گزارش محرمانه رابرتسون فرستاده سیاسی انگلیس در بصره سال 1888 میلادی پس از اینکه شیخ مزعل [برادر شیخ خزعل] به دیدار وی رفت:
گزارش محرمانه رابرتسون فرستاده سیاسی انگلیس در بصره سال 1888 میلادی پس از اینکه شیخ مزعل [برادر شیخ خزعل] به دیدار وی رفت:
اگر ایرانیان به صورت مستقیم بر عربهای عربستان [خوزستان] مسلط شوند و حکمرانی ایرانی به صورت موروثی بر محمره [خرمشهر]منصوب کنند، نفوذ و نیروی فعلی ما در این منطقه به خطر خواهد افتاد، چرا که شیخ مزعل خان همچون پدرش حاج جابرخان همواره فرمانروایی ما را قبول داشته و اطلاعات خود را در اختیار این نمایندگی قرار داده و هنگام ضرورت خود و قبیله اش فرمانبردار دولت انگلیس هستند. تا وقتی او شیخ باشد، محمره [خرمشهر] و منابع آن در یَدِ نفوذ انگلیس و برای اغراض تجاری و سایر موارد خواهد ماند. چه بسا همین امر باشد که دولت ایران را در حاضر به فکر خلع او انداخته است.
(تاریخ خوزستان / اثرجان گوردون لوریمر/ صفحه 129)
Tagged: تاریخ خوزستان, جواهرکلام, خوزستان, شيخ خزعل, گوردون لوریمر اکتبر 10, 2014
سروده ای از حاج عبود میاحی هم میهن عرب خوزستانی که در آن مهربانی و مهر به ایران موج می زند.
برای دیدن کامل، روی عکس تقه بزنید.

بیا هموطن هوش دانا گریم
دلی پاک و دستی توانا گریم
بیارای تن را به هوش و سخن
به بازو بیارای دستار فن
میازار تن را به بار گران
بیفزا به بازوی فن و توان
چنین گوی و بشنو به فن و به کار
بدست توانمند خود ره سپار
دل از جرات خویش آید توان
نترس از زمستان و برگ خزان
ز جرات مقاوم شود ضعف تن
دل آرام گیرد ز شیرین سخن
به آرایش آریم فن و خرد
نه خاک باشم که طوفان برد
سخن را به نیکی بدل تاب ده
چو صیقل بشد بر زبانت بنه
نگویید سخن جز به نیکو و صاف
نشیند بدل چون عروس زفاف
بزن در ره خیر پا را دراز
خداوند رحمت شود کار ساز
بدان تخم نیکو گر افکنده شد
دروگر به نیکی فزاینده شد
نبینی گرسنه براه و دیار
توانمند و دانا شود ره گذار
برون کن ز دل کینه و خشم را
بدم بر دل و عقل نیکی و رحم را
بغل کن هر افتاده و گوشه گیر
برو در ره خیر دستی بگیر
مشو غره بر ثروت و مال و زور
چو طوفان زند کشتی و راه دور
چو بیکس شوی در دیار غریب
گرفتار کردی به چنگ فریب
بشوی از سر خود غرور و ریا
مزن بر دو چشمت دوتیر سیاه
نه افتاده باشی بشو دستگیر
به غیرت بپا خیز مرد دلیر
که ایران زمین است مام وطن
به میاحی آموخت گفت سخن
اثری جاودان از حاج عبود میاحی
1390/3/26
پیوندک: http://paniranist.net/?p=2160
Tagged: سروده, شعر, عبود میاحی اکتبر 8, 2014

نقشه ايران در زمان عثماني ها که نشان دهنده مالکيت ايران بر مناطق زير است:
بحرين
همه مناطق شيعيه نشين عربستان
شرق عراق
اقليم کردستان
شرق ترکيه
ارمنستان
باکو
افغانستان
پاکستان
گرجستان و…
در اين نقشه از درياي عمان نيز با عنوان بحرعجم (درياي پارس) نام برده شده است.
برگرفته از مرکز پژوهش های دریای پارس
پیوندک :http://paniranist.net/?p=2150
Tagged: ایران, ایرانشهر, نقشه اکتبر 2, 2014
آقای ابوبکر بغدادی مشخصات مهمی دارد که باید برای ما ایرانیها خیلی مهم باشد به خاطر اینکه دارای معانی محصل و تاثیرگذار در داخل ایران است. آقای ابوبکر بغدادی و تیم سیاسی او یعنی مغزهای پشت سر قضیه به قدری خوب میتوانند از مفاهیم استفاده کنند که اعجاب انگیز و شگفتآور است. آقای ابوبکر بغدادی در شجرهنامهای که برای خودش درست کرده، در نامهنگاری که مابین عدنانی سخنگوی داعش و ایمن الظواهری انجام گرفت، ایمن الظواهری به ابوبکر بغدادی توصیه کرد که تو مانند جدت امام حسن بیا و در شام صلح کن و اجازه نده که گروههای مسلمین دچار دو دستهگی شوند. نامهای که عدنانی در پاسخ به ایمن الظواهری نوشت با این عنوان بود: “پوزش میخواهیم شیخ” و بیان کرد که اولا جد ابوبکر امام حسین است و بنابراین روش و الگوی زندگی ابوبکر امام حسین خواهد بود. این به معنای این نیست که ابوبکر بغدادی شیعه است، قطعا همهی دوستان میدانند که گروه داعش به عنوان یک گروه بنیادگرای اسلامی تشنهی خون رافضیان و شیعیان است و شیعه را به عنوان یک دین مجوسی، یک مذهب مجوسی شناخته و اعلام میکنند که این دست ساختهی ایرانیان است که در دورهی صفویه به اوج رسیده و به همین دلیل اخباری که از ایران و قشون ایران در خبرگزاریهای آنها مخابره می شود به عنوان قوات و قوای صفویه نام برده میشود. اما اینکه ایشان خودش را ابوبکر بغدادی با نسب حسینی معرفی کرده از این بابت مهم است که برای اولین بار به جای اینکه بخواهد بحث را به سمتی ببرد که حقانیت ابوبکر را اثبات کند سعی میکند اعلام کند که خلافت به قریش و بنیهاشم و به سلالهی امام حسین برگشته است. این مسأله باید برای ما اهمیت فوق العاده ای داشته باشد. نقطه افتراق عربزبانهای شیعه منطقه با عربهای سنی مذهب در اختلافاتی از این نوع است، معمولا دعوا بر سر خلافت و بر سر خون امام حسین و حق امام علی است. آن چیزی که ابوبکر بغدادی اعلام میکند اینست که اگرچه ادامه عثمان و امام علی است یعنی امام علی را خلیفهی چهارم میداند، اما این هم برای او مهم است که اگر چه ادامه خلافت است، ادامهی خون امام حسین هم است. شما این را در نظر بگیرید که این مسأله میتواند پیامهای جدی به منطقه جنوب ایران داشته باشد. در منطقهی جنوب ایران مسأله سیدی و مسأله خون سیادت، مسألهی عشیره بسیار مهم است و الان در همسایگی ما کسی بوجود آمده و اعلام خلافت کرده که خودش را قیام کننده در راه آن خون قریشی معرفی میکند. بنابراین خطهای سابق شکسته است.
Continue Reading Tagged: ایرانشهر, پالتاک, حجت كلاشي, داعش, سخنرانی سپتامبر 28, 2014
پاینده ایران
سالروز آغاز دفاع مقدس و یاد و خاطره همه جانبازان و رزمندگان و مفقودین و اسرا گرامی باد.
سپتامبر 22, 2014
۴۵ زندانی سیاسی در بیانیه با تقدیر از اراده استوار و اعتراض به حق ابوالفضل عابدینی مصرانه از وی خواسته اند که به این اعتصاب غذا خاتمه دهد.
به گزارش کلمه، زندانیان سیاسی در بیانیه خود نوشته اند که فریاد بلند مظلومیت تو امروز با اعتصاب غذای طولانیات نه تنها در ایران عزیز بلکه فراتر از آن به گوش آنهایی که قلبشان برای انسانیت و حق و حقیقت میتپد رسیده و آن قلبها را در پایمردی و پایداریت به تحسین وا داشته است.
در این بیانیه تصریح شده است که ما هم بندیان تو که حق طلبی و حق جویی و استواری و پایمردیت را از نزدیک دیده و شناختهایم نیک میدانیم که تو امروز هزینه شهادت بر آثار شکنجههایی که بر تن مصدوم و مجروح مرحوم ستار بهشتی دیده بودی میدهی آری آنان که میخواستند حقایق خون ستار مستور بماند طبیعی است بجای شکنجه گران بر شاهدی که شهادتش پردهها را کنار زد و شکنجهها را عریان ساخت خشم گیرند و علیرغم اینکه به او امان داده شده بود او را تبعید نمایند.
روز گذشته نیز ابوالفضل قدیانی در نامه ای از عابدینی خواسته بود به اعتصاب غذای خود خاتمه دهد.
(بیشتر…)
Tagged: ابوالفضل عابدینی, اعتصاب غذا, درخواست ۴۵ زندانی آگوست 15, 2013
صد تن از فعالان مدنی و سیاسی با امضای نامهای از ابوالفضل عابدینی، زندانی سیاسی در زندان کارون اهواز خواستهاند تا اعتصاب غذای خود را بشکند.
بر اساس گزارش سازمان جوانان حزب پان ایرانیست، در بخشی از این نامه آمده است: با اعتراض به دست اندرکاران و مباشران ظلم هایی که برتو و دیگر جوانان دلسوز این سرزمین می رود. از تو میخواهیم به اعتصاب غذایت پایان دهی و احقاق حقوق پایمال شده ات را از طرق دیگری پیگیری کنی.
ابوالفضل عابدینی فعال حقوق بشری و کارگری، فروردین ماه ۱۳۸۹ توسط دادگاه انقلاب اهواز به اتهاماتی از قبیل “ارتباط با دول متخاصم” و “تبلیغ علیه نظام از طریق مصاحبه با رسانه های بیگانه” به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شد. او یک سال بعد از صدور حکم اول، بار دیگر از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی مقیسه ای به اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” به یک سال حبس تعزیری دیگر محکوم شد. وی که اوایل مرداد ماه به زندان اهواز تبعید شد در اعتراض به تبعید غیر قانونی خود ۱۴ روز است که دست به اعتصاب غذای نامحدود زده است.
متن کامل این نامه که برای سازمان جوانان پان ایرانیست ارسال شده است به شرح زیر می باشد:
(بیشتر…)
Tagged: ابوالفضل عابدینی, اعتصاب غذا, نامه صد فعال سیاسی آگوست 12, 2013
سید حسین رونقی در نامه ای از بند ۳۵۰ زندان اوین به همبند سابق خود، ابوالفضل عابدینی، که بیش از دو هفته ی پیش به زندان اهواز تبعید شد و از همان روز در اعتراض به این تصمیم دست به اعتصاب غذا زده است می نویسد: میدانم که پایداری و ایستادگی امروز ما، فرهنگ فردای فرزندان این مرز و بوم است و از همین رو عاجز از آنم که در مقابل اعتراض و ایمان تو بایستم و به تو بگویم به فکر جان و سلامتیات باش، عاجزم چرا که هیچ یاری کننده و فریادرسی نیست که تو را در این روزهای سخت همراهی کند، چرا که ما موجیم که آسودگی ما عدم ماست.
به گزارش وب سایت کلمه این فعال حقوق بشر در بند در نامه ی خود با اعلام اعتصاب غذا در حمایت از ابوالفضل عابدینی آورده است: من در اعتراض به بیتوجهی مسئولان به جان و سلامت انسانها، عدم رسیدگی به وضعیت زندانیان سیاسی بیمار، افزایش فشار بر خانوادهام، تبعیدهای خودسرانه و غیرقانونی زندانیان سیاسی بیگناه و قرار دادن اجباری آنها در شرایط غیرانسانی، بیخبری از برخی از زندانیان و همچنین در اعتراض به تداوم قانون ستیزیها و نارواییها اعتصاب غذا خواهم کرد هر چند این روش را نادرست و اشتباه میدانم و تبعات سنگینی برای من در پی خواهد داشت.
(بیشتر…)
Tagged: ابوالفضل عابدینی, اعتصاب غذا, حسین رونقی ملکی, زندان اوين, زندان کارون, زندانیان حزب پان ایرانیست, نامه آگوست 11, 2013
متاسفانه خبرهای بدی از زندان کارون اهواز و اعتصاب غذای ابوالفضل عابدینی به گوش می رسد. بر اساس خبری که امروز در تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست منتشر شد حال ابوالفضل عابدینی یار دربند ما به دلیل اعتصاب غذا رو به وخامت گذاشته و معده اش دچار خونریزی شده است.

ابوالفضل عابدینی پنجم مردادماه طی یک اقدام غیرقانونی از زندان اوین تهران به زندان کارون اهواز منتقل شد و از همان تاریخ دست به اعتصاب غذا زد. با توجه به بیماری قلبی(افتادگی دریچه میترال) و ناراحتی کبد و همچنین وضع جسمانی ایشان بیم خطر جانی این زندانی میهن پرست وجود دارد.
اعتصاب غذا معمولا یکی از شیوه های خطرناک است که باعث ناراحتی های شدید گوارشی و داخلی برای زندانی می شود و زندانیان سیاسی برای رساندن صدای خود به جامعه و وجدان های بیدار از آن استفاده می کنند.
گفتنی است ابوالفضل عابدینی به دلیل «عضویت در حزب پان ایرانیست و مجموعه فعالان حقوق بشر»، «ارتباط با دول متخاصم» و «گفتگو با رسانه های بیگانه» به تحمل 11 سال حبس محکوم شد و بار دیگر در حالیکه حکم زندان را سپری می کرد از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی مقیسهای به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به یک سال حبس تعزیری دیگر محکوم شد! وی تا کنون مدت 4 سال از این حکم سنگین و غیرعادلانه را سپری کرده است.
http://paniranist.net/?p=2085
Tagged: ابوالفضل عابدینی, اعتصاب غذا, پان ایرانیست خوزستان, زندان کارون, زندانیان حزب پان ایرانیست آگوست 6, 2013
کلمه- زهرا صدر: ﻣﺎﺩﺭ ابوالفضل عابدینی ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﺳﯿﺎﺳﯽ که هفته ی گذشته به زندان کارون اهواز تبعید شده ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﻭﯼ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﮐﺎﺭﻭﻥ ﺍﻫﻮﺍﺯ در گفت و گو با کلمه، ﺍﺯ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﻧﺎﻣﺴﺎﻋﺪ ﺟﺴﻤﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ در پی اعتصاب غذا ﺧﺒﺮ می دهد.

روز شنبه کلمه خبر داد که ابوالفضل عابدینی که در مدت حضور ستار بهشتی در بند ۳۵۰ زندان اوین شاهد علائم شکنجه های روی بدن وی بود و نزد شهریاری بازپرس تحقیق علت مرگ ستار بهشتی شهادت داده بود، به زندان اهواز تبعید شد. وی بدلیل اعتراض به تبعید غیرقانونی به هنگام خروج از زندان اوین اعلام اعتصاب غذا نامحدود کرده و گفته تا زمان بازگشت به زندان اوین اعتصاب غذای خود را ادامه خواهد داد.
این فعال کارگری و روزنامه نگار ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺑﻪ ﺍﻫﻮﺍﺯ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺭﺯﮔﺎﻩ ۸ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﮐﺎﺭﻭﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﻧﺎﺳﺎﻟﻢ ﻭ ﻏﯿﺮﺑﻬﺪﺍﺷﺘﯽ ﻣﺤﯿﻂ ﺍﯾﻦ ﺯﻧﺪﺍﻥ و هوای گرم و نامساعد شهر اهواز ﺑﯿﻢ ﺁﻥ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﮐﻪ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺟﺴﻤﯽ ﻭﯼ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻭﺧﺎﻣﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ برﻭﺩ.
ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺑﻮﺍﻟﻔﻀﻞ ﻋﺎﺑﺪﯾﻨﯽ از ملاقات خود با فرزندش می گوید: ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺍﺑﻮﺍﻟﻔﻀﻞ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻡ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﺍﻭ ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﻢ ﻧﺪﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻫﻢ ﺍﻋﺘﺼﺎﺏ ﻏﺬﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺷﮑﺴﺖ.
(بیشتر…)
آگوست 4, 2013
ابوالفضل عابدینی نصر، زندانی سیاسی عضو حزب پان ایرانیست که چندی پیش به زندان اهواز تبعید شد در نامه ای به ریاست قوه قضاییه آملی لاریجانی به شرح جزییاتی از روند بازداشت و دوران بازجویی و صدور حکم خود و تهدیدها و مشکلات پس از آن پرداخته است.
به گزارش کلمه، این فعال سیاسی که در زمینه های کارگری و روزنامه نگاری فعالیت های گسترده ای داشت در نامه ی خود با ذکر موارد خلاف قانونی که در روند پرونده اش تا صدور حکم و پس از آن وجود داشته به تبعید خود اعتراض کرده و نوشته: سرگشته از این ناداوری و درمانده از اینکه شکایت این بیداد به کدامین دادگاه مرجع برم تا از نقد جان و سلامت رو به زوال خویش مایه گذاشته و دست به اعتصاب غذا زدهام تا شاید گوش حق طلبی و دیدگان روشن بینی گوشه چشمی به این سرگذشت داشته باشد تا “انجام” این پرونده آزمونی باشد بر صداقت آنچه که حقوق بشر اسلامی خوانده و فریاد میشود.

متن کامل نامه ی این زندانی سیاسی که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
حضرت آیت الله آملی لاریجانی ریاست محترم قوه قضاییه
با سلام
مطلب پیش رو نامهای است از سوی جوان ایرانی که ۴ سال پیش به حکم دادگاه تحت امر شما به تحمل ۱۲ سال زندان محکوم شد و در این ۴ سال هر روز با مجازات جدیدتر و پیچده تری مواجه شده است.
حضرت آیت الله آملی لاریجانی
بارها در پاسخ به شبهات مجامع حقوق بشری و سازمانهای بین المللی سخن از حقوق بشر اسلامی به میان میآورید و سرگشته از معنی چنین تعبیری، تضاد میان واقعیات پروندهها پیش چشمم و ادعاها، به این میاندیشم که گویی در آیین ما نیست که گفتهاند، انسان اشرف مخلوقات است و دارای کرامت. ضابطان دستگاه حضرتعالی چهار سال پیش در چنین روزهایی بدون ارائه حکم بازداشت به منزل مسکونی من هجوم آوردند و حریم خصوصی من و خانوادهام را شکستند و اعضای خانوادهام را که خواستار رعایت قانون و ارائه حکم قضایی بودند، مورد ضرب و شتم قرار دادند و حضرتعالی نیک واقفید که برابر قانون اساسی، آیین دادرسی کیفری و حقوق شهروندی مصوب حاکمیت جمهوری اسلامی، این سیاهکاریهای غیرقانونی، مغایر با شرع و متضاد با کرامت انسانی انسان است.
رییس محترم قوه قضاییه
از تشریفات بازداشت متهم که بگذریم، وقتی ضربات کابل بر کف پاهای نحیف من وارد میآمد و زیر ضربات مشت و لگد به خود میپیچیدم، بار دیگر مفاد حقوق شهروندی و حقوق متهم در برابر چشمان و ذهن، تن به رقص میآمد که چگونه ضابط های که خود را ماموران دستگاه عدلیه میدانستند، آن همه را به سخره گرفته بودند.
لازم به توضیح نیست که این همه خشونت و ضرب و شتم به دلیل آن بود که همه آنچه را میخواستند و البته نسبتی با حقیقت نداشت، بپذیرم، به این امید که در محضر دادگاه، داد خود را از بیداد بستام. سرانجام چند ماه پس از تحمل همه آنچه گفتنش را جایز نمیدانم و ذکر آن را توهین به شأن انسانی خود و ضربه به ملت و مملکتم میدانم در محضر دادگاه انقلاب حاضر شدم. ذکر مصائب بازداشت و دوران تحقیق در محضر دادگاهی که اجازه ملاقات با وکیل را هم برایم قائل نبود موثر نیفتاد و اثری هر چند اندک بر “میزان” هک شده بر پیشانی میز قاضی نگذاشت. ۱۲ سال حبس به پاس سالها فعالیت در چارچوب منافع کشورم، ستیز با هر گرنه اندیشه و عمل جدایی خواهی، دفاع از حقوق کارگران به عنوان مجازات تعیین شد و ضربه چکش قاضی بر میز عدالت هوشیارترم کرد که گویی دادرسی پایان یافته است. من در ۲۷ سالگی گرفتار حبس شدم و قرار است هنگامی که صفحات تقویم زندگی من ورق میخورد صفحه ۴۰ را نشان دهد.
جناب آقای آملی لاریجانی
گیریم که پایان آن همه مجاهدت در راه ملیت و کشورم تاوانش ۱۲ سال اسارت باشد، چرا حال که تنفس در فضای ایران عزیز ولو پشت میلههای زندان به هر گزینه دیگری ترجیح دادم، باید شاهد فشارها و رنجها و تداوم اعمال آن از سوی ضابطان باشم. چرا خانوادهام همچنان تهدید به بازداشت میشوند و چرا در طول دوران حبس همچنان احکام جدید برای من صادر میشود، چرا حال که تن به این ظلم سترگ داده و در زندان به تحصیل مشغولم قریب به یک سال است با تهدید آشکار و نهان امنیت روانیام را در زندان به یغما بردهاند و چرا به یک باره به حکمی غیرقانونی مجازان بنده را خارج از محکمه تشدید کرده و به تبعید روانه شدهام.
حضرت آیت الله آملی لاریجانی
حضرتعالی مستحضرید که یک بار این تبعید غیرقانونی پس از ادای شهادت در جریان پرونده ستار بهشتی به اجرا در آمد و اکنون برای بار دوم در میانه تحصیل بار دیگر تازیانهای محکم بر گردهام فرود آوردند. آنچه بر روز گار من از بدو بازداشت تا به امروز که در زندان اهواز در تبعید به سر میبرم گذشته مشحون از بیعدالتی، عدم رعایت ضوابط انسانی، دینی و حقوقی است و پرونده من نماد نقض فاحش حقوق انسان و اعمال تصمیمات خودسرانه و غیرقانونی است. از ضابطان خود و دادستانی انقلاب سوال بفرمایید چرا پس از صدور چنین حکم سنگین و ظالمانهای دست از سر محکوم بیپناهی چون من بر نمیدارند مگر نه اینکه در متون اسلامی و حقوق بشر منتسب به آن، قضات و ضابطان و محکومان از عقده گشایی و تسلیم شدن هوی منع شدهاند. “لا تتبع الهوی ان تعدالو”.
رییس محترم قوه قضاییه
لیک مستحضرید که احکام بیش از ده سال باید در دیوان عالی کشور مورد رسیدگی و تجدید نظر قرار گیرد چیزی که درر مورد بنده چهار سال پس از صدور حکم هنوز اعمال نشده است. اکنون سرگشته از این ناداوری و درمانده از اینکه شکایت این بیداد به کدامین دادگاه مرجع برم تا از نقد جان و سلامت رو به زوال خویش مایه گذاشته و دست به اعتصاب غذا زدهام تا شاید گوش حق طلبی و دیدگان روشن بینی گوشه چشمی به این سرگذشت داشته باشد تا “انجام” این پرونده آزمونی باشد بر صداقت آنچه که حقوق بشر اسلامی خوانده و فریاد میشود.
ابوالفضل عابدینی نصر
زندان کارون – اهواز
هشتم مرداد ۱۳۹۲
پیوند دایمی : http://paniranist.net/?p=2074
آگوست 4, 2013
بیانیه ۴۴ زندانی سیاسی در اعتراض به انتقال ابوالفضل عابدینی به زندان کارون اهواز
به گزارش سازمان جوانان حزب پان ایرانیست و به نقل از تارنمای کلمه، ۴۴ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین در بیانیهای به تبعید ابوالفضل عابدینی به زندان اهواز اعتراض کرده و خواستار بازگرداندن وی به زندان اوین شدند.
در این بیانیه آمده است: عابدینی در طول دوران حبس، علی رغم محدودیتهای شخصی، نسبت به تضییقات و ستمهای که در قبال دیگر زندانیان سیاسی اعمال میشود، برخورد مسئولانه داشته است که یکی از بارزترین آنها، شهادت شجاعانه او به وجود آثار شکنجه در بدن مرحوم ستار بهشتی بود. بنابراین، این گمان بیراه نخواهد بود اگر تصور کنیم، تبعید وی عکس العمل تلاش او برای جلوگیری از پایمال شدن خون ستار بهشتی بوده است.
آگوست 4, 2013
Next Posts
Previous Posts