Archive for مارس, 2008

بیانیه کارگران نیشکر هفت تپه به مناسبت 6 مارس روز همبستگی با کارگران ایران

پاینده ایران

پیوند این خبر در ایران پرس نیوز

امروز روز هبستگی با کارگران ایران است. کارگران زیادی در زندان و بسیاری دیگر با قید وثیقه آزاد هستند.در شرایطی که نمایندگان کارگری هفت تپه بنام های، فریدون نیکوفر، جلیل احمدی، قربانعلی علیپور، محمد حیدری مهر، نجات دهلی، علی نجاتی و یک خبرنگار بنام ابوالفضل عابدینی بازداشت و با سپردن وثیقه آزاد و در دادگاه انقلاب منظر صدور حکم هستند.

بدین وسیله در این روز که همزمان با دومین روز دور جدید اعتصاب ما کارگران شرکت کشت وصنعت نیشکر هفت تپه می باشد، اعلام می کنیم:

1- بگزارید کارگران راحت زندگی کنند و به برخوردهای امنیتی و قضایی با همه کارگران ایران پایان دهید.
2- پرونده قضایی کارگران نیشکر هفت تپه و تنها خبرنگار مدافع حقوق ما را مختومه کنید.
3- منصور اسانلو و محمود صالحی و همه کارگران در زندان را بدون قید و شرط آزاد کنید و اجازه تنفس به خانواده های آنان بدهید.
3-ما مخل امنیت ملی نیستیم و علیه کسی تبلیغ نکردیم و خواستار محاکمه همه کسانی هستیم که اقتدار ملت ایران را تضعیف کرده و می کنند.

۱۶/۱۲/۱۳۸۶

کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه

فیلم زندگی منصور اسانلو به زبان انگلیسی

پیام همبستگی با کارگران ایران

 

به اميد ايراني آباد و آزاد در سايه حاكميت ملي

پاينده ايران

Add comment مارس 6th, 2008

بیانیه گزارشگران بدون مرز درباره آزادی سرور ابوالفضل عابدینی

پاينده ايران

گزارشگران بدون مرز خرسندی خود را از آزادی موقت ابوالفضل عابديني نصر روزنامه نگار هفته نامه بهار اهواز و سعيد متين پور روزنامه نگار هفته نامه يارپاق، اعلام مي دارد. با اين حال نبايد فراموش کرد که آزادی مطبوعات در ايران از وضعيت نامساعدی برخوردار است. صدور احکام زندان برای روزنامه نگاران و توقيف نشريات همچنان ادامه دارد.

” ما از آزادی اين دو روزنامه نگار خوشحاليم، هر چند که آزادی روزنامه نگاران با چنين وثيقه های سنگيني تاسف بار است. معمولا خانواده و دوستان روزنامه نگاران مجبور به گرو نهادن خانه و املاک خود برای تامين وثيقه هستند و اين فشاری مضاعف بر روزنامه نگاران برای سانسور و خودسانسوری است. دولت جمهوری اسلامي نشان داده است که ناتوان از پذيرش انتقاد است و حق اطلاع رساني را “تهديدی برای امنيت ملي” خود تلقي مي کند. ما از مقامات مسئول خواهان صدور منع تعقيب قضايي برای روزنامه نگاران و باز انتشار ماهنامه عصر پنجشنبه و همه ی نشريات توقيف شده هستيم.”

ابوالفضل عابديني نصر، روزنامه نگار هفته نامه بهار اهواز در تاريخ ٢٩ بهمن ماه از زندان آزاد شد. وی در تاريخ سه شنبه ٢٢ آبان در اهواز توسط ماموران وزارت اطلاعات در خيابان دستگير شده بود. اين روزنامه نگار که در آذر ماه سال ٨٤ نيز به مدت ٥ ماه بازداشت بسر برده بود، در تاريخ ١١ دی ماه از سوی دادگاه انقلاب اهواز با اتهامات چون “تبانی جهت اخلال در نظم عمومی کشور، تحریک به تظاهرات کارگران نیشکر هفت تپه، و مصاحبه با رادیوهای بیگانه” به يک سال زندان محکوم شد. ابوالفضل عابديني نصر تنها گزارشگر اعتراضات کارگران نيشکر هفت تپه بود و به هنگام پوشش خبری اين اعتصابات نيز دو بار از سوی ماموران اطلاعاتي دستگير شده بود.

سعيد متين پور در تاريخ ٨ اسفند ماه با سپردن وثيقه ٥٠٠ ميليون توماني از زندان آزاد شد. روزنامه نگار هفته نامه يارپاق و همکار روزنامه های محلي استان آذربايجان در تاريخ ٥ خرداد ماه در زنجان دستگير شده بود، به مدت دوماه در زندان اطلاعات اين شهر تحت فشار و بازجويي قرار داشت و سپس به بند ٢٠۹ زندان اوين انتقال يافت، دو ماه بعد اين روزنامه نگار به زندان شهر زنجان بازگرداننده شد و از تاريخ ١٣ آذر مجدا به زندان اوين منتقل شده بود. اتهامات اين روزنامه نگار از سوی مقامات قضايي ” اقدام عليه امنيت ملي ” و ” همکاری با بيگانگان” اعلام شده بود.

برگرفته از تارنماي گزارشگران بدون مرز 

 براي ديدن بخش سرور عابديني روي پاينده ايران كليك كنيد

 

به اميد ايراني آباد و آزاد در سايه حاكميت ملي

پاينده ايران

1 comment مارس 5th, 2008

قطعنامه سوم شورای امنیت سازمان ملل علیه رژیم ایران هم بدون رای مخالف تایید گردید!

پاينده ايران

متن كامل قطعنامه ۱۸۰۳ شوراي امنيت سازمان ملل عليه رژیم ايران

متن كامل قطعنامه ‌١٨٠٣ شوراي امنيت سازمان ملل كه بر روي سايت اين سازمان قرار گرفته به شرح زير است:

شوراي امنيت
بيانيه رياست شورا ‌٢٠٠٦/١٥/PRST/S مورخ ‌٢٩ مارس ‌٢٠٠٦ و قطعنامه (‌٢٠٠٦) ‌١٦٩٦ مورخ ‌٣١ ژوييه ‌٢٠٠٦ قطعنامه (‌٢٠٠٦)‌١٧٣٨ مورخ ‌٢٣ دسامبر ‌٢٠٠٦ و قطعنامه (‌٢٠٠٧)‌١٧٤٧ مورخ ‌٢٤ مارس ‌٢٠٠٧ را يادآوري و بر مفادشان بار ديگر تاكيد مي‌كند، بار ديگر بر تعهدش در قبال معاهده منع گسترش سلاح‌هاي هسته‌يي، لزوم پايبندي كامل همه كشورهاي عضو معاهده به همه الزاماتشان تاكيد مي‌كند و حق كشورهاي عضو براساس بندهاي I و II آن معاهده براي توسعه تحقيق، توليد و استفاده از انرژي هسته‌يي با اهداف صلح‌آميز و بدون تبعيض را يادآوري مي‌كند،قطعنامه شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي Gov/‌١٤/٢٠٠٦ را يادآوري مي‌كند كه عنوان مي‌كند حل مساله هسته‌يي ايران به تلاش‌هاي جهاني منع اشاعه منجر خواهد شد و اهداف خاورميانه عاري از تسليحات كشتار جمعي و از جمله ابزار پرتابي آنها را محقق مي‌سازد، با نگراني جدي اشاره مي‌كند همانطور كه در گزارشات ‌٢٣ مه ‌٢٠٠٧ (‌٢٠٠٧/٢٢ /GOV)، ‌٣٠ اوت ‌٢٠٠٧ (‌٢٠٠٧/٤٨/GOV) و ‌١٥ نوامبر ‌٢٠٠٧ (‌٢٠٠٧/٤٨/GOV) مديركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي تاييد شد، ايران تمام فعاليت‌هاي مربوط به غني‌سازي و بازفرآوري و پروژه‌هاي مربوط به آب سنگين كه در قطعنامه ‌١٦٩٦ ، ‌١٧٣٧ و ‌١٧٤٧ مطرح شده بود، به طور كامل تعليق نكرده و…

(بیشتر…)

Add comment مارس 5th, 2008

نشست حزب پان ایرانیست در خوزستان+دانلود فایل شنیداری نشست

پاينده ايران 

 نشست باشکوه حزب پان ایرانیست – تشکیلات خوزستان 

 

 وسخنرانی شورانگیز سرور استاد جعفری از شورای عالی رهبری

گفتارهایی را به عرض عزیزان می رسانم که خلاصه و چکیده ی گفتنی ها هم سرور باغبانی به صورت پرسش مطرح کردند همچنین بیان شیوا و دلنشین سرور میرانی که توضیحات لازم را بیان کردند. با این شرایطی که برای جامعه ی ما پیش آمده حاکمیت فرقه ای که حاکمیت اقلیت بر اکثریت جامعه ی ایرانی است چه باید کرد. امروز وظیفه ی ما پان ایرانیست ها، وظیفه ی همه ی هم میهنان آزاده و وظیفه ی میهن پرستان در برابر این خیانت های آشکار چیست، من امروز افتخار می کنم که در پیشگاه پیشکسوتان عزیزم در خوزستان حضور دارم، من خود باید از شما سروران گرامی درس بیاموزم اما هر کدام از ما در شرایطی مطالب و گفتار های که به ذهن و اندیشه مان می اید باید عنوان کنیم به ویژه در چنین شرایط حساس و خطیری همه ما پان ایرانیست ها باید احساس وظیفه و مسوولیت کنیم اگرچه هیچ پان ایرانیستی در درازای بیش از 60 سال مبارزه خود همیشه خود را مسوول پیش آمده ها و حوادث پیش روی ملت ایران دانسته و کوشش ها و مبارزات پان ایرانیست ها بر این اساس شکل گرفته است اما برای هر دوره ای و زمانی می بایست برنامه ی خاص آن زمان را مطرح نماییم بنابراین کمن در برابر پرسشی که بیان کردم ( این که امروز چه باید کرد) به صورت خلاصه و کوتاه به آن پرسش پاسخ خواهم داد به عنوان یکی از مسوولان حزی پان ایرانیست امروز اعلام می کنم که اگر سروران به طور مرتب می پرسند برنامه آینده حزب در برابر مسایل پیش روی جامعه ایرانی چیست و مدیریت حزب چه برنامه هایی را دنبال می کنید، پاسخ این است اساسا ما پان ایرانیست ها چه برنامه ای باید داشته باشیم و داریم خوب معمولا برنامه بعد از تعیین اهداف است برنامه را برای رساندن به اهداف پی ریزی می کنند برای رسیدن به مسایلی که در ضمن هدف ها عنوان می شود به طور کلی معنای برنامه ریزی چیزی جز این نیست هم در جهان سیاست و هم در جهان کسب و کار و در همه ی زمین های دیگر زندگی. من به در این جا عنوان می کنم ما پان ایرانیست هستیم یعنی وحدت همه ی تیره ها و اقوام ایرانی را خواستار هستیم و به دنبال این هدف و آرمان مبارزات خود را در صول دهه گذشته و روزه های آینده دنبال خواهیم کرد، هدف نهایی ما و آرمان ما پان ایرانیست است،یعنی رسیدن به یکپارچگی و یگانگی همه ی اقوام و تیره های ایرانی و مبارزه با تجزیه های خون باری که در طول دویست سال گذشته بر سرزمین و نیاخاک رفته است این است آرمان و هدف نهایی ما پان ایرانیست ها.مطالبی را که سرور میرانی با بیان شیوا و شیرین خود بیان داشتند نشان از تداوم و استمرار این خیانت ها و تجزیه های خون بار در طول این دویست سال گذشته که بر ملت ما تحمیل شده، می باشد.

این تجزیه ها و خیانت های خونبار از کجا آغاز شد؟

از آن زمانی که استعمارگران در منطقه شروع به دنبال کردن منافع پست خود نمودند و برابر خودشان حکومت نیرومندی به نام حکومت ایران دیدند.حاکمیت ایرانی، شاههنشاهی تبار ایرانی که این شاهنشاهی در صورت نیاز در برابر حرکت های استعماری قیام می کندو سد راه می شود وجلوی منافع پست استعمار را می گیرد بنابر این طرح های خائنانه تجزیه سرزمین های ایرانی روی میز سیاستمدران غربی به مرحله اجرا در آمد و گوشه کتر این میهن بزرگ را نیرنگ های استعمار یکی پس از دیگری از سرزمین مادر جدا کرد. بخش های بزرگی از این سرزمین بزرگ را به دام تجزیه کشیدند تا این ملت اقتدار خود را از دست بدهد و ضعیف بشود و طبیعی است که یک ملت ضیف در مقابل آن هجوم های استعماری نمی تواند قد علم کند.ملت ضعیف ملت تجزیه شده است و دلیل این که به این تجزیه ها، اصطلاح خونین و خونبار اضافه می کنیم این است که ملت ایران را مانند یک موجود زنده مُثلِه(به معنای زخمی کردن و بریدن دست و پا و دماغ) کردند ،دست ها و پاهایش را بریدند.پس این تجزیه ها براستی تجزیه های خونبار وخونین بود این پیکره تضعیف شد ؛این پیکره زنده و پویای ملت ایران به پیکره مجروح تبدیل شد و طبیعی است که پیکره مجروح به آن زخم های وارده فکر می کند یعنی درد و رنج و آن زخم های وارد شده اجازه اندیشیدن در مورد پیشرفت و بهبود و آینده کشور را نمی دهد و اجازه مقاومت را از او سلب می کند.به همین دلیل استعمار نقشه ای کشید برای این که ملت ما را دراین منطقه تضعیف کرده و عوامل خودش را در خاور میانه مستقر کند از آن زمانی که هم میهنان آگاهی دارند کمپانی هندشرقی تاسیس شد تا حکومتِ جانشین و نماینده خودش را در آنجا مستقربکند و در این منطقه شروع به بردن حکومت ها و آوردن حکومت های مزدور و دست نشانده نمود. این طرح ختائنانه ای بود که در دویست سال گذشته بر ملت ما و بر کشورهای همسایه ما بدلیل تضعیف ملت ایران تحمیل کردند.پس ما پان ایرانیست ها آن آرمان بزرگی که می گوید مبارزه با تجزیه های خونین و خونبار در 200 سال گذشته به چه دلیل هست؟آرمان ما هدف نهایی ما رسیدن به اتحاد همه اقوام وتیره های ایرانی است.این به نظر برخی ممکن است غیر قابل امکان باشد ؛بله آرمان های بزرگ وهدف نهایی معمولاًغیر ممکن و محال به نظر می رسد اما دور از دسترس نیست.تاریخ به ما درس هایی آموخته است اگر آن ملتی که حقوق خودش را فراموش کرد با آن حقوق آشنا بشود و قیام بکند برای حقوق از دست رفته خود معمولاً پیروز می شود.ملت ها در برابر حکومت ها پیروز می شوند؛قیام ملت ها کارساز می شود. اما ما پان ایرانیست ها در این روزگار منکر برخی از دشمنان پان ایرانیست این تعبیر را بلافاصله پشت سراین مسائل داشته باشندکه پس شما می خواهید منطقه را ه آشوب بکشید،پس باز با جنگ و نزاع می خواهید این سرزمین ها را به ما باز گردانید؟نه، دراین زمان آرمان بسیار بزرگ است آنهایی که تعبیرهایی این چنین داشته باشند آرمان را نمی شناسند وبا آن اصول ارزشی و محوری که پان ایرانیست ها با خود حمل می کنند آشنایی ندارند. روش ما برای این برنامه چیست؟برای اتحاد همه اقوام و تیره های ایرانی برای بازگشت سرزمین های تجزیه شده چه تمهیداتی داریم؟برنامه از اینجا آغاز می شود که آن هم میهنان که طی دویست سال گدشته هویت خود را فراموش کردند هویتشان را به یادشان بیاندازیم.من در اینجا درود می فرستم به آن مبارز بزرگ ملا مصطفا بارزانی که عنوان کرد:”هرجا کرد هست آنجا ایران است”. این یک رهبر ایران پرست و ایران دوست است که هویت خود را بازیافته اگر همه برادران کرد ما این هویت فراموش شده خود را بازیابنددیگر نزاعی نیست،دیگر درگیری نیست،دیگر جنگی نیست؛همانگونه که شادروان ملا مصطفا گفت که چکار کنیم.همانگونه که آن زمان مرزها از بین رفته بود برادران کرد ما در سرزمین های ایران کنونی می آمدند و می رفتند این هم میهنان هم همینگونه در کردستان بزرگ در بخش ایران در آمدو رفت بودند که اگر هویت باختگان هویتشان را بازیابند اگر عنصر خود هر جا که هست بفهمد آنجا ایران است بنابراین پرچم نیرومند سه رنگ شیروخورشید نشان در همه آن صحنه ها به اهتزاز در می آید.امروز هم میهنان آذری در آن سوی مرز به دلیل تحمیل حاکمیت های امپریالیستی همویت خودشان را فراموش کرده اند،اگر هویت از دست رفته را باز یابند اگر به همان شریطی بازگردد که در اوایل انقلاب،در اوایل مسائلی که اقتدار ملت ایران را نابود کرد در آن زمانی که براندازی اقتدار ملت ایرانشکل می گرفت و شکل گفته بود وآن روزی که اتخاد جماهیر شوروی سوسیالیستی فرو پاشید و خود را به رودخانه ی ارس زدند تعداد زیادی از آنها غرق شده و جانشان را از دست دادند ؛اگر شرایط متناسب با اندیشه های پان ایرانیستی باشد و این هویت های فراموش شده برگردد آنها خودشان قیام کنند و بخواهند به مام میهن بپیوندند دیگر چه نزاعی چه آشوبی و چه آشوبی به منطقه تحمیل شده؟ملت ما ملت آشوب طلب نیست و برهمان اساس هم پان ایرانیست که چکیده همه اندیشه ها ی فلسفی است همه مبارزات اجتماعی و همه مسائل فرهنگی رابا خود دارد حرکت فرهنگی دارد، حرکت آشوب طلبانه ندارد پس اون هدف نهایی پان ایرانیست است برای رسیدن به هدف نهایی معمولا اهداف دیگری هم تعیین می شود. عرض کردم معمولا هدف نهایی به ظاهر غیر ممکن به نظر می آید امروز ممکن است این پرسش را مطرح کنند که باز ملت ایران می خواهد جنگ کند لشکر کشی بکند این پرسشی است که سالها از ما داشتند. سالها

پش در ارومیه من یادم هست در یک نشست حزبی از من پرسیدند سرور جعفری شما می گویید ایران با این قد و قواره با اتحاد جماهیر شوروی در بیافتد و 17 شهر قفقاز از دست رفته را بازستاند؟ پاسخی که داشتم این بود: گفتم هم میهن عزیز به این پرسش شما حتا یک کودک 10 ساله هم می خندد و می داند این عملی نیست پارلمان سیاسی هم متمئناً می داند که حل این مسئله از راه لشگرکشی نیست. اما می دانید چرا پان ایرانیست ها دائماً این مسائل را گوشزد می کنند برای اینست که فرزندی از دودمان ایران رفته و گمشده اگر روزی خودش، خودش را بازیابد و پدر و مادر خودش را بشناسد و بخواهد به دودمان خودش باز گردد خوانواده و پدر و مادر یادش بماند که این همان فرزند گمشده است و آغوش گرم خود رابرای پذیرفتن این فرزند گمشده باز گزارد همچنان که در شرایطی این مسائل می توانست به سادگی اتفاق بیافتد. استعمار از دویست سیسد سال پیش در شرق ایران لانه کرد و حکومت جانشین خودش را در هندوستان بعد از کمپانی هند شرقی جایگزین کرد.یکروز خواست از این منطقه برود.داستان یکبار در سرزمین های شرق ایران در بلوچستان اتفاق افتاد. انگلستانی که خودش عامل تجزیه ملت هند شده بود و کشور پاکستان را پدید آورده بود که بخشی از افغانستان، بخشی از ایران یعنی بلوچستان و بخشی از هند را به صورت یک کشور پاکستان در آورده بودند آنروز که می خواست برود هم ملت ما فراموش کرده بود و هم هیات های خاین حاکمه این مسائل به ذهن آنها نیامد که بگویند ای انگلیس استعمارگر که ما نوکر و مزدور تو هستیم حالا که می خواهی بروی سهم ما را به خود ما بازگردان نه ملت ایران یادش بود این را عنوان بکند نه هیات حاکمه خاین و خیانت پیشه به این فکر افتادند که آن بخش تجزیه شده را به مام میهن بازگردانند بی هیچ لشکر کشی بی هیچ جنگ و مرافعه ای.

مگر آن روز که پان ایرانیست ها در مجلس ایران سخن از بازگشت بحرین به میان آوردند و دولت خائن آنروز را استیضاح کردند مگر سخن از لشکر کشی و آشوب طلبی و جنگ بود؟ آنروز شریط کاملا مها بود که این ملت آن حق فراموش شده خودش را مطالبه کند. متاسفانه ما پان ایرانیست ها آن موقعیت تنها ماندیم آنهایی که امکانات حکومتی داشتند آنها که امکان سخن گفتن داشتند آنها که منبرهای مساجد در اختیارشان بود ما پان ایرانیست ها تنها گذاشتند؛ چرا؟ برای اینکه حقوق ملت ایران را نمی شناسند به منافع ملت ایران نمی اندیشند و امروز همان ها هستند که این لاف ها را سر داده اند و در مورد خلیج همیشه پارس ایرانی سخن از این لاطائلات به میان می آورند چرا؟ برای اینکه حقوق تاریخی ملت ایران را نمی شناسند.امروز همان ها هستند که این حق مشاعی پنجاه درسدی و قابل قبول معیارهای قانونی و متعارف جهانی را نمی شناسند در نتیجه مدعی شوند کسانی که صحبت از سهم پنجاه درسدی ایران در دریای مازندران می کنند خائن هستند و به ضررملت ایران سخن گفته و آشوب طلب هستند.اساساً این حرف ها از کجا ناشی شد. بنابراین آرمان به نظر برخی ممکن است محال به نظر برسد هدف نهایی ما آرمان پان ایرانیست است.در هیچ زمانی و درهیچ دوره ای از این آرمان بزرگ خودمان عدول نخواهیم کرد.متناسب با شرایط ،حقوق تاریخی و ازدست رفته ملت ایران را در هر جایگاه در هر زمان و در هر مکان سرخواهیم داد. بنابراین هدف نهایی ما پان ایرانیستی است یعنی بازگرداندن سرزمین های ایرانی به مام میهن و آنجا که ایران است و تبارو اقوام ایرانی زندگی می کنند باید به مام میهن برگردد و پیوند حیات خود وپیوند حیات ملت ایران با آنها بازیافته شود. 

(اين نوشتار بخشي از سخنراني مي باشد براي شنيدن همه سخنان سرور جعفري فايل شنيداري آنرا از انتهاي همين نوشتار دانلود كنيد.) 

 

 

  • امروز هدف کوچک ما گسترش پان ایرانیسم است.خیابانی کردن تفکرحق طبلی ملت ایران؛میدانی نمودن مبارزات اجتماعی ملت ایران.
  • هدف بلند مدت ما تشکیل یک دولت پان ایرانیستی است؛ و این هدف نهایی نیست
  • خوشبختانه آنها که در پشت پرده نشسته اند می دانند تنها حزبی که به صورت سازمانی در جامعه ایرانی حضور دارد حزب پان ایرانیست است.
  • در آن زمان که پان ایرانیست ها در خوزستان کوشا بودند صدای جغد به گوش نمی رسید واختلاف های بین عرب و عجم نبود.
  • تا سالهای آینده باید این میهن غر در آرمان های پان ایرانیستی بشود و بتوانیم این جغدها را از  لانه های خودشان بیرون بکشیم.جغد در این سرزمین هورایی جایی ندارد.جای جغد در ویرانه هاست.
  • می رویم به سوی تشکیل دولت پان ایرانیستی با وحدت و یگانگی همه تیره های ایرانی
  • ممکن است برخی بگویند شما 60 سال چکار کرده اید همیشه همین حرف ها را زدید! بله ما شست سال است…از هیچ پان ایرانیسم را بوجود آوردیم تشکیلاتی را بوجود اوردیم که امروز حاکمیت فرقه ای از کلمه ی پان ایرانیست تنش می لرزد.امروز دستور داده یه همه ارباب جراید،خبرنگاران،مطبوعاتی ها که مبادا نام حزب پان ایرانیست را و اخبار پان ایرانیستی را بازتاب بدهید.ممکن است در برخی از نشست های ما خبرنگاران میهن پرست حضور داشته باشند و بخواهند که اخبار مارا منعکس کننداما مطمئناً آنها می دانند چه مشکلاتی برای این بوجود آمده است.این ناشی از چیست ناشی از آن انسجام تشکیلاتی و استحکام سازمانی است که حزب پان ایرانیست در درازای شست سال مبارزه سیاسی بوجود آورده از چی از هیچ…
  •  
  • داستان تشکیل پان ایرانیست به سورت داستانی استعاره ای و تخیلی :
  • شست سال پیش سرور پزشکپور بادبادکی رابه هوا فرستاد مانند همه کودکان که در ضمن بازی بادبادکی به هوا پرواز می دهند. کودکانی دیگر هم بادبادک هایی داشتند،بادبادک های آنها افتاد ،آنها خسته شدند و به خانه های خود رفتند اما پزشکپور ایستاد و بادبادک اوج گرفت.آمدند به تماشای این بادبادک ایستادند در کوچه ها در خیابان ها همه جا بادبادک را مشاهده کردند.پزشکپور هم در کنار آن متفکر بزرگ(زنده یاد دکتر محمدرضا عاملی تهرانی) و تعدادی از ایران پرستان همپنان نخ این بادبادک را در دست داشت…..

 براي دانلود فايل شنيداري سخنراني اينجا را كليك كنيد

 

 به اميد ايراني آباد و آزاد در سايه حاكميت ملي

پاينده ايران

17 comments مارس 3rd, 2008

پتیشن(دادنامه) اینترنتی برای خلیج فارس

پاینده ایران

درخبری که چندی پیش به آگاهی شما رسید(برای دیدن خبر اینجا کلیک کنید) شرکت گوگل ، در تازه ترین نسخه “گوگل ارت” اقدام به درج نام خلیج عربی در کنار نام خلیج فارس نموده که برای همین یک پتیشن اینترنتی برای اعتراض به این عمل راه اندازی گردیده است. همه ایران پرستان روی لینک زیر کلیک کرده و نام و ایمیل خود را وارد کنند. تاکنون حدود ۴۰ هزار امضا جمع آوری گردیده است که اگر امضا ها به تعداد بالاتری برسد قابل ارایه به نهاد های بین المللی خواهد بود . در امضا کردن و درج در تارنماها کوتاهی نکنید که مورد مهمی است و به یاری همه ایرانیان نیاز است.متن نامه به گوگل هم در زیر اورده شده است.

برای امضا اینجا کلیک کنید 

تبریز نیوز:سرویس سیاسی: اعتراض ده ها هزار نفر از ایرانیان به درج نام جعلی خلیج عربی به جای “خلیج همیشه فارس”، در نقشه گوگل هم چنان ادامه دارد.
متن کامل ترجمه شده از انگلیسی خطاب به مدیر گوگل ، در زیر آمده است:
مدیریت محترم گوگل- زمین
ما امضا کنندگان زیر بدینوسیله به رفتار غیر مسئولانه و غیر علمی شما اعتراض میکنیم و از شما می خواهیم که در اسرع وقت کلمه ” خلیج عربی ” را از گوگل-زمین حذف کنید.
تغییر نام خودسرانه خلیج فارس به خلیج عربی , یک تخلف غیر مسئولانه از کلیه استانداردهای شناخته شده بین المللی و تاریخی است که اعتبار و درستی سایت گوگل –زمین را زیر سئوال می برد.
برای آگاهی شما , نام پرشیا پیوسته معرف کشور , ملت و مردم ایران و بیانگر تاریخ کهن پرشیا از 600 سال پیش از میلاد بوده است .
وازه پرشیا , وازه ای بوده که یونانیان باستان در آغاز برای ایالت ساحلی فارس یا پارس که امروزه به آن فارس گفته می شود به کار می بردند که بعد ها به سرتاسر سرزمین ایران که بسیار بزرگتر از امروز بوده است اطلاق میشد .
پرشیا نام یونانی شده پارس یا فارس , واژه ای که فراتر از هر نکوهشی معنی می دهد , بوده که در قرون اولیه پرسیس و در قرون میانه پارس نامیده میشده که از راه ورود به زبان لاتینی مورد استفاده دیگر ملت های اروپائی برای بیان این منطقه که مرکز امپراطوری باستانی پرشیا بوده است بکار رفته است .
از دورهای تاریخ تا سال 1935 تمام غیر ایرانی ها به این منطقه که امروز ایران نامیده می شود، پرشیا گفته می شده که در این سال رضا شاه پهلوی از جامعه ملل خواست تا نام پرشیا به ایران تبدیل شود . ایران نامی بود که مردم پرشیا خودشان برای معرفی میهن شان و ملیت شان از دوران ساسانیان به بعد از آن استفاده میک ردند . ایران به معنی سرزمین آریا ها است . در سال 1959 به دنبال اعتراض برخی از دانشمندان و پزوهندگان ایرانی بنام ایران به این دلیل که این تغییر نام انقطاعی بین تمدن دیرینه ایران باستان و زمان حال ایجاد می کرد , محمد رضا شاه پهلوی اعلام کرد که هردو نام پرشیا و ایران می توانند در زبان های غربی برای معرفی این سرزمین استفاده شود .
بدون آن که قصد دست کم گرفتن اعراب را داشته باشیم باید بگوئیم که ایرانیان به میراث غیر عربی خود می بالند و قویا در برابر هر تلاشی برای بی مقدار کردن یا تغییر هر نگرش از میراث ایرانی ایستادگی می کنند .
خلیج فارس در تاریخ و فرهنگ ایران اهمیت حیاتی دارد .
علاوه بر آن ایران 2000 کیلومتر از سواحل خلیج فارس را در محدوده جغرافیائی خود دارد در حالیکه شیخ نشین ها و اماراتی که در سده اخیر تاسیس شده اند در بخش های دیگر آن قرار دارند .
نام تاریخی و جغرافیائی خلیج فارس توسط سازمان ملل در مناسبت های گوناگون به رسمیت شناخته شده و در قطعنامه ها و, اعلامیه ها و نشریان آن سازمان و دیگر سازمان های بین المللی در سطح جهان مورد استفاده بوده است . آخرین دستور العمل سازمان ملل بشماره (reference ST/CS/SER.A/29/Add.2) در 18 اوت 1994 صادر شده است .
ایرانیان سرتاسر جهان عمیقا از این تغییر نان غیر مسئولانه و خودخواهانه خلیج فارس به خلیج عربی رنجیده اند . ما از شما می خواهیم که با محکم ترین مفاهیم ممکن گامهای فوری برای برگرداندن نام خلیج فارس از سوی آن موسسه در سایت گوگل-زمین و و هر سایت وایسته دیگری برداشته شود.
امیدواریم این تذکر , مارا از هر اقدام قانونی بی نیاز کند . پایان.
——————————
متن انگلیسی
To:  International Media

February 19, 2008

Dear Administrators of Google Earth,

We, the undersigned, through this letter, protest your irresponsible, unscientific actions, and demand an immediate and unconditional deletion of “Arabian Gulf” from Google Earth.

Arbitrarily designating the Persian Gulf as the Arabian Gulf is an irresponsible violation of all historical and International standards and would undermine the integrity of Google Earth.

For the records, the name Persia has always been used to describe the nation of Iran, its people, and its ancient empires since 600 BC. It is derived from the ancient Greek name for Iran’s maritime province, called Fars or Pars in modern Persian, Pars in Middle Persian and Pârsa in Old Persian, a word meaning “above reproach.” Persis is the Hellenized form of Pars, and through the Latinized word Persia, the other European nations came to use this word for the region. This area was the core of the original Persian Empire.

Since ancient times almost all foreigners referred to the entire country as Persia until March 21, 1935, when Reza Shah Pahlavi formally asked the international community to call the country Iran — a name that the people of Persia, themselves, used to refer to their country since the Sassanian period. “Iran” means “Land of Aryans”. In 1959 some Persian scholars protested to the government that the name change had separated the country from its ancient civilization. Therefore, the late King Mohammad Reza Shah Pahlavi announced that both Persia and Iran can be used in Western languages.

Without disparaging the Arabs, Iranians are proud of their non-Arab heritage and strongly resent any attempt at denigrating or changing any aspect of their Iranian heritage. And the Persian Gulf occupies a pivotal place in the Iranian history and culture. Furthermore, Iran abuts the Persian Gulf for 2,000 Km, while about a dozen recently-created Arab Sheikhdoms and emirates border the Gulf on the other side.

The historical and geographical name of the Persian Gulf has been endorsed and clarified by the United Nations on many occasions and is in use by the UN, its member states, and all other international agencies worldwide. The last UN Directive confirming the name of the Persian Gulf was (reference ST/CS/SER.A/29/Add.2) on August, 18th 1994.

The worldwide Iranian people are deeply affronted by this arrogant designation of “The Arabian Gulf.” We demand, in the strongest possible terms, that you take immediate steps to restore the rightful name of the Persian Gulf to the waterway on Google Earth and delete any other arbitrary name. We hope that this notice would suffice and obviates the need for litigation.

Sincerely,

برای امضا اینجا کلیک کنید 

 

به اميد ايراني آباد و آزاد در سايه حاكميت ملي

پاينده ايران

Add comment مارس 1st, 2008

Next Posts


تازه ها :

پیوندها

بایگانی‌ها