سالی که نکوست از بهارش پیداست – باراک اوباما و مسأله حقوق بشر در ایران
اکتبر 11, 2008
باراك اوباما و مسأله حقوق بشر در ايران
سرور دکتر حسن کیانزاد
در خبرها آمده است كه باراك اوباما كانديداي رياست جمهوري حزب دموكرات، آماده است در صورت پيروزي در انتخابات، بدون قيد و شرط با سردمداران نظام حاكم در ايران وارد مذاكره شود و در اين راستا، برقراري روابط ديپلوماتيك را، بهترين راه براي فشار بر رژيم ايران ميداند. به نظر ايشان، ديپلوماسي «مستمرو فعال» همراه با تحريمهاي شديد قادرند مانع دستيابي ايران به سلاح هستهاي، شود. همچنين باراك اوباما ميخواهد در صورت پيروزي در انتخابات، به ايران پيشنهاد كند كه اگر از برنامههاي هستهاي خود منصرف شود و از تروريسم دست بردارد، آمريكا از سرمايهگذاري های خارجي در ايران پشتيباني كرده و براي ايران امكان عضويت در سازمان جهاني تجارت را فراهم خواهد آورد. به گفته اوباما، اگر ايران به خواست او پاسخ مثبت ندهد و به «رفتار نگرانكننده»ي خود ادامه دهد، از نظر اقتصادي ضرر خواهد كرد و خود را به انزواي سياسي خواهد كشاند.
كانديداي رياست جمهوري آمريكا آقاي باراك اوباما كه ميليونها آمريكايي ناراضي و روي برتافته از سياستهاي كلي جرج بوش و بويژه جنگ درعراق، چشم اميد به او بستهاند و همچنين بسياري از دولتمردان در اروپا و مردماناش، نابردبارانه در انتظار پيروزي او روزشماري ميكنند، بايد که از منظر سياست خارجي, در برخورد با يك چنين رويكردهاي سادهنگرانه که از واقعيتهاي سياسي روز بدور اند، نگران پيامدهاي ناسازوار آن در آينده، باشند. در اين ميان، رسانههاي گروهي در رابطه با بيتجربگي باراك اوباما در پهنه سياست خارجي بسيار گفته و نوشتهاند و بهمين سبب هم، گزينش سناتور «بايدن» به عنوان معاون رياست جمهوری كه از دانش سياسي و تجربه و آزمون سي ساله بويژه در عرصه سياست خارجي، برخوردار است, به اين خاطر بود كه او اين كاستي و كماگاهي رياست جمهور احتمالي آمريكا را کارشناسانه با ارايه نظر، برطرف كند. اما به نظر ميرسد كه اين كارشناس امورسياست خارجي, خود در نگاه به راه حل های سياسی مشکل گشا با آقاي باراك اوباما همداستان و همآهنگ باشد. و يا اينكه اختياريک چنين مواضعی تنها جنبه تبليغي انتخاباتي داشته براي جلب همه ی آن مردمي كه از سياستهاي دوران هشت ساله رياست جمهوري جرج بوش، بويژه, بحران در خاورميانه و همچنين اوضاع نابسامان و از هم گسيخته ی اقتصادي به ستوه آمدهاند, که ما امروز نه تنها در آمريكا، بلكه در اروپا هم شاهد آن مي باشيم. با اين پيشگفتار، مي توان به گونهي زير به تحليل رويكردهاي بيان گرديده از سوي آقاي باراك اوباما، كه در فراز آورديم، پرداخت:
الف – سناتور باراك اوباما بايد كه از كم و كيف مذاكرات پيگير و جدي ی نه تنها آژانس بين المللي انرژي اتمي در وين (IAEA) بلكه ديگر نهادهاي جهاني از جمله شوراي امنيت سازمان ملل متحد و اتحاد اروپا و تصميمات گروه 1+5 و چهار قطعنامه تصويبي ی كه تشديد تحريمهاي اقتصادي و ديگر توبيخهاي سياسي را تاكنون بهمراه داشته است، اگاهي داشته و بداند كه تمامي آن گفت و شنودها با نمايندگان آن حكومت جابر و غاصب در ايران، فرايندي جز وقتگذراني و سردرگمي، بهمراه نداشته است. زيرا كه مافياي حاكم بر كشورما، يعني ملايان و رئيس جمهور روان پريش و بی خرد و ناسزاگويش را نه با ديپلماسي «مستمر و فعال»، كه به آن اشاره برديم مي توان سرعقل آورد و نه با تحريمهاي نيمبندي كه حاكميت غارتگر را از آنها باكي نيست، بلكه تنها عرصه زندگي را بر ميليونها مردم تنگدست و محروم جامعه ی ايران محدودتر كرده و به فقر و درماندگي فزاينده آنها بيشتر دامن مي زند.
ب- سناتور باراك اوباما بايد بگويد، چگونه ميتوان با سردمداران تروريست و تروريست پرور حكومتي توتاليتر و فاشيست مذاکره کرد, كه در سي سال گذشته بر مردم ايران خشنترين استبداد مذهبي را تحميل کرده و تمامي آزاديهاي مندرج در منشور جهاني حقوق بشر را به نام مذهب و ولايت کاذب از سوی خدا, بربرانه لگدمال اباطيل و مُهملات قرون وسطايي خود کرده است. و همچنين چگونه او می خواهد بدون هرگونه «قيد و شرطی» با آن حکومتگران افسارگسيخته, که در عرصه ی سياست جهانی با تنش آفرينی پيگير در خاورميانه و پشتيبانی آشکار از گروههای تروريست اسلاميست و انکار بی شرمانه ی هولوکاست از سوی رئيس جمهور آن, که نابودی اسرائيل را هرروز لافزنانه به دور از عواقب سهمگين اش برزبان می آورد, به سخن بنشيند و از آنان بخواهد که از «برنامه ی اتمی» خود, دست بردارند؟ آن هم برنامه ای که, تنها توليد تسليحات اتمی را آماج دارد برای باج گيری و پيش برد خواست های تنش آفرين و جنگ افروزانه در منطقه و جهان, که کمترين اش نابودی اسراييل را در پيش دارد و برپايی حکومت جهانی ی اسلامی بنا بر گفته ی رئيس جمهور هذيان گويش احمدی نژاد.
پ- آقاي اوباما ميخواهد در صورتيكه حكومتگران در ايران از برنامه غني سازي اورانيوم چشم بپوشند، از سرمايهگذاري خارجي در ايران پشتيباني كرده و امكان عضويت ايران در سازمان تجارت جهاني را فراهم آورد. اما اگر ايران به خواست او پاسخ مثبت ندهد و به رفتار «نگرانكننده» خود ادامه دهد، از نظر اقتصادي ضرر خواهد كرد و خود را به انزواي سياسي خواهد كشانيد. با توجه به اين سخنان به نظر مي رسد كه باراك اوباما, كه ميليونها مردم جهان و آمريكا به او به گونه ی يك «مُصلح» و دادگستر و آزاديخواه چشم دوخته اند، چونان همگنانش در بستر سياست ك
لان
Entry Filed under: Uncategorized. .
No Comments yet Add your own
Leave a comment
Some HTML allowed:
<a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>
Trackback this post | Subscribe to the comments via RSS Feed
1. × | اکتبر 12th, 2008 at 3:42 ب.ظ
تازگی ها با خبر شدم زمان 99 ساله قرارداد ترکمانچای به پایان رسیده. اگر اطلاعات خاصی دارید در اختیار ما قرار دهید
2. ایران نهاد | اکتبر 12th, 2008 at 4:35 ب.ظ
درود بر پان ایرانیست های پر افتخارایالات متحده بزرگترین دشمن ایران بزرگ است.آخرین اقدامات ننگ آور آنها حمایت از پان ترکیسم و پان عربیسم و حمله به مناطق جنوبی پاکستان است.امریکا که همیشه در اندیشه سود خود است و البته من نیز از جهتی به آنها حق می دهم.پاینده ایران
3. عقاب ایران | اکتبر 12th, 2008 at 7:11 ب.ظ
درود برشما دوست عزیز وبلاگ زیبایی داری خوشحال میشم اگه سری به مابزنی. منتظرت هستم…www.oghabeiran.blogfa.com
4. آرش جهانشاهی | اکتبر 13th, 2008 at 9:13 ب.ظ
پاینده ایران سپاسگذارم سرور پیانده ایران
5. بچه پارس | اکتبر 13th, 2008 at 10:21 ب.ظ
از قوم گرایی کور تا ابتلا به اسکیزوفرنیآیا علائم بیماری اسکیزوفرنی در بین پانترکها مشهود نیست؟نوشتاری از بچه پارس که خواندنش را به همه توصیه میکنمکالبدشکافی روانی پانترکهای دچار اختلال در وبلاگ بچه پارسکافیست هر کسی پس از خواندن آن کمی این مطلب را با شرایط رفتاری جماعت هویت طلب مقایسه کندآیا ایشان بیمار نیستند؟
6. برگزیده | اکتبر 14th, 2008 at 2:44 ق.ظ
راه انقلاب