Archive for سپتامبر, 2007

بیانیه حزب پان ایرانیست : جوانان آزادیخواه و دمکرات را آزاد کنید

 

به‌نام خداوند و جان و خرد

      پاينده ايران

جوانان آزاده و دموكرات را آزاد كنيد

بازداشت فعالين جوان و آزاده و دموكرات حقوق بشر كه ايثارگرانه از حقوق آزادگان دگرانديش از هر گروه و انديشه‌اي دفاع مي‌كردند و خواهان ايراني سربلند و دموكرات هستند را شديداً محكوم نموده و آزادي هر چه سريع‌تر سپيده پورآقايي، منصور فرجي، قاسم شيرزاديان، عباس خرسندي، ميثم رودكي و بهرام راسخي‌فر را خواهان است.

     پاينده ايران       

 حزب پان‌ايرانيست

 29/6/1386

 

به‌نام خداوند و جان و خرد

 


پاينده ايران

هم‌ميهن

سي و يكم شهريور 58 يادمان هجوم وحشيانه و همه جانبه همه نيروهای استعمارگر و مزدوران بعثی آن‌ها به سرزمين جاويد و ورجاوندمان و آغاز دفاع مقدس ملت بزرگ ايران است، دفاعی جانانه كه بستر همدلی و خروش هماهنگ اقوام جامعة بزرگ ايرانی و ايثار تاريخ‌ساز نسل بيدار سرزمين اهورا است.

حزب پان‌ايرانيست ياد و خاطره همه شهدا، جانبازان و آزادگان دوران دفاع مقدس را گرامی داشته و آن‌ها را برای هميشه در پيشگاه آيندة ملت ايران، سرافراز و شايستة تكريم ابدی می‌داند.

  پاينده ايران

    حزب پان‌ايرانيست

۳۰/۶/۱۳۸۶

Add comment سپتامبر 29th, 2007

ایران،چاه فاضلاب دنیا؟؟ننگ بر حکومت فرقه ای جمهوری اسلامی…

پاینده ایران

چراحکومت فرقه ای و نالایق جمهوری اسلامی باید با عملکرد ضد ایرانی و انسانی خود به بیگانگان اجازه توهین به ملت ایران را دهد؟؟تصویر چندش آور زیر در یکی از نشریات ایالات متحده آمریکا چاپ گردیده است.ازدید شما چرا بیگانگان اینگونه ما را مورد هجوم قرار داده اند وبه خود اجازه می دهند ملتی را این تاریخ درخشان با بدترین شکل نشان دهند؟ اشکال در کجاست؟آیا کشور ایران همان ایران دهه ۵۰ نیست؟چه چیز در معادلات جهانی عوض شده که ما به این روز افتاده یم؟؟؟ننگ بر حکومت فرقه ای و عملکرد سیاه ۲۸ ساله ی آن.ما که با داشتن این هیات حاکمه به خود و شعور انسانی مان توهین کرده ایم باید شاهد توهین های دنیا باشیم.

 آهای مردم دنیا گله دارم گله دارم….عملکرد حکومت آخوندی را به پای ملت ایران ننویسید….

 

 

تصویر چاپ شده از ایران در نشریه کلمبوس دیسپاچ

پاینده ایران

مزدک

Add comment سپتامبر 29th, 2007

ضرب و شتم و بازداشت خبرنگار پان ایرانیست سرور ابوالفضل عابدینی و150 کارگر در اهواز

       

             سرور ابوالفضل عابدینی          نمایی از تجمع اعتراض آمیز کارگران در اهواز

 

 

تجمع مسالمت آميز ۱۵۰ کارگر کارخانه کاغذسازی کارون شوشتر که روز سه شنبه در اهواز برگزار شده بود، از سوی نيروی انتظامی با باتوم و گاز اشک آور مورد حمله قرار گرفت و کارگران مورد ضرب و جرح قرار گرفتند.

 

ابوالفضل عابدينی، روزنامه نگار خوزستانی در مورد اعتراض کارگران و تجمع این روز به راديو فردا گفت:«از حدود يک سال و نيم پيش تاکنون، کارگران کارخانه کاغذسازی کارون شوشتر به طور مکرر به استاندار خوزستان در خصوص راه اندازی مجدد کارخانه و پرداخت حقوق معوقه شان مراجعه کردند، اما متاسفانه به جز پرداخت يکی دو ماه حقوق و وعده رسيدگی به ابن مشکل و حل آن، پاسخ مناسبی دريافت نکردند.»

او اشاره کرد که «کارگران سه بار، از نوروز تا ارديبهشت ماه سال جاری، نيز در مقابل دفتر رياست جمهوری تجمع کردند، اما به جز برخورد شديد نيروی انتظامی، پاسخ ديگری دريافت نکردند.»


به گفته سرور عابدينی، «کارگران در پی بی پاسخ ماندن درخواست هايشان و تشديد مشکلات زندگی شان، روز سه شنبه، چهارم مهر، دست به تجمع در مقابل استانداری خوزستان در شهر اهواز زدند و خواستار گفت و گو با استاندار و بيان خواسته هايشان شدند.»

وی درباره خواسته های کارگران گفت:«پرداخت حقوق هفت ماه معوقه، ارسال حق بيمه کارگران در همين مدت و راه اندازی کارخانه که صاحب آن به دليل بدهی های فراوان در خارج از ايران به سر می برد، از خواسته های آنان است.»

 اين روزنامه نگار در پاسخ به اين پرسش که وضعيت زندگی کارگران کارخانه کاغذسازی کارون شوشتر چگونه است، گفت: «باتوجه به پرداخت نشدن حقوق کارگران اين کارخانه در هفت ماه گذشته، مشکلات فراوانی برای آنان که اکثرا مستاجر هستند، به وجود آمده است. از جمله اينکه بر اساس آماری که در اختيار دارم، حتی ۱۱ نفر از آنان دچار بيماری های روحی شده و در آسايشگاه روانی بستری شده اند. در عين حال، برخی از آنان مشکلات خانوادگی پيدا کرده اند که منجر به طلاق شده است.»

 او اضافه کرد:«مشکلات اقتصادی به شکلی است که بسياری از ۲۳۰ کارگراين کارخانه قادر به فرستادن فرزندان خود به مدرسه و دانشگاه  نيستند.»

 ابوالفضل عابدينی همچنين اشاره کرد که «مشکلات کارگران کارخانه کاغذسازی کارون شوشتر مانند مشکلاتی است که ديگر کارگران در بسياری از کارخانه های استان خوزستان و حتی ايران دارند» و افزود:«آقای احمدی نژاد که روز سه شنبه گفتند ملت ايران نگرانی ای از تحريم ندارند، بايد ابتدا، نگاهی به مشکلات کارگران بيندازند و بعد اين صحبت را بکنند، زيرا اين حرف مغاير واقعيت زندگی کارگران است.»

وی افزود:«کارگران ايران در شرايط بسيار بدی به سر می برند و از داشتن ابتدايی ترين حقوق اوليه خود محرومند.»

 

آقای عابدينی در پاسخ به اين پرسش که برخورد با کارگران در مقابل استانداری خوزستان چگونه بود، گفت: «کارگران تا ساعت ۱۱ در مقابل درب ورودی استانداری تجمع کردند و پس از آنکه ديدند حتی کسی از استانداری به نزد آنان نيامد تا به درد دل شان گوش کند، به سمت استانداری حرکت کردند که با برخورد شديدی مواجه شدند و با گاز اشک آور و باتوم مورد حمله قرار گرفتند.»

اين روزنامه نگار افزود:«در اين حمله، پنج تن از کارگران به شدت مضروب و به بيمارستان منتقل شدند و خود ایشان با اسپری فلفل و باتوم مورد همله قرار گرفت.»

او با اشاره به حضور نيروهای امنيتی و لباس شخصی درمحل تجمع کارگران گفت که اين نيروها مانع حضور خبرنگاران در محل شدند.

 

گفتگوی سرور عابدینی با رادیو فردا را از اینجا بشنوید(چهارشنبه ۴مهرماه ۱386)

 

                                           پاینده ایران

                                       مزدک

 

Add comment سپتامبر 27th, 2007

اَربیل ، تهران ، کلن __ اخلال در ثبات

پژاک،ایران،اربیل،کوههای قندیل،کردستان،ترکیه

 

اخلال در ثبات

تجزيه طلبان مسلح فعال در غرب ايران براي عمليات خويش از داخل آلمان مورد حمايت قرار مي گيرند. علي رغم اعتراضات ايران سرکرده اين گروه تجزيه طلبان کرد ميتواند تحت نظارت دستگاههاي امنيتي آلمان نفراتي را براي اينکار در خاک اين کشور بسيج نمايد. تجزيه طلبان مزبور مسئول قتل صدها تن از نيروهاي مسلح ايران بشمار ميروند. يک استاد دانشکده افسري آلمان در شهر مونيخ از فعاليت آنها حمايت مي کند: به نظر او ايران را بايد تضعيف نموده و در صورت امکان به انحلال رساند. حمايت آلمان از تجزيه طلبان کرد در ايران مکمل روابط آلمان با دولت مستقل کردان عراق بوده و نقش اين کشور را در راستاي تغيير مناسبات منطقه اي خاورميانه بر اساس قومي تقويت مي کند. طرح هاي مشابهي از جانب دواير نظامي آمريکا مدتهاست دست بدست مي گردند. شديدترين جانبدار تجزيه کردستان در حال حاضر رئيس جمهور کردستان مستقل عراق، مسعود بارزاني است که از چندين سال پيش با وزارت خارجه آلمان در ارتباط بوده، بارها با آنگلا مرکل ملاقات داشته است.

 

بارزاني تجزيه منطقه تحت حاکميت خويش در کردستان عراق را اعلان کرده و قصد دارد آنرا با افزودن سه بخش نفت خيز کرکوک، نينيوه و دياله گسترش دهد. آنجا قرار است در سال جاري در باره استقلان منطقه تجزيه شده کردستان همه پرسي صورت گيرد. در کرکوک اين برنامه هاي تجزيه طلبانه موجب تنش ها و درگيري هاي شديد قومي و عمليات تروريستي ميگردند. مسعود بارزاني تهديد کرده است در صورتيکه پس از آن همه پرسي از حاکميت او بر کرکوک جلوگيري شود، به زور اسلحه آنرا محقق خواهد ساخت.

اربيــــــل

بارزاني رهبر حزب دموکرات کردستان KDP که قومش قسمت شمالي بخش تجزيه شده را تحت کنترل خويش دارد، بعنوان رئيس جمهور کردستان مستقل ساير بخش هاي کردستان عراق را تحت حاکميت خويش داشته و سالهاست با کشور آلمان در ارتباط نزديک مي باشد. وي در سالهاي دهه 80 با فرانس يوزف اشتراوس (رئيس دولت وقت ايالت باوارياي آلمان) ارتباط نزديکي داشته است و در سالهاي دهه 90 روابط خويش را با دولت ايالت NRW که از يک رشته پروژه هاي توسعه در شمال عراق حمایت مالي مي کند، گسترش داد. اين پروژه ها شامل بررسي هائي براي يک پروژه استژيک نيز موسوم به راه بارزاني مي باشد. (1)

روابط بارزاني با ايالت NRW از جمله از طريق يکي از نمايندگان پارلمان آنجا بنام زيگفريد مارچ که از وابستگان حزب سبزهاست صورت مي گيرد. اين ارتباط چنان تنگاتنک است که موجب پذيرش وي در قوم بارزاني گشته است بطوري که امروزه از او به زيگي بارزاني نام ميبرند. مارچ رياست شعبه آژانس سرمايه گذاري را در شمال عراق موسوم به همکاريهاي عمراني کردستان Kurdistan Development Corporation در دست داشته و تا کنون براي شرکت هاي آلماني قراردادهاي حجيمي را واسطه شده است. مارچ به هنگام افتتاح مرکز فرهنگي آلمان در سال 2006 در اربيل که پايتخت کردستان عراق بحساب ميرود، نمايندگي آلمان را بعهده داشت. فعاليت هاي مربوط به تأسيس اين مرکز را خانم سوزان اّستهوف که يکي از همکاران وزارت خارجه آلمان و احتمالا از همکاران سازمان جاسوسي اين کشور موسوم به BND مي باشد انجام مي داد. (2)

کوههاي قنــــديل

در محدوده نفوذ بارزاني کوههاي قنديل واقع در تقاطع مرز ايران، عراق و ترکيه قرار دارند. از اين محل دستجات شبه نظامي تجزيه طلب PKK عمليات خود را در ترکيه آغاز مي کنند. همچنين در کوههاي قنديل مقر اصلي گروهي موسوم به پژاک قرار دارد که با PKK روابط نزديک داشته و در غرب ايران با ارتش اين کشور درگيري دارد. هدف اين گروه که از منطقه تحت نفوذ بارزاني عمليات خويش را آغاز مي کند ايجاد کردستان يکدست مي باشد. پژاک بنا به تخمين، قريب 300 سرباز ايراني را کشته است. بطوريکه برنامه تلويزيوني مونيتور گزارش کرد، رئيس اين گروه عبدالرحم حاجي احمدي در شهر کلن آلمان نفراتي را براي اينکار بسيج مي کند.(3) بر اساس اين گزارش وي مرتب بين کلن و عراق رفت و آمد دارد بدون اينکه مأمورين آلمان جلوي او را بگيرند. گفته ميشود سازمان جاسوسي آلمان با پژاک روابط مشکوکي دارد.(4) نقشه زيرين کوههاي قنديل را در عراق نشان مي دهد.

کوههای قندیل

کردستـــان

بطوري که گزارش شده است پژاک نه تنها از آلمان، بلکه از آمريکا نيز کمک مي گيرد.(5) کردستان يکدستي که مطلوب اين گروه است همانگونه که مورد حمايت سيات خارجي قوميت گراي آلمان هست، با سياست هاي استراتژيک آمريکا نيز همخوان است. دواير نظامي آمريکا خواهان تغيير نظام خاورميانه بر اساس قوميت مي باشند. در ماه ژوتيه 2006 در مجله آرمد فورسيس ژورنال که يکي از نشريات ارتش آمريکاست بقلم يکي از نظاميان بازنشسته اين کشور بنام رالف پيترز، نقشه اي منتشر شد که در آن مرزهاي  جهان عربي- اسلامي بر اساس قوميت تغيير يافته اند.(6) از جمله کشورهائي که حريم آنها در اين نقشه مورد دست اندازي قرار گرفته است، ايران است که حاضر به پذيرش سياست تسلط طلبانه آمريکا در خليخ فارس نيست. تهران که متعاقب تحريم اقتصادي تضعيف گشته است (7) و به لحاط نظامي از جانب آمريکا مورد تهديد قرار دارد، در سرحدات غربي خود با نيروهاي تجزيه طلب مقابل است.

نیروهای حزب موسوم به پژاک              عبدالرحمن حاجی احمدی رهبر حزب پژاک

در استتار پليس مخفي

منطق سياست نظامي آمريکا و آلمان در حمايت از پژاک را در آغاز سال جاري يک استاد دانشکده نظامي شهر مونيخ توضيح داد. به گفته ميشائيل ولفسٌن Michael Wolfsohn “ايران کشوري چند مليتي است که 49% آن را اقوامي تشکيل مي دهند که از سياست دولت مرکزي ناراضي اند.” به نظر ولفسن ايران از درون در معرض خطر مي باشد. وي تجزيه طلبي کردستان را شاهد ميآورد: بخش ايراني کردستان اگر اين انتخاب را ميداشت تا کنون به بخش عراقي آن  ملحق شده و بود و همچنين بخش کردنشين ترکيه و سوريه نيز بدانها مي پيوستند.(8) بنظر اين استاد دانشکده افسري آلمان تجزيه طلبي قومي بهترين اهرم براي ايجاد اختلال در ثبات رژيمهاي ناخوش آيندي مانند تهران بوده و “اين عدم ثبات داخلي ميتواند و مي بايد اهرم سياست غرب در در چارچوب تعرض نظامي به ايران باشد. (البته با کمک دستگاههاي جاسوسي)

________________________________

براي مراجعه به پاورقي ها به متن اصلي مراجعه کنيد.

در پاورقي 6 از جمله چنين آمده است: چگونگي یارگيري و بسيج نفرات از جانب حزب کارگر کردستان PKK در آلمان تحت نظارت دستگاههاي امنيتي اين کشور است: بنا بر گزارش یادشده در برنامه مونيتور که در کانال اول تلويزيون آلمان بتاريخ 21 ژوئن 2007 پخش شد، سازمان پژاک در سال 2005 تعداد 120 تن از نفرات ارتش ايران را معدوم نمود. از آنزمان تا کنون نيز 200تن ديگر قرباني اين سازمان شده اند. پژاک که شقّي از PKK مي باشد،  قسمت اعظم تسليحاتش را از اروپا دريافت مي کند- از جمله از آلمان. در مقام مقابله با اين عمليات ايران در اواسط ماه اوت به عراق و مناطق عمليات آنجا نيرو فرستاد و دولت عراق اين عمليات ارتش ايران را تحمل کرد، زيرا رئيس جمهور عراق که رئيس اتحاديه وطنپرستان کردستان PUK مي باشد و در رقابت با بارزاني قرار دارد پژاک را قابل قبول نمي داند.

برگردان از آلمانی به فارسي از حميد بهشتي  19 سپتامبر 2007

متن آلمانی : سازمان مراقب سیاست خارجی آلمان  

 

پاینده ایران

مزدک

14 comments سپتامبر 23rd, 2007

سالگرد تجاوز دوباه تازیان به ایران زمین

پاینده ایران

۳۱ شهریور ماه سالروزیورش دوباره تازیان پس از یورش ۱۴۰۰ سال پیش به سرزمین اهورایی ایران است.

در نیمروز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ خورشیدی رژیم بعث عراق پس از درگیری هایی که از ۲ هفته پیشتر در نقاط مرزی روی داده بود به خاک ایران را مورد تجاوز قرار داد.این دفاع مقدس که ۸ سال طول کشید ویرانی ها و اثراتی بر روان و جان و اقتصاد ایران و خوزستان وارد نمود که هنوز پس از گذشت سالیان کمر راست نکرده ایم. نکات بسیار در مورد این جنگ و ادامه ان و مسائلی که این ۸ سال بر ملت ایران گذشت وجود دارد،اما مهمترین آن این است که ما حتا یک وجب از خاک ایران را نیز از دست ندادیم و این ممکن نبود مگر با جانفشانی جوانان ایران زمین به کمک نیروی میهن پرستی و ناسیونالیسم ایرانی.یادمان نرود چه عاملی سبب شد که صدام حسین تازی به کشور ما بتازد و باعث بوجود امدن فجایعی شود که تا امروز گریبان ما را رها ننموده است؟پاسخ یک چیز است:آقایانی که اقتدار ایران شاهنشاهی نیرومندو ارتش ایران را که پنجمین ارتش قدرتمند جهان بود به قربانگاه ۲۲ بهمن ۵۷ بردند باید شاهد دست درازی دشمن خونی به خاک ما می شدندو دیدیم که چه شد .و یادی هم از پیام روح اله خمینی کنیم که گفت راه قدس از کربلا می گزرد! اما قدس و کربلا را فتح نکردند فقط راه نابودی این سرزمین وجوانان آن را در ۶ سال ادامه بی جهت جنگ و سپس نابودی همه صنایع و برنامه های ایران ساز حکومت پهلوی و همچنین نابودی مخالفان به بهانه جنگ هموار شد. و هموار شد ویرانی خوزستان،و  سبب شد آنچه که دیدیم و می بینیم هزاران شهید ومجروح و جانباز که امروز در بدترین شرایط زندگی که چه بگویم …فقط وجود دارند. چه خوش گفت زنده یاد دکتر محمد رضا عاملی تهرانی (آژیر) …و خون هرگز نمی خسبد  

بیانیه پایگاه ستارخان حزب پان ایرانیست پیرامون تخریب خانه سردار ملی

واپسین نوشته تارنمای فرمان آریا(اورهان پاموک در 21 ماده)

نگاهی به اعدام در حکومت اسلامی

سالگرد ورود نخستین فانتوم به ایران

پاینده ایران 

مزدک

Add comment سپتامبر 20th, 2007

دانلود کتاب ‌"شریعتی،فریب بزرگٍ قرن ما" از دکتر سیاوش اوستا

پاینده ایران

شناخت بهتر و دیگرگونه ی چهره هایی که در روند تاریخ معاصر تاثیر گزار بوده اند یکی از بایدهای ما برای تکرار نکردن اشتباهات گذشته است.آیا کسی که به نام دکتر شریعتی می شناسیم همانی است که به ما شناسانده اند؟چرا همواره محسور منبري هاي کراواتي و يا عمامه اي ميشويم و بدنبال حرافهاي افسونگر و افسانه پرداز راه مي افتيم بخوانید و بدانید آتش بیاران معرکه ۱۳۵۷ چه کسانی بودند…آنهایی که مسبب سیه روزی امروز ما هستند. مردمی که تاریخ نخوانده و نمی شناسند محکوم به تکرار آن می شود!  

سیاوش اوستا و علی شریعتی

دکتر سیاوش اوستا از شاگردان و مریدان علی شریعتی واز دوستان خانوادگی ایشان نوشته هایی در مورد این شخصیت مرموز و افسونگر شیرین سخن منتشر کرده که خواندن آن را به همه دوستان و علاقه مندان تاریخ معاصر و مریدان کنونی این شخصیت پیشنهاد می کنم.در این کتاب می خوانید:

سیاوش اوستا در جوانی وکنار خانواده علی شریعتی

*شريعتى همسرش را سگ مى خواند

*استاد محمدتقى شريعتى جان مرا نجات داد

*استاد با سياسى كردن دين شديداً مخالف بود

*حاجيولوژى ، رشته تحصيلى شريعتى

* رساله على شريعتى با پائين ترين درجه Passable (قابل قبول) پذيرفته شده بود

*استاد شريعتى(پدر دکتر): دكتر كلامى سحرانگيز و قدرت خيالپردازى داشت

*تلاش براى “زنده ماندن”

*شاعرى و صداى داوودى سيدعلى خامنه اى!؟ 

*كسى كه مثل آب خوردن دروغ مى گويد

*آيا با ملتى 30ميليونى و تيراژ كتاب هاى نيم ميليونى نويسنده بت مى شود يا نه؟

*رابطه بريدن على شريعتى و انشعاب در سازمان مجاهدين و كشتار بچه هائى كه به اسلام باور داشتند

*على شريعتى شديداً مخالف تمدن و فرهنگ كهن ايرانى بودو آئين مهر و ميترا را جادوگرى مى داند

*على شريعتى تاريخ چين و مصر را نيز زير ضربات دروغين خود مى گيرد

*دروغ، حسد و حرّافى! مشكل بزرگ تاريخ ما

*جهان با برنامه ريزى درازمدت پيش مى رود! اما ما كجائيم ؟

دانلود کتاب: فریب بزرگ قرن ما

(دکتر شريعتي،افسانه پرداز وافسونگر شيرين سخن)

۳۸ رویه در گنجایش ۳۶۳ کیلو بایت

پیوست:نزدیک ترین دوست علی شریعتی کتاب فریب بزرگ قرن ما را تاییدکرد

 

پاینده ایران

مزدک

 

29 comments سپتامبر 16th, 2007

همه ما باید پان ایرانیست باشیم!

Add comment سپتامبر 12th, 2007

١١ سپتامبر : ریشه ها، بازاندیشی ها و رهائی ملّی ما

 پاینده ایران

   11سپتامبر سال 2001 كه در امريكا به روز 11 – 9 معروف شده است، جهان با عمليات بي سابقه اي كه انتظار آن نمي رفت رو به رو شد. تني چند و عمدتا از اتباع دولت سعودي با نقشه قبلي، چند هواپيماي مسافر بر را ربودند و آنها را بر ساختمان وزارت دفاع امريكا و برجهاي دوقلوي شهر نيويورك كوبيدند كه ضمن آن جمعا 2 هزار و 819 تن كشته شدند و جهان با نوع تازه اي از جنگ و مبارزه رو به رو شد كه گرهارد شرودر صدراعظم وقت آلمان آن را جنگ غيردولتي نام نهاد.

*************************************************************

 ما پان ايرانيست ها بارها گفته ايم : دين آري ،حكومت ديني نه

روي اين سخنان جناب مير فطروس بنياد گرايان اسلامي است و نه مومنان. زيرا تا سخن از اسلام به ميان مي آيد رگها بيرون مي زند و تعصبات بيهوده راه رابر هر سخني مي بندد.به هرروي هيچكس كشتن عده اي زن و مردپير و جوان را در اين ترور تاييد نكرد و حتا در آن زمان جمهوري اسلامي در برابر اين حركت موضع گيري كرد.با اين پيش زمينه نوشتار زير را كه از گفتگوي انجام شده علي ميرفطروس با نشريه تلاش در همان زمان است،بخوانيد.دراين گفتگو كه دربرگيرنده نكاتي بسيار مهم و اساسي است پرشس ها حذف گرديده است.

( بازخوانی یک گفتگو)

* بنیادگرائی اسلامی واکنش قهرآمیز مسلمانان افراطی در مقابله با نفوذ فرهنگ و ارزش های غربی است. این بنیادگرائی – بصورت جنبشی تمام خواه و ایدئولوژیک – چه در حوزهء عمل و چه در حوزهء عقاید، شباهت های فراوانی با توتالیتاریسم و خصوصاً فاشیسم دارد.

* اسلام- همانند دیگر ادیان و مذاهب- می تواند به تلطیف اخلاقی جامعه و تقویت تعاون اجتماعی کمک کند نه اینکه بفکر حکومت و سیاست باشد. تنها در اینصورت است که هم جنبهء قُدسی دین و هم جایگاه معنوی روحانيّت، محترم و محفوظ خواهد ماند.

  نخستين گامها همواره طنينی پايدار می يابند !
امروز واژه ء بنيادگرائی اسلامی در ذهن , تصويری است هولناک از جهالت و تعصب مذهبی , ايمان کور و نفرت آميخته به تهاجم خشونت بار عليه هر آنچه ” غيرخودی ” و خارج از حيطهء اخلاق و ارزشهای اسلامی است .
شايد برای جهان, ١١ سپتامبر و برای ما انقلاب اسلامی اجتناب ناپذير می نمود تا به عمق ويرانگری و تخريب بنيادگرائی اسلامی پی بريم. امّا درآستانهء انقلاب ايران علی ميرفطروس از انگشت شمار روشنفکرانی بود که نسبت به ظهور اين پديده ء ويرانساز هُشدار داد. وی در موج فزاينده ء اسلامگرائی در انقلاب ٥٧ کوشش علمی و تحقيقی خود را بر کانون اصلی خطر نشانه رفت و توجه خود را روی پايه های فکری و آرمان های سياسی ـ اجتماعی رهبران مذهبی انقلاب متمرکز ساخت. علی ميرفطروس در پيگيری اين خط فکری به الگوهای آن در صدر اسلام رسيد و تلاش نمود تا اين همانندی ها را در آثار مختلف خويش ( بويژه ” اسلام شناسی “ و ” ملاحظاتی در باره ء تاريخ ايران “ ) نمودار سازد.
امروز فضای فکری و روشنفکری ما, سرشار از تلاشهای ارزشمندی در بررسی و نقد گذشته است و آثار ارزشمندی در بازشناسی اسلام نگاشته می شوند, امّا طنين نخستين گامهای علی ميرفطروس همواره در حافظهء تاريخی جامعه ما , پايدار خواهد ماند.

                                                                 *****

بنيادگرائی اسلامی را می توان واکنش قهرآميز مسلمانان افراطی در مقابله با نفوذ فرهنگ و ارزش های غرب دانست . در واقع با حضور و سلطهء استعماری انگليس و فرانسه ( و بعداً آمريکا ) در کشورهای عَرَبی , جوامع اسلامی خود را مورد هجوم ” اروپای استکباری و مسيحی ” احساس کردند , اروپائی که بنظر اين مسلمانان , در حال تدارک حملات ويرانگری عليه ارزش های دينی و فرهنگی شان بوده است . با چنين حسّ و حالتی , جوامع اسلامی خود را مانند قربانيان مظلومی می ديدند , قربانيان مظلومی که در يک حالت مرگ و زندگی , خود را ” برحق ” می دانستند تا در برابر هجوم ارزش های غربی ايستادگی کنند . بنيادگرائی اسلامی , اساساً يک ايدئولوژى جهان سومی است و بهمين جهت در کشورهای دموکراتيک و پيشرفته و صنعتی , پايگاهی ندارد . اين ايدئولوژى از آغاز قرن بيستم و همزمان با حضور روزافزون دولت های استعماری غرب در کشورهای مسلمان , آشکار شد که در مصر و سوريه بصورت گروه” اخوان المسلمين ” و در ايران بصورت گروه ” فدائيان اسلام ” ظاهر گرديد . پيدايش دولت اسرائيل در سرزمين های اشغال شده ء فلسطين و خصوصاً شکست حقارت بار اعراب از اسرائيل ( در جنگ شش روزهء ١٩٦٧ و اکتبر ١٩٧٣) و حمايت بيدريغ دولت های غربی از اسرائيل , به کينه و نفرت جوامع اسلامی نسبت به ” غرب ” بُعد ديگری داد و با توجه به نفرت تاريخی مسلمانان نسبت به يهوديان ـ که از ظهور پيغمبر اسلام آغاز شده و در سراسر سوره های قرآن آشکار است ( اين کينه و نفرت حتی در زمان محمد باعث کشتار دسته جمعی يهوديان” بنی قُريظه” وسرانجام , موجب تغيير قبلهء مسلمانان از” بيت المقدس” به ” بيت الحرام ” ( مکه ) گرديد . ) اين مسائل , به ” جهاد ” مسلمانان عليه ” غرب استکباری ” و ” اسرائيل غاصب ” مشروعيّت دينی و سياسی داد .
تفسير واقعهء ١١ سپتامبر بعنوان ” برخورد ” يا ” جنگ تمدّن ها ” ( که در نظرات پروفسور ساموئل هانتينگتون Samuel Huntington ارائه شده ) شايد اغراق آميز باشد چرا که ابتدا بايد وجود چيزی بنام ” تمدّن اسلامی ” را احراز کرد تا سپس به علل جنگ و برخورد آن با تمدن غربی پرداخت . بطوری که در گفتگوهای گذشته گفتم : ” تمدن اسلامی ” ـ اساساً ـ يک مسئلهء ” تاريخی ” است و مانند بسياری پديده های تاريخی اينک تنها در اسناد و افسانه های تاريخی می تواند وجود داشته باشد، بعبارت ديگر : تمدن اسلامى ، قرن ها است که مرده است و مردگان ، امکان برخورد و گفتگو ندارند !
بنظر من : ريشهء فاجعهء ١١ سپتامبر را بايد در خصلت تعاليم اسلام جستجو کرد . اين، مسئله ای است که متأسفانه در تحليل های مربوط به فاجعهء ١١ سپتامبر توجهی به آن نشده است . ببينيد ! قرآن کتابی است که کلمهء ” قتال ” ( کشتن ) و اشتقاقات اين کلمه، در آن فراوان تکرار شده است بطوری که می توان آنرا “مانيفست خشونت” ناميد . از طرف ديگر : در تاريخ اديان، پيغمبر اسلام به” پيغمبر مسلّح “ مشهور است، پيغمبری که بقول دکتر علی شريعتی : برای پيشبرد عقايدش می گفت : ” يا از سرِ راه من کنار برويد ! و يا نابود می شويد ! ” فلسفهء سياسی حضرت محمد در اين جملهء معروف او خلاصه شده كه می گفت :


” من آمده ام که درو کنم نه بکارم ! بهشت، در زير سايهء شمشير عربان است “

در تاريخ اديان بزرک جهان، هيچ دينی را نمی توان يافت که مثل اسلام برای پيشبرد تعاليم و انديشه هايش، اينهمهبه تهديد و قتل و ارعاب متوسّل شده باشد . درواقع، تاريخ رشد و گسترش اسلام را نمی توان فهميد مگر اينکه ابتداء خصلت خشن، تند و مهاجم آنرا بشناسيم . مسئلهء ديگر، مفهوم ” شهادت”، در اسلام است که نوعی حقانيت دينی و تاريخی به ” شهيد ” می دهد که طی آن، اگر چه فرد ( شهيد ) از زندگی دنيوی دست می شويد، امّا با شهادت خويش به ” لقاالله ” نائل می گردد و در ” آن دنيا ” جاويد می ماند، اين چنين است که بقول دکتر شريعتی : ” شهيد ، قلب تاريخ است “يا بقول مرتضی مطهری : ” شهيد ، شمع تاريخ است”. . . اعتقاد به ” شهادت “، از خودبيگانگی فرد را دامن می زند و در ارتکاب عمل باعث نوعی “بی حسی اخلاقی” می گردد که طی آن هر عمل و جنايتی، ” مشروع”می شود، اعتقادی که بی باکی، جسارت و دليری مجاهدان اسلامی را بر می انگيزد و معمولاً باعث” پيروزی حق بر باطل ” می گردد . فاجعهء ١١سپتامبر، بارزترين نمونهء اين اعتقاد و ” پيروزی” است !
بنيادگرائی اسلامی ـ بصورت جنبشی تمام خواه و ايدئولوژيک ـ چه در حوزهء عمل و چه در حوزهء عقايد ، شباهت های فراوانی با توتاليتاريسم و خصوصا ًفاشيسم دارد . ( نگاه کنيد به : ملاحظاتی در تاريخ ايران ، بخش سوم ) 

بنيادگرائی اسلامی ابتداء خصلتی ” روشنفکرانه ” و غيرتوده ای داشت و حضور آن ، بيشتر در محافل روشنفکری و دانشگاهی احساس می شد ، امّا چندان نمی توان آنرا ” بازتاب و نتيجهء تلاش های روشنفکران اسلامی ” دانست ، بلکه ـ بتدريج ـ يعنی با رشد ناموزون و شتابان مناسبات سرمايه داری و ورود ارزش های غربی به جوامع اسلامی ، و سيل مهاجرت روستائيان از دهات به حاشيهء شهرهای بزرگ ، بنيادگرائی از حالت گروهی و ” روشنفکری” به جنبشی گسترده و مردمی بدل گرديد . جنبش های اسلامی اگرچه در شهرهای بزرگ ظاهر شدند و ” جنبش شهری ” بشمار می آيند ، امّا از نظر انديشه و ايدئولوژی ، حامل انديشه ها و ارزش های قبيله ای و پيش سرمايه داری ( با الهام از تعاليم قرآن ) هستند . در اين ايدئولوژی ، ” حکومت صدر اسلام ” چنان ” ايده آليزه ” گرديده که در باور توده های مسلمان ، دوران حضرت محمد يا علی , دوران اوج آزادی ، عدالت اجتماعی ، برابری و برادری بشمار می آيد .
مشخصه های اين ” تمدن خيالی ” روان آسيب ديده و روح تحقير شدهء مسلمانان را تسکين می داد : فريب بزرگی که انعکاسات فکری آن به جامعهء ما نيز کشيده شد بطوری که مثلاً بعضی از روشنفکران ملی ـ مذهبی ما انتشار کتاب ” سير تحول تدريجی قرآن ” ( نوشته مهندس مهدی بازرگان ) را ” کشفی همسنگ کشف اسحق نيو تن ” دانستند !!!

کاربُرد اصطلاح ” ملّی ـ مذهبی ” هم مانند بسياری از کلمات و اصطلاحات سياسی ديگر ( مثل محافظه کار ، ميانه رو , اصلاح طلب و غيره ) دارای ابهام ، اشتباه و آشفتگی است . اين کلمه ( ملّی ـ مذهبی ) نشانهء همان التقاط فکری ، فلسفی روشنفکران ما از مشروطيت تا کنون است . به زعم اين دسته از روشنفکران ، هويّت ملی ما بر دوپايهء ايرانيت و اسلاميتاستوار است . خوب ! اولين اشکال اين ” تعريف” اينست که : پس آن ميليون ها ايرانی زرتشتی ، ارمنی ، کليمی و آسوری و غيره در کجای اين ” هويت ملی ” جای دارند ؟ می دانيم که مثلاً در طول اين قرن های سلطهء اسلام ، زرتشتی ها در حفظ آئين ها و عقايد ملّی ما نقش اساسی داشته اند .
از اين گذشته ، اسلام با اعتقاد به “اُمّت” ـ اساساً ـ با هرگونه” مليّت” و ملی گرائی مخالف است بهمين جهت است که بسياری از کشورهای متمدن ( مانند مصر و سوريه ) با پذيرش اسلام ، خود را در اُمّت اسلامی ، منحل و مضمحل کرده اند ، در اين ميان فقط ما ـ ايرانيان ـ بوديم که با اسلام به گونه ای خاص و شايد هم رندانه و هنرمندانه برخورد کرده ايم ، يعنی بجای آنکه در تماميّت اسلام ، ذوب شويم , برخوردی خاص و ايرانی با آن داشته ايم، بعبارت ديگر ، در طول تاريخ ايران بعد از اسلام ، هويت ملی ما از طريق زبان پارسی و آئين هائی مانند نوروز و مهرگان و جشن سده و غيره تداوم يافت و اسلام ( با همهء فرقه های متعدد و مخالف و مختلفش ) در واقع ” تابع ” اين روند تاريخی بوده است ، با توجه به اينکه در طول تاريخ ايران بعد از اسلام ، علمای اسلامی ما بيشتر ” عَرَب زده ” بودند و ٩٠ درصدر آثار و تأليفات اين ” حضرات ” به زبان عربی نوشته شده ،هويّت ملی ما جز در زبان پارسی ، شعر و عرفان و حماسهء ما پايگاه و پناهگاهی نداشتاز اين طريق بود که حسّ ملّیما از گذشته به آينده تداوم يافت . شما اين مسئله را در هيچيک از کشورها و ملّت های مسلمان ديگر نمی توانيد ببينيد .
واقعاً اين چه ” تمدّن اسلامی”، است که از خودش حتّی يک صفحه کتاب نداشت , بزرگترين هنرمندان و نويسندگان و مورخين و متفکرانش ، ايرانی هستند و حتی دستور زبان و صرف و نحو اين ” تمدّن اسلامی ” را يک نفر ايرانی انديشمند ـ بنام سيبوَيه نحوی ـ تهيه و تدوين کرده است . . . در اين ٢٣ سال حکومت اسلامی در ايران ، اسلام و روشنفکران ملی ـ مذهبی ما ـ در يک موقعيّت استثنائی ـ تمام بضاعت و توان فکری ، فلسفی و سياسی خويش را ” عرضه “کرده اند که نتيجه اش : اين شکست و شرمساری بزرگى است که روی دست ملّت ما باقی گذاشته اند ، اين شکست و شرمساری ـ يک بار ديگر ـ اين حقيقت را ثابت می کند که : جامعهء ما تا زمانی که از اين صحرای کربلای احساس و انديشه، از اين فلکلورعزا و مرثيه و زاری، از اين ” د

Add comment سپتامبر 11th, 2007

سالروز شهادت شیر دره پنجشیر احمدشاه مسعود

پاینده ایران

امروز پنجمین سالگرد ترور ناجوانمردانه ی مردی از دیار آریانا ست . سرزمینی که کمتر از ۲۰۰ سال است که با نیرنگ های استعمار انگلیس از ایران جدا گردید اما هنوز شراره های پرفروز فرهنگ ایرانی در آنجا زبانه می کشد.احمدشاه مسعود به تاريخ، فرهنگ و گذشته سرزمينش تعلق داشت و با عشق وافرى به مفاخر فرهنگ و ادبيات فارسى به ويژه حافظ شيرازى زندگى مى كرد كه اين موضوع نشانه اى از آرا و افكار و منش سياسى وى بود. فرمانده نامدار و با اقتدار مجاهدین و وزیر دفاع دولت افغانستان سر انجام پس از 26 سال مبارزهء پر فراز و نشیب و تحمل دشواری های زیاد برای بیرون راندن مهاجمین شوروی از افغانستان در ۱۸ شهریور ۱۳۸۰به دست دونفر تروریست عرب تبار از گروه تروریستی القاعده که خود را خبرنگار معرفی کرده بودند در منطقه خواجه بهاء الدین به شهادت رسید. یک شیر از دره پنجشیر به دیار باقی شتافت جان بر سر میهن پرستی فدا کرد اما هنوز شیران دیگری در ان آنجا هستند . آنجا دره ۴ شیر دیگراست…روحش شاد و یادش گرامی بادا .

ahmad shah masoud
 
            (بیشتر…)

7 comments سپتامبر 9th, 2007

15 شهریور خجسته سالروز بنیاد پان ایرانیسم

Add comment سپتامبر 8th, 2007

چند غزل ملی میهنی از زنده یاد رَهی معیری


پاينده ايران

چند غزل ملي ميهني زيبا از زنده ياد رَهي معيري آماده كرده ام كه آنرا به همه ميهن پرستان پيشكش ميكنم .در انتهاي نوشته مي توانيد مجموعه اين اشعار زيبا ي شاعر كه در وصف ميهن خويش سروده است را در يك پوشه پي دي اف دريافت كنيد.


دست اردهد به پاي گل و لاله مست باش          جامي بنوش وبي خبراز هر چه هست باش

بر فرق دوستان دو رو  پشت پا بزن                    در  جنگ دشمنان وطن، چيره  دست باش

فتح و شكست لازمه ي زندگي بود                    اي مردِ زندگي ،در پي فتح و شكست باش

تركي و پارسي نكند فرق پيش ما                      از  هر  كجا  كه زاده اي ايران  پرست باش

 

دانلود غزل هاي ميهني  ر‍َ هي معيري ( 86 كيلو بايت)

 

پاينده ايران

مزدك

 

Add comment سپتامبر 5th, 2007


تازه ها :

پیوندها

بایگانی‌ها