حمایت اکبر اعلمی نماینده مجلس از جدایی طلبان پان ترک
ژوئن 25, 2007
پاینده ایران
مطابق اصل 67 قانون اساسي كشورمان، كساني كه به عنوان نمايندة مجلس انتخاب ميشوند، ابتدا اينگونه سوگند ميخورند:
« بسم الله الرحمن الرحيم،من در برابر قرآن مجيد، به خداي قادر متعال سوگند ياد ميكنم و با تكيه بر شرف انساني خويش تعهد مينمايم كه پاسدار حريم اسلام و نگاهبان دستاوردهاي انقلاب اسلامي ملت ايران و مباني جمهوري اسلامي باشم، وديعهاي را كه ملت به ما سپرده، به عنوان اميني عادل پاسداري كنم و در انجام وظايف وكالت، امانت و تقوا را رعايت نمايم و همواره به استقلال و اعتلاي كشور و حفظ حقوق ملت و خدمات به مردم پايبند باشم، از قانون اساسي دفاع كنم و در گفتهها و نوشتهها و اظهارنظرها، استقلال كشور و آزادي مردم و تأمين مصالح آنها را مدنظر داشته باشم»
«نگاهباني از دستاوردهاي انقلاب اسلامي، رعايت امانت و تقوا در انجام وظايف نمايندگي، پايبند بودن به استقلال و اعتلاي كشور و حفظ حقوق ملت، مدّ نظر قرار دادن استقلال كشور و آزادي و مصالح مردم در گفتهها و نوشتهها و اظهارنظرها» از بديهيترين وظايف نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي است كه براي انجام اين وظايف، در برابر قرآن مجيد و با تكيه بر «شرف انساني» ، به خداي قادر متعال سوگند ياد ميكنند. متأسفانه برخي از نمايندگان، گويي سوگند خويش و وظايف نمايندگي را فراموش ميكنند … طي سالهاي اخير ، چنانكه مسوولان كشور، بخصوص مقام معظم رهبري و نيز مسوولان دولت سابق و دولت كنوني بارها گفتهاند، دشمنان براي ايجاد اختلافات قومي و مذهبي ، و ايجاد بيثباتي درايران تلاش گستردهاي را سامان دادهاند. بركسي پوشيده نيست كه رمز پيروزي ملت ايران ـ چه در انقلاب اسلامي و چه در جنگ تحميلي و چه بعد از آن ـ وحدت ملي يا به تعبير امام راحل، «وحدت كلمه» بوده است. براي تضعيف وحدت ملي و درهم شكستن وحدت كلمهي ملت ايران، ايجاد اختلافات قومي، خطكشي و مرزبندي قومي ميان ملت واحد ايران و ترويج و تحريك احساسات قومي، و ايجاد شكاف و اختلاف ميان اقوام ايراني، از راهبردهاي شناخته شدهي دشمن است. طي سالهاي اخير، دشمنان ملت ايران، در اين زمينه فعاليت گستردهاي را سامان داده و تشكلها و محافل و مطبوعاتي را به صورت آشكار و پنهان و در پوشش «دفاع از قوميت!» در داخل و خارج از كشور تشكيل دادهاند…
جريان بيگانهگرا و ضد وحدت ملي در آذربايجان كه در نزد عموم به جريان پان تركيسم معروف است و عملكرد آن طي سالهاي گذشته، نشان ميدهد كه يك جريان ضد ملت و تجزيه طلب است، براي فريب افكار عمومي و اشخاص سادهلوح ، ماسك «دفاع از آذربايجان!» را بر چهره زده است. اين جريان كه ماهيت ضد ايراني آن بر هوشياران پوشيده نبود، در خرداد 1385 ، ماسك خود را از چهره برانداخت و با حمايت كشورهاي خارجي، با ورود به فاز آشوب و اغتشاش و آتش زدن اماكن و اموال عمومي و برهم زدن امنيت مردم ، چهرة كريه خود را آشكار و عريان كرد. امروز ديگر براي مردم آذربايجان و بخصوص دستگاههاي دولتي و حكومتي، وابستگي اين جريان به بيگانگان و ارتباط گردانندگان آن با خارج از مرزها ، اثبات شده است.
جريان ضد ميهني ياد شده، طي سالهاي اخير براي رخنه در درون دستگاههاي نظام تلاش كرده كه البته ناموفق بوده است. با اين همه، افرادي از اين سازمان بيگانهگرا، همواره براي ارتباط با برخي نمايندگان آذربايجان در مجلس مأموريت داشته و كوشيدهاند تا آنها را تحت تأثير قرار دهند، افراد سازمان بيگانهگرا، در ملاقات با برخي نمايندگان، به شيوهاي منافقانه، ضمن نفي ماهيت تجزيهطلبانه خود، تلاش كردهاند تا اگر چه در سطحي نازل، حمايت آنان را جلب كرده و در درون حاكميت، براي فعاليتهاي تفرقهافكنانه و ضد ميهني خود چتر حمايتي بسازند…
اكبر اعلمي (نماينده مجلس) ، كه عملكرد وي در سالهاي نمايندگي براي مردم و «شوراي نگهبان قانون اساسي» شناخته شده است، با جرياني كه اغتشاشات خرداد 1385 را ايجاد كرد، پيوند يافته است. عملكرد وي طي چند سال اخير در ارتباط با جريان ضد وحدت ملي در آذربايجان به گونهاي بوده است كه جز حمايت سياسي از اين جريان معنايي ندارد. بخصوص عملكرد و مواضع اكبر اعلمي دربارة اغتشاشگران خرداد 1385 در آذربايجان و تداوم حمايت وي از دستگيرشدگان آشوبها قابل بررسي است. به عنوان نمونه؛ پس از دستگيري يكي از برهم زنندگان امنيت مردم اردبيل در خرداد 1385 ، كه شغل قصابي داشته و تاكنون زنداني است، اعلمي در گفتگو با خبرگزاري ايلنا، وي را «از دستاندركاران مطبوعاتي اردبيل!» معرفي كرده و براي آزادي وي تلاش ميكند.
پس از وقوع اغتشاشات اول خرداد 1385 در تبريز، اعلمي براي آزادي كساني كه امنيت عمومي را بر هم زده بودند، تلاش نموده و سپس طي ملاقات با عوامل آشوبگر در زندان، از آنان حمايت سياسي به عمل ميآورد.وي در مقام يك نمايندة مجلس، به جاي تشكر و قدرداني از نيروي انتظامي و بسيجيان دلاور آذربايجان كه با عمل به وظايف قانوني، شرعي و ملي خويش، ماشين اغتشاش بيگانهگرايان را متوقف كرده و امنيت مردم را تأمين كردند، از بسيجيان به عنوان «نيروي خودسر» نام ميبرد و آنها را «عامل هتك حرمت شهروندان» معرفي ميكند!؟
خرداد 1385 ميگذرد، اما باز هم اكبراعلمي در خرداد 1386 از كساني كه قصد بر هم زدن امنيت مردم آذربايجان را داشتهاند، به شكلهاي مختلف و حتي با خرج كردن از پيشينة مردم آذربايجان دفاع ميكند، در حالي كه نيروي انتظامي و دستگاههاي امنيتي و دلاوران بسيجي، توطئه جريان بيگانهگرا را براي تكرار اغتشاشات خرداد 85 درنطفه خفه كردهاند و شايستة تقديرها و سپاسگزاريها هستند، اعلمي طي نامهاي به رييس قوة قضائيه به توجيه فعاليتهاي ضد وحدت ملي بيگانهگرايان ميپردازد و مينويسد : «ممكن است دستگير شدگان نوعاً به دليل عشق و علاقه وافر به زبان [!!] … هويت قومي و يا جريحهدار شدن احساسات خويش [!!] … و رفع برخي تبعيضهاي فرهنگي و اقتصادي ، احتمالاً [!؟] مكنونات قلبي … خود را با حضور در راهپيمايي و اجتماعات مسالمتآميز [!!] و … بروز داده باشند… و چه بسا در ميان آنها كساني هم باشند كه علايق آنها در شكلي افراطي تظاهر يافته باشد، … اين افراط را نيز بايد مولود عملكرد و گفتار كساني دانست كه …»
و علاوه از سعي براي توجيه اعمال بيگانهگرايان و اختلاف افكنان براي رييس قوه قضائيه ، بازهم در 15 خرداد 86 به زندان تبريز ميرود تا با كساني كه سوابق فعاليتهاي اغلب آنها در اقدام عليه امنيت داخلي براي قوه قضائيه و نهادهاي امنيتي روشن است، ملاقات كند و سپس اخبار اين گونه اقدامات را براي حمايت از بيگانه گرايان و يا فريب افكار عمومي در اختيار برخي خبرگزاريها قرار دهد و اعلام كند كه : «با پيگيريهاي به عمل آمده از سوي اكبر اعلمي و با دستور مساعد آيت ا… شاهرودي، بيش از 100 نفر از بازداشت شدگان آزاد شدهاند.»
آيا قوه قضائيه ، اقدام كنندگان عليه امنيت مردم را با پيگيري يك نماينده آزاد ميكند؟!
چرا قوة قضائيه و بخصوص دادگستري آذربايجان شرقي در قبال اين سخنان سكوت كرده است؟
در هر حال، موضع اعلمي روشن است: «وي از كساني كه امنيت مردم آذربايجان را برهم زدهاند، حمايت ، و حتي اعمال كريه و زشت آنها را با مطرح كردن مسايل و علايق قومي توجيه ميكند. اما فرزندان قهرمان آذربايجان بخصوص بسيجيان را به عنوان عاملان هتك حرمت شهروندان معرفي مينمايد.» ناگفته نماند كه مواضع اعلمي با استقبال جريان تجزيهطلب خارجنشين نيز روبرو شده و در سايتهاي گروهكهاي ضد ايراني با آب و تاب منتشر شده است.
در پايان انتظار ميرود، نمايندگان انقلابي و ميهنپرور آذربايجان در مجلس، در مقابل كساني كه از آشوبگران و برهم زنندگان امنيت مردم آذربايجان حمايت كرده و تأمين كنندگان امنيت مردم بخصوص بسيج را ـ كه امام راحل همواره مسوولان را به حمايت از آن توصيه كرده ـ تضعيف ميكنند، سكوت نكنند.
«شوراي نگهبان قانون اساسي» كه مطابق قانون، احراز صلاحيت نامزدهاي نمايندگي مجلس شوراي اسلامي را برعهده دارد، شايسته است، مواضع و عملكرد كساني را كه با شگردهاي مختلف، وحدت ملي را تضعيف ، و از تفرقهافكنان و تجزيهطلبان حمايت ميكنند، با حساسيت و جديّت دنبال كرده و اجازه ندهد چنين كساني به حريم مقدس «خانة ملت» وارد شوند…
مردم قهرمان آذربايجان، بارها و بارها در راهپيماييها و همايشهاي مختلف نشان دادهاند كه نه تنها از دستگاههاي مسوول، نيروي انتظامي و بسيج در مقابله قاطع و قانوني با بيگانهگرايان و اغتشاشگران حمايت ميكنند، بلكه فراتر از آن، در فرصت مقتضي خود وارد ميدان شده و با برهم زنندگان امنيت مردم مقابله ميكنند. مشاركت گستردة بسيجيان در جنگ تحميلي، در نبرد با عوامل بيگانه در كردستان ونقاط مرزي از زمان جنگ تحميلي تاكنون، و سركوب اغتشاش گران و تجزيهطلبان در آذربايجان، معنايي جز همكاري مردم با نهادهاي مختف و نيروهاي مسلح در تأمين امنيت ملي ندارد، روشن است كه متهم كردن نيروهاي مسلح و بسيجيان به «هتك حرمت شهروندان» نيز چيزي جز همنوايي با جريانهاي ضدانقلاب و وارونه ديدن مسايل نيست. دهها هزار بسيجي، خون پاك خود را در راه حفظ نظام جمهوري اسلامي، تماميت ارضي ايران و امنيت ملي نثار كردهاند و امروز، تضعيف بسيج و زير سؤال بردن آن و توجيه عملكرد بر هم زنندگان امنيت مردم و حمايت سياسي و تبليغاتي از آنان به شكلهاي مختلف، آيا معنايي جز دچار انحراف شدن و همنوايي با دشمن دارد؟
پاینده ایران
مزدک
Entry Filed under: Uncategorized. .
19 Comments Add your own
Leave a comment
Some HTML allowed:
<a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>
Trackback this post | Subscribe to the comments via RSS Feed
1. کیان مهر | ژوئن 25th, 2007 at 7:49 ب.ظ
درود بر شماوجود چنین پایگاهی موجب افتخار است جوانان ایران را گاه سر فرازی رسیده پیروز باشیدپاینده ایران
2. کیان مهر | ژوئن 25th, 2007 at 7:51 ب.ظ
لینکتان کردم پیروزی با ما استپاینده ایران
3. محمود | ژوئن 28th, 2007 at 7:16 ب.ظ
اگر در این مجلس یک نماینده وطنخواه و در عین حال دمکرات و آزادیخواه وجود داشته باشد او هم اعلمی است . شما کوته بینان آنقدر درک تان پائین است که تفاوت تجزیه طلب با هویت طلب را نمیفهمید.من مصاحبه ها و مذاکرات چناب اعلمی را تعقیب میکنم او همواره ضمن اعلام انزجار از هر گونه تجزیه طلبی و کسانیکه به استقلال کشور دامن میزنند تنه خواهان اجتناب مسئولان از هرگونه خودسری و قانون شکنی است.در واقع شما با زیر پا نهادن وجدان و انصاف خود و با تکیه بر کج فهمی خویش قصد دارید به ناروا آقای اعلمی را مدافع تجزیه طلبان نشان دهید!!!واقعا باید شرم کرده و استغفار نمائید.مطمئن باشید که این توطئه شما نتیجه عکس خواهد داد زیرا مردم بخوبی آقای اعلمی را میشناسند.
4. محمود | ژوئن 28th, 2007 at 7:35 ب.ظ
متن کامل سوال آقای اعلمی بنقل از ایلنا را که در نوشته مورخ دوشنبه چهارم تیر 1386 خود با عنوان “حمایت اکبر اعلمی نماینده مجلس از جدایی طلبان پان ترک”سعی کرده اید با استناد به آن ایشان را حامی تجزیه طلبان پان ترک نشان دهید !!!؟در این کامنت منعکس مینمایم تا مخاطبین این وبلاگ ملاحظه و داوری نمایند و رسوا شود هر که در او غش باشد:تاريخ :08/03/1386 ساعت : 12:38 نماينده تبريز: وزاري كشور و اطلاعات، مبناي دستگيري جمع كثيري از شهروندان استانهاي آذربايجان شرقي وغربي، اردبيل و قم را اعلام كنند تهران- خبرگزاري كار ايراننماينده تبريز امروز سوال مشتركي از وزراي اطلاعات و كشور در خصوص مبناي دستگيري و بازداشت جمع كثيري از شهروندان استانهاي آذربايجان شرقي وغربي، اردبيل و قم پرسيد. به گزارش خبرنگار ايلنا، اكبر اعلمي در سوال خود آورده است؛ مبناي دستگيري و بازداشت جمع كثيري از شهروندان استانهاي آذربايجان شرقي و آذربايجان غربي، اردبيل و قم و دستگيري و بازداشت جمعي از فرهنگيان و محروم كردن آنان از برخي حقوق اجتماعي و شهروندي چيست؟وي، با تاكيد بر لزوم حفظ وحدت و همبستكي ملي و اعلام انزجار نسبت به كساني كه به هر طريق ممكن با رفتار و كردار خود به استقلال و تماميت ارضي كشور خدشه وارد كرده و یا انديشه هاي تجزيه طلبانه و توطئه عليه كشور را در سر مي پرورانند ونيز نظر به بندهاي 6، 7 و 14 اصل سوم و همچنين اصول 9، 15، 19، 20، 22، 23، 26، 27، 32، 36، 37، 38 و 39 قانون اساسي پاسخ فرماييد.اعلمي در شرح سوال خود از پورمحمدي ومحسني اژهاي آورده است: 1- آيا اشخاص را به صرف داشتن عقيدهاي و يا ابراز عشق و علاقه آنها نسبت به زبان و تاريخ و فرهنگ و علائق قومي خود و تاكيد و اصرار بر لزوم اجرايي شدن اصول 15 و 19 قانون اساسي را ميتوان مورد تعرض و مواخذه قرار داد؟2- آيا به نام حفظ استقلال وتماميت ارضي كشور ميتوان حقوق و آزاديهاي مشروع نظير آزادي بيان، آزادي عقيده، آزادي تشكيل اجتماعات و شركت در راهپيماييهاي بدون حمل سلاح و يا شركت در جمعيتها و انجمنهاي صنفي و حق استفاده از مفاد اصل 15 قانون اساسي را از افراد سلب كرد؟
5. محمود | ژوئن 28th, 2007 at 7:37 ب.ظ
ادامه – 3- آيا ميتوان به حيثيت، حقوق مسكن و شغل اشخاصي كه خواهان استفاده از حقوق و آزاديهاي مذكور هستند تعرض كرد و آيا بدون در نظر گرفتن ترتيبات قانوني ميتوان افراد را دستگير و بازداشت كرد. اساسا قبل از اينكه فردي مرتكب اعمال مغاير با قوانين موضوعه شود؛ آيا ميتوان مرتكب قصاص قبل از جنايت شد و او را دستگير و بازداشت كرد و يا براي مدتي از حقوق اجتماعياش محروم ساخت.4- آيا ميتوان برخلاف اصل 38 قانون اساسي افراد را به شهادت ، اقرار و يا سوگند مجبور ساخت؟5- كسي را كه به حكم قانون دستگير، بازداشت و زنداني شده است، آيا ميتوان هتك حرمت كرد؟6- آيا ميتوان افرادي كه براي استيفاء حقوق خود و ارايه گزارش عملكرد غيرقانوني برخي از عوامل امنيتي وانتظامي با نماينده خود در مجلس تماس برقرار مينمايند مورد تهديد قرار داد و آن را از اين كار منع و يا تعقيب كرد؟الف- چنانچه پاسخ جنابعالي به سوالات فوق منفي است؛ لطفا توضيح دهيد كه مبناي دستگيري و بازداشت و برخورد با جمع كثيري از شهروندان و فعالان ترك زبان در استانهاي آذربايجان شرقي، آذربايجان غربي، اردبيل ،قم ، تهران و … و همچنين دستگيري و بازداشت جمعي از فرهنگيان به بعضي از اتهامات مورد اشاره و عدم رعايت موارد مذكور چيست؟ چرا بعضي از اشخاصي كه با اينجانب تماس گرفته و گزارش ميدهند، مورد تهديد وتعقيب قرار ميگيرند؟ب- ارتكاب قتل هاي زنجيره اي توسط عده انگشت شماري از عوامل خودسر در وزارت اطلاعات ضربه سنگيني بر پيكره اين دستگاه مهم وارد ساخت و زحمات زيادي براي ترميم و بازسازي و ايجاد انگيزش دوباره در نيروهاي سالم و خدومي كه اكثريت اين وزارتخانه را شامل مي شود، صرف شد.آيا جنابعالي براي پيش گيري از تكرار چنين انحرافاتي كه نتيجه خودسري و قانون شكني تعدادي از افراد بوده است، تدابير لازم را انديشيده و بر عملكرد همه اعضاء و كاركنان اطلاعاتي در سطح استان ها و شهرستان ها نظارت دقيق و كامل اعمال مي فرماييد؟
6. محمود | ژوئن 28th, 2007 at 7:41 ب.ظ
حال منصفانه قضاوت نمائید که آیا این اقدام اقای اعلمی ناشی از التزام عملی ایشان به قانون اساسی و متن سوگندی است که شما ناشیانه از ان علیه او بهره برداری کرده اید هست و یا دفاع از تجزیه طلبان!!!!؟
7. محمود | ژوئن 28th, 2007 at 8:45 ب.ظ
بنقل از نشریه مزذور میثاق وابسته به طیف سرکوبگر مردم تبریز که در ماجرای 20 تیر دانشگاه تبریز دانشجویان را با قمه و قداره و تفنگ قصابی میکردند و به مدیر مسئولی فرهنگی که خود پیشگام سرکوب دانشجویان بوده است اتهامات ناروا و پوچ و بدون سندی را علیه یگانه نماینده واقعی ملت ایران در مجلس جناب دکتر اعلمی وارد ساخته اید که بر پایه عدل و انصاف و وجدان جبران نمائید.این طیف سرکوبگر مردم تبریز در ارگان خود یعنی میثاق که هیچگونه پایگاهی در نزد مردم ندارد اراجیفی را بیان کرده و شما هم چشم و گوش بسته و بدون اینکه شناخت لازم از آقای اعلمی داشته باشید انرا قی کرده اید!!!از دید این طیف سرکوبگر ضد مردمی هرکس که به دولت اعتراضی کرده و مظالبات قانونی خویش را بیان نماید تجزیه طلب محسوب میشود در حالیکه در آذربایجان اساسا تجزیه طلبی معنا و مفهومی ندارد و این اتهامات بهانه ای برای سرکوب مردم است.اگر دلیلی دارید که آقای اعلمی از جریان تجزیه طلب و یا کسانی که پرچم جمهوری آذربایجان را برافراشته اند حمایت کرده اند فقط یک دلیل ارائه دهید تا من هم از ایشان اعلام انزجار نمایم.زنده باد ایران مرگ بر تجزیه طلبان و مرگ بر دشمنان و سرکوبگران ملت و زنده باد تنها مدافع راستین مردم در مجلس
8. محمود | ژوئن 28th, 2007 at 9:19 ب.ظ
جهت اطلاع بیشتر شما از مواضع آقای اعلمی نطق ایشان در مورد حوادث آذربایجان را به نقل از ایران امروز ارسال میکنم تا وجان و انصاف شما را در باره ایشان ارزیابی نمایم : Wed / 24 05 2006 / 18:11 ايران به همه ايرانيان تعلق دارداكبر اعلمی: ايران يك واحد سياسی، فرهنگی و سرزمين مشاعی است كه به همه ايرانيان و اقوام ساكن در آن تعلق دارد و هيچيك بر ديگری برتری ندارد. اعتراضات اخير آذریزبانان در واقع اعتراض به وجود نوعی آپارتايد فرهنگی، سياسی و اقتصادی است. Wed / 24 05 2006 / 18:11ايلنا: نماينده تبريز در مجلس هفتم اعتراضات اخير آذریزبانان را در واقع اعتراض به وجود نوعی آپارتايد فرهنگی، سياسی و اقتصادی خواند. به گزارش خبرنگار” ايلنا”، اكبر اعلمی با پاسداشت روز آزادی خرمشهر گفت: درپی تذكرات مكرر اينجانب و برخی از همكارانم مبنی بر لزوم برخورد قانونی با محركين و عوامل تحقير اقوام و اهانت به ترك زبانان شريف، لاجرم مسؤولان امر تصميم به توقيف روزنامه دولتی ايران گرفتند.وی افزود: گرچه گستاخی دست اندركاران مرتبط با اين مطلب موهن محرك و سائق تظاهرات اعتراضآميز در نقاط مختلف كشور بود، ليكن محدود و معطوف كردن اعتراضات روزهای اخير به انعكاس يك طنز موهن در روزنامه مزبور و متوجه كردن تقصيرات و انگشت اتهام به سوی چند نفر از دست اندركاران مطبوعاتی، نشان ساده انگاری و سطحینگری است. لذا مادامیكه انگيزهها و عوامل اصلی وقايع اخير دقيقا مورد بررسی و كالبدشكافی عميق قرار نگيرد، تكرار اين قبيل اعتراضات كه متاسفانه در موارد محدودی آنهم بدليل تحريكات و اقدامات غيرمدبرانه و خشن برخی از مسؤولان سياسی و نيروهای انتظامی به حوادث ناگوار منجر شد، اجتنابناپذير است.
9. محمود | ژوئن 28th, 2007 at 9:21 ب.ظ
ادامه-وی افزود: به عبارت ديگر واكنش مردم به مطلب مندرج در روزنامه ايران بيش از آنكه ناظر به خطای فاحش بعضی از دست اندركاران روزنامه ايران باشد، حامل پيام مهمی به دولت به مفهوم حاكميت و بيان اعتراض به وجود نوعی آپارتايد فرهنگی، سياسی و اقتصادی بود كه متاسفانه سالهای سال اسباب رنجش خاطر اقوام مختلف از جمله ترك زبانان و مردم آذربايجان را فراهم ساخته است. از اين رو در اين فرصت اندك اجمالا به ريشههای اعتراضات اخير میپردازم.وی با اشاره به سه اصل قانون اساسی گفت: ايران يك واحد سياسی، فرهنگی و سرزمين مشاعی است كه به همه ايرانيان و اقوام ساكن در آن تعلق دارد و هيچيك بر ديگری برتری ندارد. فارس، ترك، كرد، عرب، بلوچ، بختياری، تركمن، قشقايی، شاهسون و ساير اقوام ايرانی به رغم تفاوتهای نسبتا فاحش در زبان، گوش، آداب و سنن و مذهب و فرهنگ و هنر خود در طول سده های متمادی و داد و ستد و تعامل فرهنگی ژرفی كه ميان آنها صورت گرفته است، اركان بهم پيوسته يك ملت را تشكيل داده و ضمن مشاركت در پيدايش وگسترش فرهنگ و تمدن ايرانی با انسجام خود وحدت ملی را حفظ و تماميت ارضی را تضمين كردهاند.وی افزود: بديهی است در چنين بافت جمعيتی متنوعی چنانچه از الگوی مطلوبی جهت حفظ و ارتقا همبستگی ملی استفاده نشود، دستيابی به وحدت و حفظ تماميت ارضی بسيار دشوار خواهد بود. الگوی مذكور از يكسو بايد متضمن احترام به هويت قومی و از سوی ديگر تقويت تعلقات ملی بصورت توام و مبتنی بر عمل به حق و تجليل از كرامت انسانی باشد.اعلمی گفت: به بيان ديگر، نظر به اينكه هويت قومی و تعلقات ملی به عنوان دو مكمل، لازم و ملزوم يكديگر بوده و با تاثير و تاثر متقابل برهم، اجزای تفكيكناپذير ملت ايران را تشكيل میدهد، از اين رو دوام و قوام و چسبندگی و پيوستگی ملت در گرو احترام توام به شاخصهها و مظاهر موثر در هويت قومی و وابستگیهای ملی در ابعاد مختلف فرهنگ، زبان، هنر و مذهب است.
10. محمود | ژوئن 28th, 2007 at 9:35 ب.ظ
ادامه – وی افزود: بنابراين هريك از اقوام ايرانی به موازات وابستگی به تعلقات ملی خود، بايد احساس نمايند كه دارای يك هويت قومی مستقل و آزاد هستند و میتوانند مظاهر آن را نيز در همه شئون زندگی خود ظهور و بروز و رشد دهند. در غير اين صورت چه بسا اقوام مختلف در فرصت مناسب به عمده كردن تعصبات و ويژگیهای قومی خود روی آورده و بطور مطلق از تعلقات ملی خود دوری گزينند كه حاصلی جز ايجاد اختلال در همبستگی و آسيب جدی به وحدت سياسی به همراه ندارد.اعلمی گفت: چنانكه اشاره شد واضعان قانون اساسی با در نظر گرفتن اين واقعيت، مهمترين عامل شكوفايی تعلقات ملی و چسبندگی و وحدت و همبستگی ملی را در گرو رفع تبعيض و تحقق و رشد و بالندگی مظاهر و شاخصههای فرهنگی اقوام و توجه و احترام به حقوق و كرامت انسانی هريك از آنان بيان كرده و حتی در بند 6 اصل سوم قانون اساسی، كرامت و ارزش والای انسانی و ازادی توام با مسؤوليت او در برابر خدا را يكی از پايههای ايمانی نظام جمهوری اسلامی عنوان میكند و در بند (ج) همين اصل متذكر میشود كه استقرار اين نظام بايد به تامين و تحقق قسط و عدل و استقلال سياسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و بالاخره همبستگی ملی منتهی شود.نماينده تبريز گفت: بر اين اساس چنانچه با رويكرد آسيب شناسانه به وقايع اخير توجه گردد، بايد پذيرفت كمتوجهی به واقعيتی به نام هويت قومی و بعضا قربانی كردن مظاهر موثر در آن بپای تعلقات ملی عامل و ريشه اصلی چنين واكنشها و انفجارهايی است كه در يك چشم برهم زدن جرقهای را به حريق بزرگی مبدل میسازد.وی افزود: پر واضح است وقتی كه اقوام مختلف از جمله قوم بزرگ ترك و آذربايجانيان غيور كه اكنون بخش اعظم و تفكيك ناپذير ملت ايران را تشكيل میدهند، چندين دهه به دلايل واهی نه تنها از امكان تظاهر كامل ويژگیها و مظاهر هويت قومی خود به شرحی كه در قانون اساسی بيان گرديده، برخوردار نمیشوند، با ايجاد كوچكترين جرقهای اين جرقه به حريقی مبدل و در نتيجه آتش عظيمی را بپا می كنند. در اين صورت بايد كسانی را مقصر دانست كه سالهای سال بذر نفاق و آپارتايد و تبعيض را پاشيدهاند و اكنون طوفان درو میكنند!
11. محمود | ژوئن 28th, 2007 at 9:35 ب.ظ
ادامه -اعلمی گفت: اما مادامی كه افراد بدنام و شخصيتهای منفی فيلمها و داستانها نظير چاپلوسان، اراذل و اوباش جامعه، افراد نادان و ساده لوح در كسوت قوميتها و تركها به نمايش در میآيد و زبان و لهجهها و گويشهای تركی نه ازباب مزاح بلكه با هدف كودن جلوه دادن و تحقير و تمسخر و هزل و اهانت يك قوم هتك حرمت میشود، مفاخر و مشاهير قوميتهای مختلف از جمله مفاخر و مشاهير ترك زبان به فراموشی سپرده میشود و در كنج انزوا قرار گرفته و امكان بزرگداشت شخصيتهايی نظير ثقه الاسلام، نويسنده اولين قانون اساسی در ايران، شيخ محمد خيابانی و باقرخان و ستارخان قهرمانان ملی و بابك خرمالدين انترناسيوناليستی كه برای آزادی ايران پرچم ظلم ستيزی را بر افراشته و جان خود را در مبارزه با خلفای جور و اسلام پناه از دست میدهد، ميسر نمیشود و مادامی كه فرهنگ و زبان و موسيقی و آداب و سنن تركان و آذربايجان و ساير اقوام به نحو دلخواه امكان ظهور و بروز را نمیيابند و آثار باستانی آنها نظير ارك مورد بی مهری قرار میگيرد، گاه اعتبارات بطور ناعادلانه و به زيان مناطق ترك زبان توزيع میشود، شعار تيم ملی فوتبال ايران ستارگان پارسی تعيين میشود. جملگی زخمهای كهنهای است كه دريك جا سرباز میكند و جرقهای است كه در مواجهه با گستاخی روزنامه ايران به آتش تبديل میشود.
12. محمود | ژوئن 28th, 2007 at 9:37 ب.ظ
با توجه به مراتب فوق اگر قدری وجدان و انصاف و شرف ایرانی باقی باشد جبران خواهید کرد.
13. مزدک | ژوئن 29th, 2007 at 6:50 ق.ظ
پاینده ایرانجناب محمود چند نکته باید خدمتتان بگویم.ابتدا اینکه کمی با ادب باشید و اگر این نوشته ناراحتتان کرده می توانید بدون فحاشی نظرتان را بفرماید. من با بخشی از سخنان شما موافق هستم اما:پایمال کردن حقوق ملت شامل همه اقوام ایرانی است و فقط شامل آذری ها نمی شود.تا زمانی حکومت جمهوری اسلامی روی کار باشد اوضاع همه ی مابه همین روال خواهد بود.بهترین فکری که می توان کرد این است که نشریات پان ترک از آقای اعلمی سوء استفاده می کنند!!!؟اگر فردای روز نمایندگان عرب هم از تحرکات اعراب خوزستان حمایت کنندو نمایندگان اقوام دیگر از شلوغ بازی عده ای از اقوام خود ،دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود و ایران می شود ایرانستان.ما هم در حزب پان ایرانیست بارها و بارها به اتحاد اقوام ایرانی تاکید کرده ایم و شعار ما دولت اتحاد اقوام بزرگ ایرانی است. ما حقوق یکسان برای تمام اقوام از جمله آذری های دلاور به عنوان یک قوم از اقوام جامعه بزرگ ایرانی خواستاریم ولی جایی که حرف از ملت ترک می شود مسئله فرق می کند ما هویتی جدا از هویت ملت ایرانی برای هیچ یک از اقوم قائل نیستیم.تمام اینها در یک چهارچوب به نام ملت ایران قابل تعریف هستند. شما شعارهای این گروه هارا نگاه کنید که همیشه نظر به ترکیه دارند. پرچم ایران را به آتش میکشند و پرچم آذربایجان را بالا می برند و کلاً منکر هویت ایرانی خود هستند! این ها همه از دسیسه های استعمار است که بر روی خواست های قومی متمرکز می شوند و رژیم ه با رفتار نابخردانه اش بر این بحران دامن می زند. آقای محمود ترس ما این است فردای روز این رویه ای شود برای دیگر نمایندگان و این خطر بسیار بزرگی است برای امنیت ملی. دغدغه ای که ما به عنوان یک پان ایرانیست در مود میهن خود داریم باید برای شما قابل قبول باشد. چند روز آینده نوشته ای در مورد همین آقایان روی تارنگار خواهد بود امیدوارم آنرا بخوانید.در پایان باید بگویم وجدان و شرف و انصاف ایرانی ما به آن اندازه است که در اینجا توانسته اید به اندازه ی چندین صفحه نوشته به جای بگذارید و ما هم آرا حذف نکرده و به صورت منطقی جواب شما را بدهیم.پاینده ایران
14. محمود | ژوئن 29th, 2007 at 9:48 ق.ظ
ایکاش برای درک سخنان جناب اعلمی شما مقاله امروز تارنگارتان را با نطق و سوال آقای اعلمی مقایسه میکردید اگر قرار بر سو استفاده دیگران باشد تجزیه طلبان خوزستان هم از مطالب شما که بیانگر گوشه ای از مطالبات مردم خوزستان است سو استفاده خواهند کرد .مهم این است که مطالبات قانونی توسط شخصیت های موجه مطرح شود تا مرز جدایی طلبان و خواسته های شوم آنان با مطالبات واقعی مردم مشخص گردد.از طرفی تعجب بنده از این است که شما چرا تحت تاثیر فریبکاران میثاق که سرکوبگران مردم تبریز هستند واقع شده اید و بالاخره اینکه بمن پاسخ ندادید که آقای اعلمی کجا از جدایی طلبان و یا کسانی که پرچم بیگانگان را بر افراشته اند دفاع کرده است در حالیکه من دلیلی برای رد این ادعا ارائه کردم .لذا اگر پی به اشتباه خود برده اید آیا انصاف ایجاب نمی کند که خطای خود و تهمتی که به یک ایرانی و مدافع تمامیت ایران زده اید را جبران نمائید.فراموش نکنید که همین نماینده تبریز سالها در دفاع از تمامیت ارضی و در خوزستان شما در مقابل متجاوزان جنگیده است. نابود باد جدایی طلبان پاینده باد ایران متحد باد تمام اقوام ایرانی نابود باد سرکوبگران ملت و زنده باد دکتر اعلمی مدافع حقوق ملت
15. محمود | ژوئن 29th, 2007 at 9:50 ق.ظ
آقای تهرانی ا!ین دوازدهمین کامنتی است که در پاسخ به مقاله سرکوبگران ملت در میثاف تحت عنوان :”اكبر اعلمي و حمايت از برهم زنندگان امنيت مردم آذربايجان ” برای تارنمای شما یعنی” اقتدار ملی “ارسال میکنم .اما بر خلاف تارنمای” تریبون آزاد پان ایرانیست در خوزستان ” هیچیک از آنها را منعکس نکزده اید!!!گمان میکردم که حداقل شهامت یک ایرانی در شما وجود داشته باشد و پس از پی بردن به اشتباه خود و از اینکه همنوا با سرکوبگران مردم تبریز یعنی میثاقیان یک ایرانی وطنخواه نظیر دکتر اعلمی را که سالها در دفاع از تمامیت ارضی ایران در برابر متجاوزین عراقی جنگیده را به حامی جدایی طلبان متهم کرده اید جبران نمائید اما انقدر ترسو هستید و بی انصاف که حتی از انعکاس پاسخ های منطقی هم اجتناب می ورزید و اجازه نمیدهید که هواداران اقای اعلمی بطور مستدل پاسخ شما را بدهند.آیا واقعا دلیلی برای اثبات حمایت اعلمی از جدایی طلبان دارید ؟!اگر ندارید که قطعا هم اشتباه میکنید چرا کورکورانه به پیروی از سرکوبگران مردم در میثاق یک ایرانی آزاده را متهم میکنید .؟! ایکاش انصاف میکردید و قبل از هر گونه پیشداوری مواضع آقای اعلمی را مطالعه میکردید.از آنجا که از انعکاس این کامنت ها تا کنون خودداری کرده اید هر روز در یک وبلاگ آنرا منعکس خواهم کرد تا پی به ماهیت واقعی شما ببرند.امروز نوبت وبلاگ تریبون آزاد پان ایرانیست در خوزستان است. پاینده باد ایران و زنده و متحد باد آذربایجان و خوزستان و سایر استان ها و اقوام ایرانی
16. رام کننده حیوانات | ژوئن 29th, 2007 at 11:48 ب.ظ
مزدک مزدور اگر موافق باشی سگمان در این تریبون آزاد شما و بخصوص در این مزخرفات شما بشاشد بنحوی که بصورت مبارک نیز بپاشد. اگر اجازه میفرمائید لطفا از طریق ایمیل بنده موافقت خود را اعلام کنید.
17. بیوک | ژوئن 30th, 2007 at 10:44 ق.ظ
اولا- از کی تابحال شما ضدانقلابیون و مخالفان سرسخت نظام با شورای نگهبان و همچنین چماقداران میثاق که در هجوم به دانشگاه تبریز و مجروح کردن دانشجویان مشارکت فعال داشته اند هم کاسه شده اید! ثانیا- گوه خوری مردم آذربایجان و نماینده نستوه ودلاور آن به شما اراذل و اوباش نیامده.شما تنبان خود و خوزستان را محکم نگهدارید تا طمعکاران آنرا به یغما نبرند آذربایجان پیشکش ! این دیار خود غیور مردانی مانند ستارخان و باقرخان و اعلمی ها دارد که هم از خود دفاع نماید و هم در روز مبادا به مدد خوزستان و سایر نقاط ایران بیاید تا از ایران جدا نشود. ما تجزیه طلب نداریم و اگر هم باشد مانند شما پخی نیستند که تاثیر گذار باشند.چند نفری هم که در خارج بکمک سرویس های اطلاعاتی بیگانگان هارت و پورت میکنند اگر کوچکترین تاثیری در چند نفر بگذارند ناشی از برخوردهای غلط شعبان بی مخ هایی مانند چماقداران شاغل در نشریه کم تیراژ و غیر قابل اعتنای میثاق است.پس دست از این جو سازی های احمقانه علیه آقای اعلمی و مردم آذربایجان بردارید.
18. مهدی | جولای 1st, 2007 at 1:39 ب.ظ
این گونه اتهامات علیه یک نماینده آزادیخواه و مردمی با هیچیک از اصول انسانی و اخلاقی سازگار نیست.واقعا متاسفم.
19. خشایار | جولای 6th, 2007 at 1:38 ق.ظ
باید بگویم که در ایران نه ملت های مختلف داریم و نه کشورهای مختلف . حتی تعریف قومیت برای مردم ایران غلط است . قومیت ها باید در چیزهای بسیاری با هم متفاوت باشند . ( لازم به ذکر است که غذا و پوشش جزو این دسته نیست زیرا هردو از آب و هوا و محصولات منطقه ای ناشی می شود ) اما مردم ایران در نواحی مختلف فقط در زبان و اندکی موسیقی تفاوت دارند . آقای محمود من در برخی موارد با شما موافقم ولی در چند مورد نه . باید بدانید که همه ایران مال همه ایرانیان است . یعنی به همان اندازه که یک بلوچ در سیستان و بلوچستان سهم دارد شمای آذری هم سهم دارید و برعکس و باید بدانید که ما چیزی به نام مفاخیر و مشاهیر ترک نداریم همانطور که چیزی به نام مفاخیر و مشاهیر فارس نداریم . هر کدام از این مفاخر و مشاهیر ایرانی بوده و برای هیچ عده خاصی نیستند . همانطور که ستارخان و باقرخان متعلق به همه اند فردوسی و سعدی نیز متعلق به همه اند . درست است که به زبان های مختلف سخن می گفتند اما همه آن ها ایرانی اند و مال ایرانیان هستند . همانطور که ابومسلم متعلق به همه است بابک نیز مال همه است و متعلق به هیچ گروه خاصی نیست و این که شما افتخار و مالکیت آن ها را به آذری ها نسبت می دهید اشتباه و از سیاست های پان ترکها و پان فارس ها و… است .شما گفته اید : ” مادامی كه فرهنگ و زبان و موسيقی و آداب و سنن تركان و آذربايجان و ساير اقوام … ” من همانطور که گفتم اقوام از نظر موسیقی و زبان فرق دارند نه از نظر آداب و سنن . شما یک سنت آذری بگو که در نواحی دیگر کشور رعایت نمی شود . نمی توان آداب و سنن را مایه اختلاف قرار داد . من می پذیرم که در برخی زمان ها به اقوام غیر فارسی در زمینه زبان ستم هایی شده . مثلا در زمینه تدریس زبان محلی . اما برخی از عزیزان پا را فراتر گذاشته و می گویند باید تمام کتب درسی به زبان محلی نوشته شود که این غلط است . زبان فارسی رسمی باید در تمام نواحی کشور جریان داشته باشد . بهترین کار از نظر من افزودن یک واحد درسی به نام زبان و ادبیات آذری یا کردی یا لری یا… با درس دادن زبان و ادبیات فارسی در کنار آن . اما تقریبا با بقیه نظرات شما درباره یکپارچگی ایران موافقم .