Archive for اکتبر, 2009
پاينده ايران
پوستر کیفیت بالا منشور حقوق بشر كوروش بزرگ كاري از روزنامه امرداد دریافت ۱.۲۷ مگابایت
اين فيلم چند ماه پيش روي تارنما قرار داده شده بود.
در جستجوی کوروش بزرگ

تهیه کننده : اسپنتا پروداکشنز spenta productions
12.48 دقیقه – برگردان شده به زبان فارسی
دریافت با گنجایش پایین – 9 مگابایت دریافت با گنجایش بالا – 18 مگابایت
آموزش دانلود فایل ( از مدیا فایر)
پاينده ايران
اکتبر 29th, 2009
ابوالفضل عابدینی با قرار وثیقه آزاد شد.
عصر امروز ابوالفضل عابدینی پس از تحمل چهار ماه زندان با تودیع قرار وثیقه 30 میلیون تومانی از زندان آزاد شد.
ظهر امروز پس از برگزاری دادگاه یک ساعت و نیمه در دادگاه انقلاب اهواز و ارایه مستندات مبنی بر رد اتهامات منتسبه و همچنین دفاعیات مستدل وکیل ایشان آقای اولیایی فرد، قاضی پرونده با تبدیل قرار بازداشت به وثیقه موافقت نموده و سرور عابدینی پس از ۱۱۸ روز ساعاتی پیش از زندان سپیدار اهواز آزاد شد.
خانواده،دوستان، هم اندیشان و هموندان حزب پان ایرانیست که از راههای دور و نزدیک برای پیگیری دادگاه به اهواز آمده بودند به هنگام شنیدن خبر آزادی، با گردهمایی روبروی زندان سپیدار و دیدن چهره سرور عابدینی همگی با خوشحالی آزادی وی را شادباش گفتند.
پایگاه آریو برزن نیز آزادی این جوان میهن پرست و آزاده را به همه کوشندگان راه آزادی و سربلندی ایران زمین بویژه پویندگان راه پان ایرانیسم شاد باش گفته و آرزوی آزادی همه میهن پرستان از جمله سرور پیشکسوت حسین شهریاری که هم اکنون در زندان رجایی شهر کرج می باشد را از اهورای ایران خواستار است.
پاینده ایران
پایگاه آریو برزن خوزستان
شامگاه 4 آبان 1388
بدون شرح!!!!

ابوالفضل عابدینی پیش از آزادی در کنار دکتر اولیایی فرد وکیل ایشان در دادگاه انقلاب اهواز ۴ آبان۱۳۸۸
بایگانی جستاری:سرور ابوالفضل عابدینی
اکتبر 26th, 2009
روز سه شنبه ۲۱ مهرماه ۸۸ سرور مهندس رضا کرمانی در گفتگویی که با خانم حمیده آرمیده در برنامه زن امروز صدای آمریکا انجام دادند،درباره سرور شهریاری که مدتی است در زندان رجایی شهر کرج هستند و همچنین درباره زندانی شدن سرورران عابدینی، شهریاری، اسکندری، تبعید سرور حجت کلاشی که در خدمت سربازی هستند به شهر دورافتاده خاش(علیرغم داشتن مدرک فوق لیسانس و تک پسر بودن) و احضارهای پیاپی هموندان و هوادران حزب از جمله ملکی و دهقان و خود ایشان به اداره اطلاعات توضیحاتی دادند.

دریافت پوشه دیداری 5.58 مگابایت
(این گفتگو را آنلاین در کانال یوتیوب حزب ببینید)
دریافت پوشه شنیداری 600 کیلوبایت (اینترنت کم سرعت)
اگر نمیتوانید فایلی دریافت کنید آموزش دریافت فایل از فضای مدیا فایر را ببینید
بایگانی جستاری: دریافت(دانلود) کتاب ، آوا ، نما
نگاه کنید:
اکتبر 16th, 2009
تهدید امارات به شکایت از ایران در صورت عدم تمکین به مذاکره!
مدتی است که این شیخ نشین، با طرح موضوعاتی مانند میانجیگری دیگر کشورها و یا شکایت در مراجع بینالمللی درباره جزایر سهگانه کشورمان، تلاش دارد با سیاستی زیرکانه، موضوع را به گونهای نشان دهد که از مرحله ادعا خارج بوده و به عنوان یک واقعیت و حق برای اماراتیها مطرح نماید… جهان عرب باید برای حل اختلاف چهل ساله با ایران درباره جزایر سهگانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی به امارات فکری کند!
سرویس بینالملل ـ «عبدالله عبدالعزیز الغریر»، رئیس مجلس مشورتی ملی امارات که در حال بازدید از تونس است، به خبرنگاران گفت: جهان عرب باید برای حل اختلاف چهل ساله با ایران، درباره جزایر سهگانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی به امارات چارهای بیندیشد!
به گزارش خبرنگار «تابناک»، بر پایه گزارشهای منتشره، او در دیدار با «زین العابدین بن علی»، رئیس جمهور تونس، بار دیگر این درخواست را مطرح کرد و اظهار داشت: میانجیگری مستقیم کشورهای عربی به ویژه تونس را برای حل این موضوع خواستاریم.
الغریر در ادامه اظهاراتش، پای را از این فراتر گذاشته و گفته است: اگر ایران بار دیگر به بهانهتراشی در این باره اقدام کند! علیه ایران به دادگاه بینالمللی شکایت خواهیم کرد.
در همین حال، برخی رسانههای عربی به همراه انتشار با آب و تاب این خبر نوشتند: برای نخستین بار است که امارات با این شدت خواهان حل موضوع شده و این در حالی است که این کشور، بزرگترین شریک تجاری ایران در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
بنا بر این گزارش، اماراتیها پیش از این نیز موضوع میانجیگری روسیه را در این باره مطرح کرده بودند. در واقع، مدتی است که این شیخ نشین، با طرح موضوعاتی مانند میانجیگری دیگر کشورها و یا شکایت در مراجع بینالمللی درباره جزایر سهگانه کشورمان، تلاش دارد با سیاستی زیرکانه موضوع را به گونهای نشان دهد که از مرحله ادعا خارج بوده و به عنوان یک واقعیت و حق برای اماراتیها مطرح کند.
به نظر میرسد، موضعگیری شدیدتر کشورمان در قبال چنین اظهاراتی و تجدیدنظر در سیاستهای تجاری ایران در امر تبادلات با این شیخنشین، سبب خواهد شد که آنها چنین ادعاهای بیپایهای را مستمر تکرار نکنند.
بایگانی جستاری:دسیسه های ضد ايراني
اکتبر 13th, 2009

دیروز در کنار آزادی امروز محروم از آزادی
امروز ۱۶ مهرماه ۱۳۸۸ بازداشت سرور ابوالفضل عابدینی هم اندیش میهن پرست مان ۱۰۰ روزه شد. این جوان پاک ایرانی به کدامین جرم اثبات نشده ۱۰۰ روز باید در محبس باشد؟
نمیدانیم روزگار درون زندان بر تو چگونه سپری می شود اما بی شک استوارتر از آنی که خم به ابرو بیاوری راستی در نبودت هیات مدیره سندیکای نیشکر هفت تپه که برای ستاندن حقشان شبانه روز تلاش کردی همگی به زندان محکوم شدند! و تا چندی دیگر به تو می پیوندند،خبر خوشایندی نیست اما تو مدت هاست به شنیدن اینگونه اخبار خو گرفته ای…هر چند در میان دوستان و خانواده ات نیستی اما بدان همه به یاد تو و دلتنگ تواند و در انتظار شنیدن خبر آزادی ات.
با یک دل غمگین به جهان شادی نیست تا یک ده ویران بُود آبادی نیست
تا در هـمـه جــهان یکــــی زنـدان هــست در هیچ کجای عالم آزادی نیست
جمله ی زنده یاد دکتر محمد رضا عاملی تهرانی را فراموش نکنید… گر حق نتوان گفت آسان توان زیست.
پاینده ایران
شامگاه ۱۶ مهرماه ۱۳۸۸ – اهواز
اکتبر 8th, 2009
به نام خداوند جان و خرد
پاینده ایران
رنجهای ابوالفضل جوان
ابوالفضل عابدینی، جوان ۲۸ ساله ی پان ایرانیست، قریب به سه ماه است که در زندان بسر می برد. او بعد از مدتی که امکان تماس با بیرون یافت؛ یکی ، دو روزی را ازرنجهایی که بر او دربازجویی ها رفته بود سخن می گفت ؛ اما آنگاه که شنید ، اجلاس دریای مازندران بدون حضورایران برگزار شده است؛ گویی رنجهای مادر میهن وملت ایران ، دوباره رنجهای شخصی او را به فراموشی سپرد. او از زندان خطا ب به یارانش می گفت: ” کاری بکنید، بیانیه ای بدهید، دریای مازندرانمان رفت! خاک وطن که رفت، چه خاکی به سر کنم !؟ “
اولین باری که اورا دیدم ، نوجوان ترکه ای بود پر از شور و انرژی که همین انرژی فوق العاده، جسم اورا تدبیر می کرد. رابطه ی ماده و انرژی در او به نفع انرژی بود و ماده مسخر این انرژی! اما چندی که رفت، این انرژی را عشق به میهن و ایران بزرگ در دایره ی احاطه ی خود درآورد و رابطه ی انرژی و عشق در او به نفع عشق رقم خورد . درسالهایی که سپری می شد، روز به روز این جوان در تعمق وتوجه خود به امور ملی و سرزمینی اش دقی تر و دقیق تر می شد که دایره عقل را چنان وسعت بخشید که عشق را به ساحت عقل کشانید. حال او باعقل عاشق خود به میهن می اندیشید و رنجهای میهن را می دید و این انرژی را برای یافتن مرهمی برای رنجها بکار می گرفت .
خانه ی او ومادر گرامی اش اتاقی بود کوچک با اندک امکانات اولیه. او با این بار گران و همه داشته هایش یعنی جسم نحیف ، انرژی و عقل عاشقش در این خانه می زیست. مادر پا به سن گذاشته ای دارد که با عینک تقریبا ضخیمی که به چشم می زند ، همیشه چشم به راه فرزند کوچک خود است. صدای در اورا می شناسد و با خوشحالی به سوی در می شتابد. هنگامی که ابوالفضل مشغول کاری بیرون از خانه است، صدای زنگ تلفنش را به انتظار می نشیند. اضطراب و نگرانی برای فرزند جزء طبیعتش شده و در جسم او منزل دارد و نمای عمومی اورا تشکیل می دهد.
هنگامی که به دیدار این حامی مهم و بزرگ ابوالفضل رفته بودیم ، شررهای رضایت و افتخار را در چشم اودیدم .این شیر زن بختیاری با همه ی رنجهایی که غیر مستقیم از ناحیه ی فرزند خود دیده است ، فرزندش را با ژرفای وجود دوست دارد و اورا می ستاید، این بانوی بزرگ می داند که فرزندش، جوان ارزشمندی است وکارهای او در خورتحسین!
ابوالفضل از این خانه ی محقر پا به بیرون می نهد نه رنج نان دارد که باید داشته باشد و نه رنج خانه و کار که هر دو را نیاز دارد ؛ اما او رنج کارگران هفت تپه ، رانندگان شرکت اتوبوسرانی و معلمین…..را با خود دارد؛ گویی رنج آنها رنج اوست و او دیگر هیچ رنج دیگری ندارد . اکنون ابوالفضل دیگرخودش نیست؛ او معلمی است که باید به فرزندان ایران زمین بیاموزد ؛ با شرافت و دانش و توانایی ،” دست به دست هم دهیم به مهر…. میهن خویش را کنیم آباد “. اما مشکلات معیشت و مدیریت نا کارآمد دست و پای آموزگار ایرانی را بسته است ، ابوالفضل با این ریسمانها و تنندگان آن می ستیزد . اوکارگر هفت تپه ای می شود که قرار بود حقش را قبل از آنکه عرقش خشک شود به او بپردازند اما اکنون عرق خجالت از خانواده و فرزند وآشنا دیگراز رخسارش نمی رود ، مافیای مخوف شکر چرخ کارخانه ها را از جا کنده است ، او نمی خواهد کارخانه های تولیدی میهنش از کار بیفتند ، او کارگرو کارخانه و سرمایه دار را دوست دارداما با مافیا باید بجنگد و او می جنگد!
اما جدای از همه ی این رنجها او رنج گوشه گوشه ی ایران را نیزدارد و برای کاستیها و کژیهایش خون دل می خورد. او در اندیشه این است که چرا سرزمین ما آنسان شکوهمند که باید باشد نیست؟ او می گوید چرا تبار ایرانی هر کدام به نوعی، در گوشه ای با فاجعه ای با دردی با رنجی جانکاه دست به گریبانند. او نیک می داند آنچه بنام زندگی بر ما تحمیل شده، آنی نیست که باید باشد . او می داند ما به اجبار طبیعت زنده ایم و این اجبار را که آمیخته با کاستیهاست زندگی نام نهاده ایم ، اما او بدرستی به این امر ایمان دارد که “زندگی زنده بودن نیست “. او رنجهای مادر میهن را بر شانه های خود می کشد، لبخند می زند وآرام بر گوش مادر زمزمه می کند ؛ پاینده ایران !
آباد باش ای ایران
آزاد باش ای ایران
از ما فرزندان خود دلشاد باش ای ایران .
نویسنده: از اعضای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست
برگرفته از:وبلاگ رسمی سازمان جوانان پان ایرانیست
بایگانی جستاری:بخش سرور ابوالفضل عابدینی و نوشتارهاي پان ایرانیستي
اکتبر 5th, 2009