده ایران

  • 4.    ايراني  |  اکتبر 16th, 2007 at 6:15 ب.ظ

    پاينده ايراندرود بر شما سرور مزدك براي بازتاب اين نوشتارسپاسگذارم .اميدوارم در آينده بيشتر از سرور دكتر ميراني در تارنما استفاده گردد .به اميد روزي كه حاكميت به ملت بازگردد.پاينده ايران

  • 5.    فرزین رحیمی  |  اکتبر 16th, 2007 at 11:23 ب.ظ

    درود بر شمامطلب بسیار زیبایی بود و جا داشت از شما از صمیم قلب تشکر کنم. ولی ای کاش کسی هم بود که به فریاد میهن پرستان ایران می رسید. بهر حال نیمی از کاسپین ( خزر ) از آن ایرانیان است و فراتر از آن نیز ایران شمالی نیز باید برای ایران می بود . بهر حال……..سپاس گذارمپاینده ایران

  • 6.    ايراندخت  |  اکتبر 17th, 2007 at 12:21 ق.ظ

    از زمزمه ها كه همان حق 13 درصدي به گوش مي‌رسد !! با سپاس از توجه شما سرور مزدك …… بايد تا مي‌توان مردم را آگاه كرد .نشاني تارنگار من تغيير كرده http://www.irandokht.veb.ir

  • 7.    azarbaad  |  اکتبر 19th, 2007 at 2:51 ب.ظ

    روزنامه اعتماد را تحریم کرده و با تماس با پیامگیر 22860366 اعتراض خود را به نوشته شخصی به نام گوزلو زیر عنوان رژیم حقوقی دریای خزر نشان دهید:”شعارهای پوچ سلطنت طلبان و خرد اولتراملی هایی که برای منافع ایران اشک تمساح می ریزند فریبی بیش نیست آنها نمی فهمند که تقسیم پنجاه درصدی نه امکان پذیر است نه عقلایی…طرح چنین مقوله ای آن هم در قفای ماسک شوونیسی پان ایرانیسم…”(روزنامه اعتماد سه شنبه 24 مهر)

Leave a comment

hidden

Some HTML allowed:
<a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>

Trackback this post  |  Subscribe to the comments via RSS Feed


تازه ها :

پیوندها

بایگانی‌ها