Archive for آوریل, 2009

نماهنگ روز ملی خلیج پارس روبروی سفارت امارات

پاینده ایران

با نزدیک شدن به دهم اردیبهشت روز ملی خلیج پارس و سالروز گردهمایی بزرگ میهن پرستان در برابر سفارت شیخک نشین امارات متحده عربی که با فراخوان سازمان جوانان حزب پان ایرانیست انجام پذیرفت نماهنگی از تصاویر آن روز فراموش نشدنی و جاودانه با ترانه ی زیبای خلیج پارس از ابی به یاران و هم اندیشان گرامی پیشکش می گردد.

کیفیت بالا  ۵۱.۹۹ مگابایت   دریافت

کیفیت پایین ۴ مگابایت  دریافت

 

 نمایی از گردهمایی روبروی سفارت امارات1387

 برای دیدن همه گفتگوها ، فیلم و عکس ها روی پیوند زیر کلیک کنید:

 گردهمایی روز ملی خلیج پارس روبروی سفارت امارات


 بایگانی تریبون آزاد پان ایرانیست – اردی بهشت1387  

روزنامه های سراسری خبر برگزاری این گردهمایی را بدون نام بردن از حزب پان ایرانیست به گونه ای گسترده پوشش دادند. برای دیدن روزنامه های روی روزنامه های 11 اردیبهشت 1387 کلیک کنید.

4 comments آوریل 29th, 2009

گفتگوی دکتر سهراب اعظم زنگنه با رادیو صدای آمریکا پیرامون انتخابات

پاینده ایران

                               دکتر سهراب اعظم زنگنه دبیرکل پیشین حزب پان ایرانیست

با توجه به نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری در 22 خردادماه سال جاری و کوشش های حاکمیت فرقه ای جمهوری اسلامی برای تشویق هر چه بیشتر مردم به حضور در پای صندوق های رای،می توانید گفتگوی سرور دکتر “سهراب اعظم زنگنه” که 4 سال پیش در سه شنبه 30 فروردین 1384 برابر با 19 آپریل 2005 میلادی با رادیو صدای آمریکا انجام پذیرفته را بشنوید که در آن دکتر زنگنه دبیرکل وقت حزب، دیدگاه های حزب پان ایرانیست را درباره انتخابات حاکمیت فرقه ای بیان می دارد.

 49 دقیقه – شنیداریwma – گنجایش90/2مگابایت

دانلود یکراست       دانلود از مدیافایر

بایگانی: دریافت (دانلود دیداری و شنیداری)

به امید ایرانی آباد و آزاد در سایه حاکمیت ملی

پاینده ایران

Add comment آوریل 18th, 2009

برگی از تاریخ: تشنج شدید در مجلس و دعوا با محسن پزشکپور رهبر پان ایرانیست

تشنج شدید در مجلس (اول تیرماه ۱۳۵۷ هجری شمسی برابر ۲۲ ژوئن ۱۹۷۸ میلادی)

مجلس شورای ملی در یک جلسه متشنج، شاهد پاسخگویی عده‌ای از نمایندگان به همکارانِ از حزب کناررفته خود بود. سومین ناطق پیش از دستور محسن پزشکپور بود. وی با گفتن این‌که می‌خواهد پیامی از سوی حزب پان ایرانیست بخواند، مجلس را متشنج کرد.

حسین تجدد یکی از نمایندگان به وی گفت پیامی به جز پیام حزب رستاخیز ملت ایران وجود ندارد و شما حق ندارید پیام دیگری بخوانید. در میان سخنان پزشکپور، چند بار مجلس به شدت متشنج شد و نمایندگان با فریادهای خود به اظهارات ناطق اعتراض می کردند، ولی ناطق بدون توجه به تشنج شدید مجلس، مطالب خود را از روی نوشته قرائت کرد.

وی در بخشی از سخنان خود گفت: «طی بیش از هفتاد سال که از زمان وضع قانون اساسی می گذرد، همواره از سوی خودکامگان و غارتگران حقوق عمومی، از سوی ستمگران و متجاوزان به حقوق اجتماعی و فردی، اصول و موازین قانون اساسی و بالاخره حدود و مرزهای دموکراسی مورد تهدید و دستبرد قرار گرفته است. این توجیه، نادرست و دور از حقیقت بوده و می‌باشد که گسترش دموکراسی و آزادی‌های فردی و اجتماعی، متضمن خطرات احتمالی برای موجودیت و وحدت ملی و نظام تاریخی و سیاسی جامعه ی ایرانی تلقی گردد. دموکراسی و آزادی در جامعه ایرانی هرگز تهدید کننده وحدت ملی و نظام تاریخی و سیاسی ملت ایران نبوده و نیست. ‌دموکراسی و آزادی در این سرزمین، تنها تهدید کننده غارتگری‌ها و خودکامگی‌ها است.»

روزنامه اطلاعات اقدام به درج سخنان محسن پزشکپور نمود

رییس مجلس در اعتراض به سخنان پزشکپور، کرسی ریاست را ترک کرد و مجلس از رسمیت افتاد. نمایندگان مجلس نیز در مقام ابراز مخالفت به شدت روی پیشدستی‌های خود می کوبیدند که در نتیجه چند پیشدستی شکسته شد، ولی پزشکپور همچنان پشت تریبون ایستاده بود و می‌گفت من از پشت تریبوم پایین نمی‌آیم.

در این هنگام چند تن از نمایندگان به طرف تریبون دویدند و مشت‌های خود را به طرف پزشکپور گره کردند. در حالی‌که جملاتی از قبیل «فاشیست»، «آنارشیست»، «پان ایرانیست مُرد» از میان همهمه نمایندگان به گوش می رسید، پزشکپور تریبون را ترک کرد، ولی مجلس همچنان متشنج بود. نیم ساعت بعد جلسه مجلس مجدداً تشکیل شد.

غلامحسین دانشی : ایران پذیرای فاشیسم نیست!

غلامحسین دانشی، نماینده آبادان در نطق پیش از دستور خود در مجلس و در پاسخ به سخنان پزشکپور گفت: «ایران پذیرای فاشیسم نیست و به طور یقین حزب رستاخیز ملت ایران، خاری است در دیده بیگانه و استعمار و قدر مسلم، این سنگر خوش آیند بیگانگان و استعمارگران نیست».

این نماینده روحانی گفت: «آقای پزشکپور، رادیو لندن از شما تعریف و تمجید کرده است و دستگاه سخن پراکنی‌ بی بی سی‌ شما را سخنرانی قوی و پرقدرت و آشنا به فن تبلیغات خوانده است. آیا می‌دانید که چرا رادیو لندن از شما سخن گفته است؟

برای این‌که شما آلت دست کسانی که پیش از ۲۸ مرداد می‌خواستند ایران را به بیگانه تحویل دهند و با کمونیست‌ها و توده‌ای‌ها نرد دوستی و محبت می‌انداخته‌اند شده‌اید. همان‌هایی که به فرمایش شاهنشاه، به سلامتی پیشه‌وری و استالین باده می‌نوشیدند.همان‌هایی که به حریم مقدس روحانیت تاختند و مجتهد مسلمی چون مرحوم آیت‌الله کاشانی را خانه‌نشین کردند و تصاویری زشت و زننده ار آن مرجع تقلید در روزنامه‌های دست نشانده خود می کشیدند».

غلامحسن دانشی با پوشش آخوندی آخرین نفر سمت چپ

آخوند درباری غلامحسین دانشی پس از اعدام به دست انقلابیون

 پی نویس : عجب سخنان دور از واقعیتی…!!

این آخوند به یک ناسیونالیست راستین تهمت فاشیسم بودن ،هوادار انگلیس ،بیگانه و استعمارگر می زند واذعان دارد بزرگترین دشمن توده ای ها آلت دست دوستان حزب توده شده است…؟!

 آن زمان که پان ایرانیست ها در پیکار خیابانی برای ملی شدن صنعت نفت بودند و سرور پزشکپور و دیگر یارانش از ضربات چاقوی توده ای های خائن تا پای مرگ پیش رفت جناب دانشی کجا بوده و چه می کردند؟همه آنانی که اندک بهره ای از تاریخ معاصر و دانش سیاسی دارند بخوبی می دانند که بزرگترین دشمن توده ای پان ایرانیست ها بودند.

 آن زمان که در مجلس دوره  22 پان ایرانیست ها به رهبری محسن پزشکپور  استوار و بی پروا در برابر دسیسه شوم جدایی ناکام بحرین به رهبری انگلیس ایستادند و فریاد برآوردند دانشی و دانشی ها کجا بودند؟

 آن زمان که رهبری و اندامان و هواداران حزب در راستای اندیشه یگانگی ملت ایران با همه اقوام پیوندهای بیشماری برقرار نموده و همه را به رزم ضد استعماری بر علیه دشمنان یاران فرا میخواندند و در همه استان ها بین هم میهنان آذری و بلوچ و عرب و کرد و لر پیوند و نزدیکی ایجاد کرده و شوراهای مشورتی “خاک و خون” را راه اندازی نمودند چرا چهره به گفته ایشان فاشیستی ما نمایان نشد؟ این چه صورت از فاشیست و نژادپرستی است که در بیشتر روستاهای عرب نشین خوزستان پایگاه داشتیم و در کنگره های حزب از همه اقوام ایرانی حضور داشتند و حتا در کنگره پنجم حزب نماینده ای از کردهای آنسوی مرز نیز حضور داشت؟

زهی شرم و حیا و راست گویی… البته سخنان این چنین از یک بزرگمرد پان ایرانیست راستین آنهم در مجلسی که همه بله قربان گویان بودند برای برخی درباریان تلخ و دردناک بود ایشان نمونه کامل یک آخوند درباری بود که در اعدام های انقلاب به دست آنانی که خود مسبب قدرت گرفتن آنان شده بود چراغ عمرش خاموش شد و امروز می بینیم که او رفت و پان ایرانیست هنوز پابرجاست….

به سخنان سرور پزشکپور در دوره ۲۴ مجلس شورای ملی بویژه استیضاح دولت شریف امامی در شهریور ۱۳۵۷در آینده بیشتر خواهیم پداخت.

پیوند گزارش در رادیو زمانه

به امید ایرانی آباد و آزاد در سایه حاکمیت ملی

پاینده ایران

1 comment آوریل 13th, 2009

کنفرانس بروکسل در مورد مساله‌ی حقوق بشر و فدرالیسم(بخوانید جدایی خواهی)در ایران

 حاكميت فرقه اي و ايران پرستان گرامي صداي زنگ هاي خطر را بشنويد…دشمنان يگانگي و اتحاد ايران همه جمع هستند….

گزارش کنفرانس دو روزه‌ی بروکسل در مورد مساله‌ی حقوق بشر و پروسه‌ی تمرکززدایی و فدرالیسم در ایران


با همکاری سازمانهای ملیتهای بدون نماینده در سازمان ملل(UNPO)، کنگره ی ملیتهای فدرال ایران و همچنین تعدادی از اعظای پارلمان اروپا در بروکسل، کنفرانسی دو روزه در اول و دوم آپریل با حضور تعدادی از اعظای پارلمان اروپا، سازمانهای مدافع حقوق بشر، شخصیت های سیاسی و اعظای کنگره ملیتهای فدرال ایران برگزار گردید.
اعضای کنگره ی ملیتهای فدرال ایران که به مدت 4 سال است فعالیت خود را در جهت استقرار دمکراسی در آینده ی ایران و احقاق حقوق ملیتهای ایران آغاز کرده است، همگی بر این باور بودند که کنفرانس 2 روزه ی بروکسل، بزرگترین و به لحاظ اهمیت، مهمترین کنفرانس کنگره تا بحال بوده و فضای کنگره هم جایی برای تفاهم بیشتر و انتقال شرایط و خواستهای ملیتهای گوناگون داخل ایران به مراکز حقوقی و سیاسی در سطح بین الملل بود. چیزی که از جانب پارلمان اروپا هم مثبت قلمداد شده و صریحاً اظهار کردند که: «صدای شما شنیده می شود و مسلماًجای خوشحالی است که ملیتهای گوناگون ایران، با هم و در کنار هم، با ایجاد فضایی دوستانه و قانونمند، سعی در تعالی حقوق نقض و پایمال شده شان هستند
روز اول کنفرانس که با سخنان آقای مارینو بوستاخین، دبیر کل UNPO آغاز شد، تاکید گردید که کنفرانس فعلی، اهرمی در جهت جدا شدن یا تجزیه ی ایران نیست بلکه ایجاد فرصتی است تا با ارائه ی فدرالیسم، تعریف آن و همچنین بررسی زوایای آن، سیستمی در آینده ی ایران ایجاد شود تا هم حقوق ملیتها و کلاً حقوق بشر رعایت و محترم شمرده شود و هم ایران، متحد و یکپارچه بماند. در واقع کنفرانس، بنا به گفته ی بوستاخین حرکتی است در جهت رسیدن به جامعه ی مدرن و مسئول در ایران.
پاولو کازاکا، از فراکسیون سوشیالیستهای پارلمان اروپا، بر این باور بود که رژیم تهران نه تنها از مذهب به عنوان ابزاری در جهت سرکوب و نفی تنوعهای فرهنگی و ملی استفاده می کند بلکه از واژه ی ناسیونالیزم هم تفسیری در تکمیل ایده ی تک بعدی مذهب استفاده می کند که در کلیت خود رژیمی توتالیتر و مستبد می سازد.
مارکو پیرتوکا، از فراکسیون لیبرال دمکراتها در پارلمان اروپا، فاش ساخت که جمهوری اسلامی از طریق سفارتش در بلژیک بارها با پارلمان اروپا تماس گرفته تا مانع از اجرا و برگزاری چنین کنفرانسی شوند.
پیرتوکا که رهبر حزب رادیکال ایتالیا هم هست بیان کرد که ساختار رژیم جمهوری اسلامی ایران، با حقوق فردی و گروهی تقابل دارد. وی البته اعتراف کرد که متاسفانه منافع اقصادی در معادلات بین الملل، مانعی در جهت ارائه ی نقض های حقوق بشری در ایران بوده است. پیرتوکا اشاره کرد که با نزدیک شدن زمان انتخابات پیش روی در ایران و در پارلمان اروپا، باید شاهد مرحله ی دیگری در جهت گیری سیاست گذاری باشد.
کنفرانس دو روزه ی بروکسل شامل 6 پانل بود.
پانل اول: خانم سابین مایر، مشاور امنیتی و روابط بین الملل در اروپای آزاد و از اعظای سبزها، که ریاست اولین پانل را به عهده داشت بیان کرد که مساله ی اساسی در ایران، مساله ی حقوق ملی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است که در آن نادیده گرفته شده و جای خوشحالی است که ملیتهای گوناگون در ایران بسیار فعال هستند و بهترین گزینه برای تضمین حقوق مصرح در کنوانسیون های بین المللی و رسیدن به حقوق نقض شده در ایران، سیستم تمرکززدایی و بر محور خود حاکمیتی و فدرالیسم هست.
دکتر کریستین باککه، مشاور پروفسر در دانشگاه لییدن، در بحث تئوریش راجع به تمرکززدایی اشاره کرد که فدرالیسم نوعی معالجه ی تقسیم و مرزبندی های جامعه است و امری علمی و عملی برای مشارکت و استقرار صلح و دوستی در جامعه است. وی در اشاره به جوامع کانادا و روسیه به معنای واقعی تمرکززدایی در سیاست هم اشاره کرد. در بخشهای دیگر بحث خانم باککه، سیاست فرهنگی و ادبی و اقتصادی مورد بحث قرار گرفت. وی انقلاب صلح آمیز در جامعه ی ایران را گزینه ای منطقی برای تضمین حقوق ملیتها می باشد.
دکتر کریم عبدیان از فعالین الاهواز در کنگره ی ملیتهای فدرال ایران و صنم بلوچ از حزب ملی بلوچستان، هر کدام در بحثی جداگانه در مورد تاریخ ایران روشن ساختند که از سال 1922 میلادی با ایجاد حکومتی ب
ا ساختار م
تمرکز، سعی در نفی و انکار تنوع ملی و فرهنگی شده است
. در رابطه با ساختار جمهوری اسلامی هم اشاره شد که دیکتاتوری مذهبی بدتر از گذشته به سرکوب جنبش ها و فعالین حقوق زنان، ملی و کلاً حقوق بشر پرداخته شد. سناتولله بلوچ، سناتور سابق ایالت بلوچستان پاکستان در بحثی آکادمیک، به ساختار جغرافیایی، دیموگرافی و تاریخ سیاسی ایران پرداخت و ریشه های بحران فعلی چه در ظاهر و چه در بستر جامعه ی ایران را مورد بررسی قرار داد و تنها را برون رفت از این بحران را، انتخاب گزینه ی تمرکززدایی و فدرالیسم دانست.
پانل دوم: در این قسمت، سناتور مارکو پیرتوکا ریاست کنفرانس را به عهده داشت و در تایید ایده ی فدرالیسم به جوامع دمکراتیک اروپا اشاره کرد. دکتر امانوئل اوتولنگی هیات مدیریه ی انستیتوی ماوراء الابحار در بحثی مفصل به سیاست کشورهای غربی در دوران فعلی اشاره کرد که تغیر رفتار سران رژیم تهران در دستور کار است نه تغیر رژیم و همبستگی عمومی، نافرمانی مدنی و تقویت جنبشهای مدنی، تماس بیشتر با دولتها و مراکز وسیع بین المللی همچون میدیاها و بهترین راه حل برای آماده سازی و رسیدن به حقوق ملی در ایران است. دکتر حسن شریعتمداری، دبیر کل حزب جمهوریخواه ملی به تعریف محل سکونتهای ملیتهای ایران و نقشه ی سیاسی ایران پرداخت. وی همچنین به مصوبات مجمع عمومی سازمان ملل که طی قطعنامه ی 135/47 در 18 دسامبر 1992 ثبت شده است به حقوق ملیتهای ایران اشاره کرد.



شاهو حسینی، نماینده ی حزب دمکرات کردستان ایران در خارج از کشور، در بحثی به تاریخ ایران به ریشه های سرکوب جنبش های ملی در ایران پرداخت و به عنوان راه حل، فدرالیسم و سیستم دولتی نامتمرکز را پیشنهاد کرد که با وجود آن، هم دمکراسی تضمین می شود و هم اطمینان حاصل می شود که حقوقی نقض نخواهد شد. یاسین قوبیشی از فعالین سیاسی اهواز و عبدالستار دوشوکی از بنیانگذاران جبهه ی متحد بلوچستان در ایران، هم به اهمیت فدرالیسم و راه رسیدن به آن پرداختند.
درپانلهای بعدی ناهید بهمنی نمایده کومله در کنگره ی ملیتهای ایران فدرال، ناصر مستشار از فعالین اهوازی، دکتر ضیاء صدرالاشرافی، جامعه شناس و عضو آذربایجانی در کنگره ی ملیتهای ایران فدرال، هدایت سلطان زاده عضو هیات مدیریه ی جنبش دمکراتیک فدرال آذربایجان، ناصر ایران پور، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر، دکتر گلمراد مرادی، عضو هیات مدیریه انجمن قلم ایران در تبعید، پروفسور علی علی التایی، از دانشگاه شاوو، دکتر افراسیاب شکفته از فعالین فرهنگی مدنی کردهای خراسان، خانم امال فان هیس، از سازمان عفو بین الملل، فاخته زمانی، مدافع حقوق زندانیان آذربایجانی، عبدالله حجاب، نماینده‌ی حزب دمکرات کردستان ایران در سازمان ملیتهای بدون نماینده در سازمان ملل، سیریا دادیار، از حزب مردم بلوچستان، غلامرضا حسین بور، از فعالین بلوچ، ناصر مبارکی از فعالین بلوچ،کیانوش توکلی از سایت ایران گلوبال، مونیر منگال، از فعالین بلوچستان پاکستان، عبدالله مهتدی، دبیر کل کومله، کاظم مجدم، از فعالین اهوازی، سخنرانی کردند.
آنچه که در مجموع بحث ها تاکید شد، تلاش برای رسیدن به جامعه ای دمکراتیک و آزاد از راه تمرکز زدایی و خود حکومتی و فدرالیسم با حفظ وحدت و یکپارچگی کشور. تاریخ گذشته ایران شاهد پیش زمینه های حکومتهای غیر متمرکز است که از 8 دهه ی اخیر و با ایجاد حکومتی متمرکز، سعی در نفی تنوعهای ملی، فرهنگی، نژادی و زبانی شد. که با نگاه با کارنامه ی جمهوری اسلامی این امر بیش از پیش محرز و بدیهی تر است.
فدرالیسم نه تنها سیستمی است که در آن قدر ت تقسیم می شود بلکه خود پیش زمینه مشارکت فرهنگی و سیاسی است.
در پایان کنفرانس، قطعنامه ای صادر شد که در آن به طور خلاصه به نکات زیر اشاره شده است:
تشکر از اعظای پارلمان اروپا و جوامع بین الملل در حمایت از کنفرانس و کمپین دمکراسی در ایران.
اظهار خوشحالی از موفقیت کار کنفرانس با توجه به تلاش جمهوری اسلامی در منحل کردن آن.
تاکید بر حفظ تمامیت ارضی کشور و تلاش برای انتقال مسالمت آمیز در جهت دمکراسی و بدور از هر نوع تلاش جدایی طلبانه.
درخواست از مقامات ایرانی که به نسبت تعهدات بین المللی در رعایت حقوق فرهنگی، اقتصادی، زبانی و مذهبی متعهد باشند.
درخواست از جوامع بین الملل در حمایت از جامعه ی مدنی در ایران در جهت ایجاد رسانه ی مستقل و بی طرف که دارای زبان ملیتهای گوناگون ایران باشد و به سکولاریزم و حقوق بشر متعهد باشد.
درخواست از اتحادیه ی اروپا برای حمایت همه ی نهاد و جوامعی که وابسته به مذاهب و ملیتهای گوناگون باشد.
درخواست از جوامع بین المللی در حمایت از جنبش برابری حقوق زن و مرد و رعایت اصول اعلامیه ی جهانی حقوق بشر.
تاکید بر اینکه دمکراسی در ایران نهادینه نخواهد شد مگر اینکه مساله چند ملیتی و مشارکت آنها در امور سیاسی و تصمیم گیری کشور محرز شود

برگرفته از:پيش مرگكان


این گزارش در تارنماهای جدایی طلب و هوادار فدرالیسم  از جمله کوردستان مدیا : سایت حزب دمکرات کردستان ایران و ايران گلوبال (مجمع جدايي خواهان )چاپ شد

1 comment آوریل 11th, 2009

مبارز ایران پرست و خستگی ناپذیر، مهندس کرمانی را بیشتر بشناسیم

مهندس رضا كرماني ديروزسرور مهندس سید رضا کرمانی در تاریخ دوم اردیبهشت‌ماه 1313 خورشیدی از پدر و مادر یزدی در شهر قم به‌دنیا آمد.

ابتدا دو سال در مکتب‌خانه و سپس سه سال اول ابتدایی را در دبستان فرهنگ قم درس خواند. در سال 1324 به تهران آمده و تا ششم ابتدایی را در دبستان پسرانه‌ی نوبنیاد فیروز کوهی پسران (خیابان شیخ هادی تهران) به تحصیل پرداخت. در سال 1328 وارد دبیرستان ادیب تهران واقع در خیابان فردوسی کوچه‌ی نکیسا شد.

در سال 1329 که هنوز سال اول دبیرستان بود به اتفاق شش تن از هم‌کلاسی‌های خود حزبی به نام استقلال ایران بنیاد نهاد (در آن زمان حزب دیگری به‌نام استقلال از سوی عبدالقدیر آزاد به‌وجود آمده بود که این نوجوانان از آن بی‌خبر بودند).

در شهرستان قم هم دو تن از جوانان همسایه خود را به عضویت این حزب درآورد این حزب برای آن‌که اطلاعات بیش‌تری در مورد احزاب موجود به‌دست آورده و مرامنامه‌ای مفید و جامع تنظیم کند هر کدام از افراد خود را مأمور تحقیق و آگاهی از نقطه‌نظرهای احزاب موجود آن روز کرد.

مهندس كرماني امروزحزب توده (جوانان دموکرات، هواداران صلح و…)، مجمع مسلمانان مجاهد، مکتب پان‌ایرانیسم، فداییان اسلام و بعدها حزب زحمتکشان ملت ایران از احزابی بودند که مورد بررسی قرار گرفتند.

مکتب پان‌ایرانیسم محل مأموریت رضا کرمانی انتخاب شد. پس از چند بار شرکت در جلسات مکتب، جریان وحدت مکتب پان‌ایرانیسم با حزب نبرد ایران و تشکیل حزب ملت ایران بر بنیاد پان‌ایرانیسم پیش آمد که تماس با این حزب ادامه یافت. سرور کرمانی در جلسات این حزب در پاساژ آشتیانی (میدان بهارستان) و جلسات آشنایی که دکتر عاملی‌تهرانی آن‌را اداره می‌کردند (آبان‌ماه 1330) شرکت و در اولین تظاهرات این حزب روز 21 آذرماه 1330 حضور یافتند.

در اواخر آذرماه 1330 یاران مکتب پان‌ایرانیسم از افراد حزب نبرد ایران جدا شده و حزب پان‌ایرانیست را بنیان نهادند و روزنامه‌ی ندای پان‌ایرانیسم ارگان حزب پان‌ایرانیست را از روز چهارم دی‌ماه به مدیریت حسن کامبخش منتشر کردند.

مهندس کرمانی در جلسه‌ای به افراد حزب استقلال ایران بیان کرد که آنچه ما می‌خواهیم بعدها بگوییم هم‌اکنون پان‌ایرانیست‌ها می‌گویند، بدین ترتیب سه نفر از افراد حزب به عضویت حزب پان‌ایرانیست درآمدند؛ یک نفر جذب فداییان اسلام شد و دیگران نیز یا به هیچ حزبی نپیوستند و یا یار گروهای ملی شدند. مهندس رضا کرمانی در اوایل سال 1331 به عضویت رسمی حزب پان‌ایرانیست در آمده و در تظاهرات روز سی‌ام تیرماه 1331 شرکت داشتند.

بعد از بیست و هشتم مردادماه 1332 در جلسه‌ی نیروی دانش‌آموزی و سپس نیروی دانشجویی بایندر به نیروداری سرور عباس روحبخش حاضر و برای سال ها شرکت منظم داشتند.مهندس کرمانی در سال 1334 به دانشگاه (دانشکده فنی تهران) راه یافتند.در انتشار نشریه‌های پلی‌کپی پندار و نسل جوان (چهار دوره) تا سال 1344 همکاری داشتند. ایشان از افراد شرکت کننده در کنگره‌های آموزشی سال 1335 و کنگره‌ی دوم حزب در سال 1339 بودند.

سرور مهندس کرمانی در سال‌های 1339 و 1340 دو بار همراه افراد جبهه‌ی ملی ایران در زندان‌های موقت شهربانی (بند عمومی) و زندان قزل قلعه‌ی تهران (انفرادی) و هر کدام به مدت حدود سه ماه زندانی بودند. در هر دوبار زندان، با شادروان داریوش فروهر و یک‌بار با همه‌ی رهبران و بازداشت شدگان جبهه‌ی ملی هم‌بند بودند.

سرور مهندس كرماني در كنار سرور محسن پزشكپور رهبر حزب پان ايرانيست در يكي از ميتينگ هاي حزب در دهه30

سرور کرمانی در کنگره‌های سوم و چهارم و نیز تدوین برنامه‌های حکومتی حزب پان‌ایرانیست که به کنگره‌ی سوم تحویل شد شرکت فعال داشت و در کنگره ی دوم به عضویت علی‌البدل کمیته‌ی عالی رهبری حزب انتخاب شدند.

از سال 1341 که با دریافت مدرک فوق لیسانس از دانشکده‌ی فنی تهران در رشته‌ی استخراج نفت فارغ التحصیل شدند و به استخدام شرکت اکتشاف و تولید نفت ایران در مناطق نفت‌خیز جنوب درآمدند و در شهر گچساران به کار مشغول شدند.

ایشان از سال 1341 تا 1344 که روزنامه‌ی خاک و خون منتشر شد به‌صورت بسیار فعال تشکیلات حزب پان‌ایرانیست را به گونه‌ای پنهانی در شهر گچساران (دوگنبدان) پی‌ریزی کرده و به تدریج در سراسر کهکیلویه و بویراحمد سازمانی پر قدرت را به‌وجود آوردند.در سال 1346 به‌عنوان کاندیدای حزب پان‌ایرانیست در کهکیلویه و بویراحمد معرفی و با هم یاری و همکاری پان‌ایرانیست‌ها و اهالی منطقه‌ اکثریت قاطع آراء مردم گچساران را به خود اختصاص داده و پان‌ایرانیسم و حزب پان‌ایرانیست را به قلب‌ها و خانه‌های مردم و عشایر منطقه جای دادند.در سال 1347 که پان‌ایرانیست‌ها در انتخابات انجمن شهر خرمشهر پیروز شدند سرور مهندس کرمانی از سوی اعضاء انجمن شهر به سمت شهردار انتخاب و تا فروردین‌ماه 1349 و حادثه غم‌انگیز جدایی بحرین و درگیری حزب پان‌ایرانیست با حکومت آن‌زمان در این سمت ماندند که در این مدت کوتاه به‌عنوان شهردار نمونه‌ی استان خوزستان برگزیده و نیز به‌سبب کوشش و تلاش در زمان جاری شدن سیل در شهرهای خوزستان و خرمشهر و جلوگیری از صدمه به شهر مدال آبادانی و پیشرفت دریافت نموده بودند به شرکت نفت در اهواز باز گشتند.

از همان فروردین 1349 که سرور مهدی صفارپور مسئول حزب در استان خوزستان به شهر قزوین تبعید شدند، سرور کرمانی به‌عنوان مسئول شهر اهواز و سرپرست شهرهای استان خوزستان تا سال 1358 به کوشش ادامه دادند و به این ‌سبب مسافرت‌های بسیار حزبی به شهرهای مسجد سلیمان، شوشتر، دزفول، اندیمشک، رامهرمز، آبادان، خرمشهر، ایذه و گچساران و یاسوج و شیراز به عمل آوردند که ثمرات آن تا کنون باقی مانده است.

در زمان ایجاد حزب رستاخیز از سوی مسئولان خوزستانی و شهر اهواز به‌عنوان مسئول موقت انتخاب شد. و به تلاش در شهرهای آغاجاری و بهبان و شوشتر و خرمشهر و دیگر شهرهای خوزستان پرداختند.از طرف آقای هویدا نخست وزیر به سبب گزارش‌های متعدد ساواک مبنی بر نفوذ و تسلط پان‌ایرانیست‌ها در حزب رستاخیز، آقای دکتر منصور میرخانی- نماینده‌ی یشان- از تهران به جلسه‌ی مسئولان خوزستان آمدند و بر کناری مهندس کرمانی را از مسئولیت اعلام کردند.

مهندس کرمانی در جلسه مسئولان به آقای هویدا توسط نماینده‌ی ایشان پیام دادند که وقتی در تمام ایران با انتخاباتی که خودتان انجام داده‌اید فقط سه شهر به‌دست پان‌ایرانیست‌ها افتاده است (اهواز- خرمشهر- شوشتر) و شما آن‌را بر نمی‌تابید، صراحتاً اعلام می‌نمایم که این حزب، حزب نخواهد شد.در آخرین دوره انتخابات انجمن‌های شهر به‌عنوان تنها پان‌ایرانیست به عضویت انجمن شهر اهواز در آمدند که همیشه به‌عنوان یک مصلح و نقاد و کوشنده معرفی می‌شدند.در خرداد 1357 به‌عنوان اعتراض به دخالت‌های مأموران حکومتی در نتایج انتخابات و عدم پذیرش مردم، به اتفاق سه نفر دیگر در انجمن شهر اهواز استعفا و سبب انحلال انجمن شدند.

در سال 1358 باز نشسته و در سال 1359 به کرج نقل مکان کردند . از آن پس در کنار سروران مهدی صفارپور، ابراهیم میرانی و دیگر سروران مانند سروران جعفری، مهندس امینی، دکتر افسرپور و… به حفظ و نگهداری تشکیلات حزبی و ارتباط با دوستان پان‌ایرانیست در تهران و شهرستان‌ها همت گماشتند. این کوشش‌ها تا سال 1370 خورشیدی ادامه داشت.هنگام بازگشت سرور محسن پزشکپور از پاریس همراه چند تن از اعضاء خانواده‌ در فرودگاه مهرآباد حاضر و با تلاشی بسیار و سفر به استان‌های گیلان- خوزستان- اصفهان- قزوین- لرستان به همراه سرور پزشکپور در بازسازی حزب گام‌های ارزنده ای برداشت.

وی توانست با جمع‌آوری امضای عده‌ی زیادی از پان‌ایرانیست‌ها برای  برگزاری کنگره‌ی هفتم حزب پس از 26 سال  بسیاری از مشکلات رفع نماید.

در کنگره‌ی هفتم حزب پان‌ایرانیست با حضور 85 نفر با بالاترین رای به‌عضویت شورای عالی رهبری انتخاب و سپس به‌انفاق آرا به سمت دبیر مسئول حزب برگزیده شدند. بسیاری از واحدهای حزبی را در تهران و شهرستان‌ها دوباره ایجاد و با انتشار نشریه ماهنامه‌ی ضد استعمار (که بعدها به حاکمیت ملت تغییر نام داد) انسجام را در حزب برقرار نمود. در سال 1378 به‌سبب تلاش گسترده‌ی پان‌ایرانیست‌ها در هیجدهم تیرماه (حادثه‌ی کوی دانشگاه) به‌همراه دو تن دیگر از اندامان شورای عالی رهبری توسط مقامات امنیتی بازداشت و پس از چند ماه زندانی بودن در انفرادی توحید و بعد زندان اوین با وثیقه آزاد و بعد در دو دادگاه اولیه و تجدیدنظر به پنج سال حبس تعلیقی محکوم شدند.

همچنین در دوران دبیر مسئولی خود کنگره‌ی هشتم و نهم حزب را با حضور 240 نفر از اندامان واجد شرایط حزب برگزار نمودند. سرور کرمانی با انتشار 14 جزوه افزون بر جزوه‌هایی مانند تاریخچه‌ی کوتاه پان‌ایرانیسم و حزب پان‌ایرانیست- با پان‌ایرانیسم و حزب پان‌ایرانیست آشنا شویم- آهنگ‌های خون از زنده‌یاد دکتر عاملی‌تهرانی (آژیر) و…، تقریباً تمام نوشته‌ها و انتشارات گذشته از مکتب پان‌ایرانیسم تا زمان کنونی را که اکثراً نایاب و تعدای کمیاب بودند تجدید چاپ و در اختیار سروران و دوست‌داران پان‌ایرانیسم قرار دادند.

به‌سبب تجلیل از دکتر عاملی تهرانی و گردآوری آنچه درباره‌ی ایشان پس از شهادت‌شان انتشار یافته بود در سال 1383 مجددا توسط مقامات امنیتی شهرستان کرج، بازداشت و پس از نزدیک به یک ماه زندانی بودن در انفرادی زندان رجایی‌شهر کرج با وثیقه آزاد و سپس در دادگاه انقلاب کرج به سه و نیم سال حبس تعلیقی محکوم شدند.

سرور مهندس رضا کرمانی با وجود آن‌ که دوران عضویت خود در شورای عالی رهبری حزب را که برای سه سال انتخاب شده بودند سپری شده می‌دانند، به‌سبب پیش‌کسوتی و تعهد به انجام سوگند پان‌ایرانیستی هنوز به عضویت در شورای عالی رهبری حزب و نیز سخن‌گوی حزب پان‌ایرانیست ادامه می‌دهند.

من نيز در همين جا از كوشش هاي بيش از نيم قرن سرور مهندس رضا كرماني در راه گسترش انديشه ورجاوند پان ايرانيسم و سرافرازي و سربلندي ايران زمين سپاسگزاري مي نمايم.(مديريت تارنماي تريبون آزاد پان ايرانيست در خوزستان) 

 برگرفته از نشریه  پيام پندار – دي و بهمن 87

1 comment آوریل 6th, 2009


تازه ها :

پیوندها

بایگانی‌ها