Archive for دسامبر, 2007

بیانیه سازمان جوانان حزب پان ایرانیست

پاینده ایران

به نام خداوند جان و خرد

ملت شریف ایران                                    

ما فرزندان وطن پرست ایران زمین و فداییان
این آب و خاک ،بنا به ضرورت های تاریخی و با درنظر گرفتن مسوولیتهای ملی ،در این
شرایط خطیر،عصر نازک و وقت خطرنا ک،که دشمنان موجودیت ملی وتمامیت سرزمینیمان را با
شدت و حدت بیشتر نشانه رفته اند،در راستای حرکتهای اصولی خود مطابق با منافع ملی و
پیش از آنکه آب بلندیها گرفته و خرابیها بیش از این ببارآرد و کار از کار بگذرد،بنام ملت ایران مسوولیت دفاع از حقوق
ملی در خلیج فارس و جزایر ایرانی آن را در مقابل تمام توطئه ها به عهده میگیریم و
به تمامی بدخواهان ایران زمین زنهار می دهیم که نیت مبدل کنند و به آسایش ملتها و
انسانها بیاندیشند و بکوشند و اگر جز این کنند و به بدی روی آورند به یاری
پروردگار تیرهای زهردارشان را به قلبشان باز خواهیم گرداند،که این سرانجام
بدخواهان است.

از چشم حقیقت جویان و نیک اندیشان منصف
بدور نیست که ملت ایران در درازای تاریخ خواستار همزیستی مسالمت آمیز و سازنده با
همسایگان خود بوده و این فراز بلند حکمت دار را که :”همه عالم چون تن خویش
خواه”بدیده داشته و در ملک و دیار دیگران ادعایی نداشته است.بالاتر آنکه وطن
پرستان ایرانی و نیز تحول خواهان در چند سده ی اخیر در کنار خواست سربلندی ایران
کوشیده اند که این خواست را با سربلندی و رشد و ترقی دیگر مردمان و بویژه کشورها و
مردمان همسایه همرا کرده و پیوند زنند.

اما اندک تاملی دست کم در چند دهه اخیر به
خوبی نشان می دهد که رویه ی همسایگان نه چنان بوده است بلکه اغلب نیتی شوم مقدمه ی
عمل های خود کرده اند و چه به اصطلاح قهرمانهایی که به ناحق و ناروا نطق های آتشین بر علیه ایران و
موجودیت آن را دست مایه ی بی مقدار ،محبوبیت و مشروعیت کذایی خود قرار داده اند و
آن دگرانی که هر کجا آتشی برخرمن ایران و ایرانی دیدند نفت آن مهیا کرده و هیزم کش
آن شده اند و به برانداختن نسل ایرانی مشتاق که ایرانی را “ابتر بودن
“می خواستند.از عبدالکریم قاسم رئیس جمهور به اصطلاح دولت عراق تا عبدالناصر
رهبر انقلابی مصر
،از صدام حسین رهبر حزب
راسیسم بعثی تا خاندان آل سعود در شبه جزیره
؛آواز ناخوشایند “خلیج عربی”سردادند و از
همه شگفت تر آنکه دولت به حقیقت نامتحد امارات متحده عربی ،که از به ظاهر اتحاد
دزدان دریایی با کمک زور و تلاش بریتانیا در سال
۱۹۷۱ بعنوان اسم بی مسمی و بی حقیقت که تنها قوانین ،تشریفات
و تعارفات بین المللی حافظ و نگهدارنده ی نام آن بعنوان یک دولت است،بر پهنه ی
منطقه تحمیل شد؛به همراه دوستان عرب خود که هویت و موجودیت بسیاری ازآنها نیز محل
هزار اما واگر و انکار بود،ادعای واهی خاک ایران کرد که حتی طرح این ادعا از این
موجودیت معلوم الحال وهنی بود بر دامن شکوه واعتبارو منزلت ملت ایران .

همگان دیدند که چگونه آن هنگام که آن سرباز
خون آشام و دست پرورده ی استعمارگران هوس قادسیه دوم کرد تا به اصطلاح و بنا به
ادعایی بی پا،”رهایی امت وعرب و تمامی سرزمین عربی”را محقق سازد،دیگر
همسایگان عرب گویا عبارت آن “عربی فصیح “را نخوانده بودند که در کنار
متجاوز قرار گرفتند و کوشیدند به قلم و قدم، به سرباز و سلاح و پرداخت هزینه های
کلان جنگ ،دست برادر خود که بدتر از برادران یوسف بود بگیرند و این تجاوز و تعدی
را تایید کرده و خود یاور گرگ شوند و ناقوس قافله ی مرگ بصدا درآورند.

عربستان و کویت در هشت سال دفاع مقدس رکن
وپایه ی اقتصادی صدام متجاوز به خاک ایران بودند.در حالیکه شعله های آتش
جنگ اکثر نواحی ایران را فراگرفته بود،شش کشور حوزه ی خلیج فارس در سال
۱۹۸۱ شورای همکاری خلیج (فارس)را با جهت گیری
امنیتی تشکیل دادند،که اعضای این شورا کمک های قابل توجهی را در جنگ هشت ساله
متوجه صدام کردند.در مجموع دولتهای عرب خلیج فارس بیش از
۲۰۰ میلیارد دلار در این جنگ به صدام یاری رساندند که بیش
از
۳۰ میلیارد آن را عربستان قدرت اصلی این شورا
پرداخت کرد.در پی حادثه خونین مکه در سال
۱۹۸۶ به جز دولت عمان بقیه ی کشورهای عضو شورای همکاری ایران را محکوم کردند و
هنگامی که تاسیسات نفتی عراق آسیب دید ،کویت و عربستان روزانه
۳۰۰ هزار بشکه نفت از جانب عراق به فروش می
رساندند .عربستان امکاناتی برای دولت بعثی فراهم کرد,تا از طریق لوله های نفتی
,روزانه
۱/۵ بشکه نفت به ساحل دریای سرخ حمل شود.عبدالله بشاره دبیرکل شورای همکاری خلیج(فارس)پس از شکست
محاصره آبادان در مصاحبه با خبرنگاران گفت:”کسانیکه می گویند شورای همکاری می
تواند برای پایان دادن به جنگ کوشش کند,حرفشان غیر عملی است ,ما چگونه درمساله ی
میانجیگیری کنیم که خود در آن هستیم…”

این شورا که هم نام هم جهت گیریش بر علیه ا
یران بوده است،تا کنون بیش از
۲۰
بیانیه بر علیه تمامیت ارضی ایران و تایید ادعاهای واهی و تجاوز کارانه امارات
متحده عربی صادر کرده است.دولت امارات متحده عربی و دیگر متحدانش چندی است که از وضعیت
ناهنجار و نابسامان بین المللی ایران بیشتر بهر گرفته و بر تحرکات تبلیغی و سیاسی
خودعلیه ایران افزوده اند.از آن جمله می توان به چاپ نقشه های جعلی دایره المعارف
ها ،نفوذ در کتابخانه ها ،موزه هاو انتشارات معتبر جهانی و تولید محصولاتی با نام
جعلی خلیج و خلیج عربی و نیز طرح برگزاری جشنواره فیلم خلیج در این اواخر و نیز
طرح ادعای مالکیت امارات بر نواحی جنوبی ایران به روشهای مختلف و دسایس گوناگون
اشاره داشت.

البته در این گونه حوادث و رخدادها گناه
بزرگ بر حکومت ایران است که چنین فضایی را برای شنایش و توطئه ی بیگانگان مهیا
کرده است و از واکنش ها و برخوردهای جدی و تاثیرگذار فرومانده وتنها به عکس العمل
های ناقص و نمایشی بسنده کرده است.عربستان سعودی در این اواخر بسیار کوشیده است
بعنوان زعیم کشورهای عربی در نبود رقیبی جدی وزن خودرا در معادلات بین المللی و
منطقه ای افزایش دهد.از این روی حضوری پررنگ در مسایل پاکستان،عراق،افغانستان،لبنان
،فلسطین و کنفرانس آناپولیس داشته و می کوشد با همکاری این شورا در مساله ی پرونده
هسته ای ایران نیز گوشه ای از بازی را بدست بگیرد.در این راستاست که شورای همکاری
در اجلاسی که دردوحه برگزار می شد از آقای احمدی نژاد نیز برای حضور در این اجلاس
بعنوان ناظر دعوت بعمل آورد و دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی از تریبونهای رسمی و
غیر رسمی در واکنش به این دعوت ضمن پذیرش آن ،اذعان داشتند که این حضور می تواند
به انزوای ایران و جهت گیری های خصمانه و یک جهتی این شورا که علیه ایران است خط
بطلان بکشد وپایان ادعاهای واهی آنان نسبت به جزایر را سبب گشته و از تنشهای کلامی
و همراهی اعراب با متحدان غربی شان جلوگیری کند.این امر به ظاهر از مقدمه ی درست
برخوردار بود ،زمانی می توانست کامل باشد که جمهوری اسلامی تضمینهای لازم را
در مورد دو امر از اعضای شورای همکاری دریافت می داشت:

الف:طرحها ،لوگوهاو سایر کارهای تبلیغی در این
اجلاس که درآنها واژه ی مجعول خلیج یا خلیج عربی بکار رفته است،یا اصلا نباشد ویا
به حداقل ممکن برسد و در اینصورت از چشم دوربینهای تلویزیونی و دوربین خبرنگاران
بدور باشد تا نتواند برمحل نشست اعضا سایه بیفکند.

ب:در بیانیه ی پایانی اجلاس هیچ ماده ای که
در آن محکومیت ایران بویژه در مورد مساله جزایر مستتر و ملحوظ باشد گنجانده
نشود.

اما متاسفانه همزمان با حضور
رئیس دولت در دوحه طرح ویژه ی این اجلاس که در قلب آن عبارت مجعول و اهانت آمیز
“مجلس التعاون لدول الخلیج العربیه”نقش بسته بود,در محل نشست اجلاس جلوه
گری میکرد و در نهایت آنکه در بیانیه ی پایانی اجلاس ,اعراب در قامتی بسیار بزرگتر
از آنچه هستند ,از ایران خواستند نسبت به رفع مشکل هسته ای خود با جامعه جهانی
همکاری کند.همچنین ادعاهای واهی خود را تکرار کرده و ایران را غاصب جزایر امارات
متحده عربی دانسته و از بی توجهی ایران نسبت به حل این مساله از راه مذاکره اظهار
تاسف کردند.آری قلم اینجا که رسید سر بشکست.

این رویه ی همسایگان و دیپلماسی ناپخته و
ناتوان دولت،آثاری شوم و البته خطرناک برای حال و آتیه ی مملکت به همراه دارد،بویژه
آنکه خبرهایی پراکنده شده است که رئیس دولت با شیخ خلیفه بن زاید امیر امارات پشت
درهای بسته در مورد مساله جزایر مذاکراتی داشته است.در صورت صحت این موضوع ،انجام
مذاکره آنهم در این سطح ،بدعت سیئه ای بنا گذاشته شده است که در کیش وطن پرستان
قابل گذشت نیست و البته خاطیان مستحقق پیگیری و مجازات می باشند و اگر این موضوع
بی پایه می باشد بی تدبیری متوجه دستگاه دیپلماسی است که چرا در ساعات اولیه ی پخش
این خبر واکنش جدی و موثری از خودنشان نداده است.

ملت بزرگوار ایران ;با توجه به دلایلی که
آمد و بصورت مختصر آنکه:

۱)تحرکات جدی و خطرناک کشورهای حاشیه ی خلیج
فارس و سابقه ی بر خورد آنها با ایران که به شمه ای از آن اشاره کردیم.

۲)ناتوانی هئیت حاکمه ,از بختیار تا هئیت ها
ی حاکمه ی بعداز انقلاب که نشان داده اند از تامین و تشخیص منافع ملی ناتوان
هستند

ما این جانسپاران ملت و عظمت
ایران اعلام میداریم که از این پس با تمام توان در مقابل توطئه ها و کجروی ها
خواهیم ایستادودر این راه اصولی از نثار جان و مال خود ابایی نداریم,اگرچه به هیچ
وجه ما راه آخر را نخست نخواهیم کرد.

در پیام بعدی کارهایی که لازمه
ی اقدام جدی است و به مرحله ی اجرا در آمده است به حضور ملت ایران گزارش خواهد شد.

و درنهایت آنکه الف:ما
حساب مردم عرب را از حکومتهای دست نشانده و فاقد صلاحیت عربی جدا میدانیم .ما از
رشد و ترقی همسایگان خود بویژه در زمینهای فرهنگی خشنود خواهیم شدو البته استقبال
خواهیم کرد چرا که خواست ما داشتن همسایگانی متمدن وبا فرهنگ می باشد که به حقوق
خود آشنا و قانع باشند.ب:دست تک تک ایرانیان و
فرزندان این آب وخاک را در راه پاسدارای از منافع ملی و کلیه ی حقوق ملت ایران می
فشاری.م

وطن پرستان به پیش

سازمان جوانان حزب
پان ایرانیست

۸۶/۰۹/۱۳ خورشیدی

Add comment دسامبر 6th, 2007

ابوالفضل عابدینی متهم به بمب گذاری گردید!!

پاینده ایران

خبر زیر به نقل از تارنمای ایرنا خبرگذاری رسمی جمهوری اسلامی در تاریخ ۶ آذر ماه ۱۳۸۶ (۴ رو پیش) آورده شده است. پانویس ما را هم بخوانید و خود قضاوت کنید….
***
يك مقام آگاه گفت: اتهام “ابوالفضل عابديني نصر” تلاش براي بمب‌گذاري و ضربه زدن به مراكز اقتصادي خوزستان بوده است.
وي كه خواست نامش در خبر ذكر نشود سه شنبه در گفت و گو با ايرنا افزود:
عابديني به اين منظور مبالغي را از يك تشكل ضدانقلاب در خارج از كشور دريافت، و براي عملي شدن اهدافش با فريب چند نفر از دوستانش اقدام به يارگيري نموده است.
اين مقام آگاه گفت: عابديني چند سال پيش به يك تشكل ضدانقلاب مستقر در خارج از كشور كه داراي خط مشي مسلحانه مي‌باشد وصل شد. گفتني است برخي رسانه‌هاي بيگانه تلاش دارند عابديني را كه اخيرا به دليل اقدام عليه امنيت ملي بازداشت شد يك خبرنگار معرفي كنند.
رييس خانه مطبوعات خوزستان نيز در گفت وگو با ايرنا اظهارداشت: عابديني هيچ گونه پرونده‌اي به عنوان خبرنگار يا روزنامه نگار در خانه مطبوعات خوزستان ندارد. “ابراهيم افتخار” افزود: اين در حالي است كه خبرنگاران خوزستان در خانه مطبوعات داراي پرونده هستند.
سردبير هفته نامه ” بهارسبز” نيز گفت: در مدت چهار سالي كه بعنوان سردبير در اين نشريه مشغول بكار بوده‌ام، ابوالفضل عابديني هيچگونه همكاري خبري با نشريه نداشته است. ” محمد مالي ” افزود: عابديني امسال حدود پنج ماه در كارهاي اجرايي و جذب آگهي، با اين نشريه همكاري را داشته است.وي اظهارداشت: با توجه به تعريفي كه از خبرنگار وجود دارد، عابديني از خبرنگاران اين نشريه نبوده است.

                                                             *****
پانویس:

درباره دروغ بودن این خبر شکی نیست چرا که برای بیراه کردن افکار عمومی باید این چنین جو سازی هایی گردد تا افکار مردم از موضوع اصلی و واقعی دستگیری عابدینی  که همانا احقاق حقوق کارگران نیشکر هفت تپه بود منحرف شود. یکی نیست از این آقایان حکومتی بپرسد ،یک انسان میهن پرست چگونه می تواند همشهریان خود را به خاک و خون بکشد؟جبهه دمکراتیک خلق عرب  که مسئولیت انفجارهای دو سال پیش خوزستان را رسما به عهده گرفت جدایی خواه بوده و اندیشه ای کاملا مخالف با جریانات ناسیونالیستی مانند پان ایرانیست دارد. پس چگونه یک پان ایرانیست می تواند از نظر عملکرد در جهت جدایی خواهان گام بردارد؟؟؟اسناد گوناگونی از عملکرد مطبوعاتی سرور عابدینی در نشریات خوزستان در سالهای گذشته وجود دارد البته آقایان گفته اند به تعریف ما ایشان خبرنگار نیست.بله خبرنگار به تعریف شما کسی است که واقعیت ها را نگوید و چشم بر هم حق کشی ها و ظلم و جورها و جنایات بردارد و خود را به تکه نانی که حکومت به آنها می دهد راضی کند. و در مورد بعدی کدام تشکل مسلحانه به جز منافقین جود دارد که شما ادعا می کنید عابدینی به آنها وصل شده کدام پول را از گروه های خراج کشور گرفته است که برای خود خرج کندابوالفضل به جز یکی گوشی موبایل و یک دوربین چه چیز دیگری داشت که شما را به وحشت انداخته بود. بله احساس مسئولیت و  میهن پرستی و شجاعت او بود که شما را این چنین آشفته کرده است.

این هم سندی از دروغ گویی آقای محمد مالی؛ ایشان ادعا کرده که ابوالفضل ۵ ماه در نشریه کار می کرده است به تاریخ انتشار ویژه نامه بهار سبز که در زمستان سال گذشته آماده و دربهار عرضه شد توجه کنید.


نشریه بهار سبز

این یک نمونه از بیشمار دروغ هایی است که از سوی حاکمیت و عوامل آنها به آزادی خواهانی چون سرور عابدینی زده شده است.همچنین در روزهای آینده داده هایی دیگر درروی تارنما قرار خواهد گرفت.

 

به امید ایرانی آباد و آزاد در سایه حاکمیت ملی

پاینده ایران

مزدک

Add comment دسامبر 2nd, 2007

Next Posts


تازه ها :

پیوندها

بایگانی‌ها