Archive for نوامبر, 2014

بر پایه اسناد محرمانه انگلستان، جزایر سه گانه هیچ گاه در هیچ دوره ای در حاکمیت اعراب نبوده است

گزارش از میلاددهقان: هشتم آذرماه۱۳۹۰به مناسبت چهلمین سالگرد اعاده حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه تنب کوچک بزرگ و ابوموسا، همایش «تاریخچه بحرین و جزایر سه گانه ایرانی خلیج فارس از دریچه اسناد» در فرهنگسرای ابن سینا در شهرک غرب تهران برگزار گردید. در این برنامه دکتر مجید تفرشی پژوهشگر و سند شناس مقیم لندن، دکتر هوشنگ طالع و دکتر شروین وکیلی به سخنرانی پرداختند. دکتر تفرشی پژوهشگر و سند شناس مقیم لندن است که به عنوان تنها ایرانی اجازه دسترسی به اسناد تازه یاب وزارت امورخارجه و آرشیو ملی بریتانیا را یافته است. طبق قانون پس از یک دوره سی ساله اسناد محرمانه آزاد می شوند. در این اسناد حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه تنب بزرگ و تنب کوچک و بوموسا آشکار است.Hamayesh-tarikhche-bahrein-va-jazayer-irani4-209x300

 

دکتر مجید تفرشی: بر پایه اسناد محرمانه تازه آزاد شده آرشیو ملی بریتانیا، جزایر سه گانه هیچ گاه در هیچ دوره ای در حاکمیت اعراب نبوده است.

دکتر مجید تفرشی پژوهشگر اسناد ساکن لندن، سخنان خود را درباره روند آزادسازی اسناد محرمانه آرشیو ملی در کشور انگلستان آغاز کرد. طبق قوانین بریتانیا، اسناد طبقه بندی شده پس از ۳۰ سال در اولین روز سال جدید میلادی پس از تولید، می توانند آزاد شود.

اسناد مربوط به سالهای ابتدایی دهه۷۰ میلادی و جزایر سه گانه ایرانی در آرشیو ملی بریتانیا می بایست در اول ژانویه ۲۰۰۲ آزاد می شدند.آزادسازی حدود ۹۰ درصد آن انجام شد، اما دولت انگلستان اعلام کرد چون آزادی اسناد مربوط به خلیج پارس و جزایر سه گانه ممکن است کفه ترازو را به سمت یکی از طرفین دعوا (ایران) سنگین کند،دسترسی به آنها ۱۰ سال دیگر به تعویق می افتد. به همین دلیل پس از طی این مدت حدود۷۵ درصد آزاد شده و بقیه اسناد در یکماه آینده نیز آزاد خواهد شد. در همین باره حدود ۵۰۰۰ برگ سند وجود دارد.

 دکتر تفرشی اشاره کرد که دسته بندی و  انتشار اسناد جزایر سه گانه یکی از بهترین بخش های پژوهشی وی بوده است که گام بزرگی در راستای منافع ملی ایران می باشد اما هنوز روی ۴۵۰۰ برگ اسناد مذاکرات بحرین کار جدی انجام نداده است که از برنامه های آینده می باشد.

با توجه به عدم وجود هیچ سند رسمی درباره موضوع پس گرفتن سه جزیره ایرانی در قبال کوتاه آمدن ایران از ادعای مالکیت بحرین، دکتر تفرشی ۶جلسه ی دو ساعته مصاحبه در طی سه روز با اردشیر زاهدی داشته است.ایشان همچنین درباره جزایر فرور و سیری، قشم، درگهان و فارسی توضیحاتی بیان کرد و اشاره داشت بر اساس اسناد موجود جزایر سیری و فارسی تا سالهای آغازین دهه۱۳۲۰ مورد ادعای بریتانیا بوده است؛ همچنان که در ۱۹۰۳ سه جزیره تنب بزرگ و کوچک و بوموسا را توسط قوای نظامی خود اشغال کرد.

دکتر تفرشی به یکی از اسناد مهم درباره تعلق جزایر سه گانه به ایران پرداخت که از سوی وزارت جنگ دولت بریتانیا به ناصر الدین شاه قاجار هدیه شده است. در این نقشه که در سال ۱۸۸۶ تهیه و دو سال بعد در سال ۱۸۸۸ به ایران هدیه شد، جزایر سه گانه به رنگ دیگر بخش های سرزمین ایران کشیده شده بود و اتفاقا نخستین کسی که متوجه این موضوع گردید شخص ناصرالدین شاه بود! این نقشه هم اکنون در موزه مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی ایران موجود است.

درسال ۱۹۶۸میلادی بریتانیا تصمیم به خروج از خلیج پارس گرفت و به ۱۰ شیخ نشین وعده داد که با حمایت های خود باعث تشکیل امارات متحده عربی شود که البته کشورهای بحرین، قطر و کویت از این اتحادیه خارج شده و خواستار تشکیل کشورهای مستقل گردیدند.

شیخ نشین راس الخیمه ادعای مالکیت جزایر تنب بزرگ و کوچک را داشت و شیخ شارجه نیز در مورد بوموسا مدعی بود. در اسناد بریتانیا آمده است که ایران برای حل مساله جزایر سه گانه که مورد ادعای این شیخ نشین ها قرار گرفته بود چند پیش شرط مهم گذاشت و به شدت بر آنها پافشاری می کرد.

۱.در حل و فصل مساله جزایر به هیچ عنوان با اعراب کاری ندارد و آنها را طرف مقابل خود نمی داند بلکه انگلستان طرف گفتگو و مذاکره است.

۲. تنها در صورت پس گرفتن جزایر سه گانه و اعاده کامل حاکمیت خود، با تشکیل امارات متحده عربی موافقت می کند و اگر این اتفاق نیفتد تا آنجا که می تواند در جهت ضدیت با تشکیل این امارات و تخریب آن می کوشد.

نهایتا با توافق طرفین، از سوی ایران وزیر امورخارجه آقای اردشیر زاهدی، دکتر فریدون زندفر و امیر خسرو افشار- معاون زاهدی در لندن- معرفی می شوند. یک حقوقدان نیویورکی به نام “ایلی” و یک جوان ۲۷ساله دورگه ایرانی عراقی به نام “حمیدضیا جعفر” به عنوان نماینده از سوی شیخ شارجه معرفی می شوند.مادر حمید ضیا جعفر ایرانی و از خاندان قاجار بود. وی بعدها کمپانی بزرگ«کِرِسِنت» را تاسیس کرد که در زمینه ی گاز تجارت می کند و دعاوی حقوقی در مورد استخراج گاز با ایران نیز داشت.

یک نکته مهم و جالب توجه که به کرات و عینا در اسناد جدیدا آزاد شده ی مذاکرات وجود دارد، این است که این اعراب مدعی جزایر، بسیار فقیر بوده و دقیقا خواستار کمک های مالی شاه ایران برای خروج از این بدبختی و فقر خود بودند. آنها در باره میزان کمک های مالی دولت ایران نیز گلایه و شکایت نیز داشتند به گونه ای که در مواردی، شیخ راس الخیمه اعتراض دارد که چرا به شیخ شارجه ۱۰میلیون و به ایشان ۵ میلیون یاری شده است و خواستار کمک های یکسان بوده اند!!!

موضوعی که در این اسناد به روشنی آشکار می شود این است که شیخ نشین ها برای جبران شکست سخت در جنگ شش روزه اعراب و اسراییل، بازیابی آبروی از دست رفته خود و التیام روحی و روانی، در اقداماتی هماهنگ در موضوع جزایر سه گانه روبروی ایران ایستادگی می کنند.

شیخ نشین ها اختلافات ارضی بسیاری با خود داشتند و برای نشان دادن اتحاد، موضع یکسانی در برابر ایران اتخاذ کردند. یکی دیگر از دغدغه های مهم آنان بی آبرویی از شکست در برابر ایران و درپی آن آشوب های گروه های تندرو ناسیونالیست پان عرب و گروه های مارکسیست -از جمله در عمان- بود، به همین دلیل پیشنهاد خرید جزایر توسط ایران را مطرح کردند تا آبرومندانه در این جدال کنار روند که این پیشنهاد هم بامخالفت ایران روبرو شد.

در اسناد آرشیو ملی بریتانیا ذکر گردیده است که اردشیر زاهدی به عنوان مذاکره کننده ارشد ایران فرد بسیار سرسختی است و با وجود او امکان پیشرفت و به سرانجام رسیدن مذاکرات وجود ندارد و به همین دلیل دو فرد سرسخت در این مذاکره کنار گذاشته می شوند. سر دنیس رایت از سوی انگلستان و اردشیر زاهدی از سوی ایران. دکتر تفرشی درباره دلایل این برکناری گفت که تنها به موضوع جزایر سه گانه مربوط نمی شد و هر دو طرف برای پیشرفت مذاکرات چنین تصمیمی گرفتند.

پس از برگناری زاهدی، عباسعلی خلعتبری در تابستان ۱۹۷۱ برای نخستین بار وارد گفتگو با اعراب نیز شد. ایران مجددا شرط خود را خروج نیروهای بریتانیایی از خلیج پارس بیان کرد تا با تشکیل امارات متحده عربی موافقت کند.در ۲۹ نوامبر ۱۹۷۱ انگلستان خلیج پارس را ترک کرد و دو روز بعد در دوم نوامبر ۱۹۷۹ کشور ایران با تشکیل امارات متحده عربی موافت نمود.

البته پس از سالها اعراب درباره جزایر سه گانه به شورای امنیت سازمان ملل شکایت می کنند که به دلیل تکراری بودن موضوع این پرونده حقوقی، رد می شود.

دکتر تفرشی در بخش پایانی سخنان خود افزود بر پایه اسناد این جزایر سه گانه همواره به ایران تعلق دارند، و مالکیت اعراب بر این جزایر هیچ گونه پایه حقوقی و تاریخی ندارد.

از نظر تاریخی مالکیت جزایر سه گانه همواره سه وضعیت داشت است. نخست اینکه این جزایر در اختیار قطعی ایران یا افراد تحت الحمایه ایران بوده است. دوم این که در یک دوره ۶۸ ساله در دست بریتانیا بوده است و سومین حالت اینکه در هرج و مرج بوده و در دست راهزنان بوده است.

نکته مهمی که در این اسناد محرمانه تازه آزاد شده وجود دارد این است که این جزایر هیچ گاه در هیچ دوره ای در حاکمیت اعراب نبوده است.

پیوندک http://paniranist.net/?p=2251

Add comment نوامبر 30th, 2014

تصاویری از سیل در ایذه

در پی بارندگی های شدید در استان خوزستان، امروز چهارم آذرماه 1393 شهرستان ایذه دچار آبگرفتگی شدید معابر شد. حجم آب انقدر زیاد بود که عبور و مرور در شهر را مختل . کرد و باعث غرق شدن یک نوجوان  و مفقود شدن چند تن از اهالی شهر شد. در زیر تصاویری از این سیل را می بینید.

Izeh_13930904 (5)

 

Izeh_13930904 (2)

Izeh_13930904 (4)

Izeh_13930904 (6)

Izeh_13930904 (1)

Izeh_13930904 (3)

 پیوندک : http://paniranist.net/?p=2237

Add comment نوامبر 25th, 2014

نشست حزب پان ایرانیست در خوزستان + عکس و فایل صوتی

پاینده ایران

نشست حزب پان ایرانیست تشکیلات خوزستان در آدبنه 23 آبان ماه 1393 در دفتر حزب پان ایرانیست در اهواز (پایگاه سرور ابراهیم میرانی) با حضور اعضا و هواداران حزب برگزار شد.
این نشست در ساعت 11 پیش از ظهر با نوای سرود ملی ای ایران آغاز شد. سرور میلاد دهقان به عنوان اداره کننده نشست، به باشندگان خوش آمد گفته و به رسم دیرینه پان ایرانیست ها متن “سرآغاز” حزبی را خواند. پس از آن سرور ناصر از کوشندگان حزب در خوزستان سخنان خود را با خوشحالی درباره از سرگیری نشست های حزبی در خوزستان آغاز نمود. ایشان درباره جلوگیری از نشر اندیشه پان ایرانیسم در سالهای گذشته گلایه کرد و سرانجام با خواندن قطعه شعری از عماد خراسانی سخنان خود را به پایان رساند. سرور پارسا خلفی از کوشندگان دیرگام حزب هم دقایقی چند برای حضار سخنانی ایراد کرد و پس از آن سرور حجت کلاشی که از تهران به اهواز آمده بودند. پشت میکروفون قرار گرفته و تحلیل خود را از وضعیت خاور میانه و دکترین پان ایرانیسم بیان کردند که فایل صوتی آن نیز در ساند کلاد حزب در دسترس علاقه مندان قرار دارد.
https://soundcloud.com/paniranist-party/paniranism-doctorine
در این نشست سروران خوزستانی از شهرهای اهواز، آبادان، ایذه، شوشتر، رامهرمز حضور داشتند.
نشست با بخش پرسش و پاسخ در ساعت 14 به پایان رسید.

تصاویری از این نشست را می بینید.

Neshast_13930823 (1)

سرور حجت کلاشی

Neshast_13930823 (7)

Neshast_13930823 (2)

سرور پارسا خلفی از پیشکسوتان حزب

 

Neshast_13930823 (4)

Neshast_13930823 (3)

 

Neshast_13930823 (6)

Neshast_13930823 (8)

Neshast_13930823 (5)

پیوندک http://paniranist.net/?p=2221

 

Add comment نوامبر 16th, 2014

گزارش محرمانه فرستاده سیاسی انگلستان درباره سرسپردگی شیخ خزعل

گزارش محرمانه فرستاده سیاسی انگلستان درباره سرسپردگی برادر خزعل

 

گزارش محرمانه رابرتسون فرستاده سیاسی انگلیس در بصره سال 1888 میلادی پس از اینکه شیخ مزعل [برادر شیخ خزعل] به دیدار وی رفت:

اگر ایرانیان به صورت مستقیم بر عرب‌های عربستان [خوزستان] مسلط شوند و حکمرانی ایرانی به صورت موروثی بر محمره [خرمشهر]منصوب کنند، نفوذ و نیروی فعلی ما در این منطقه به خطر خواهد افتاد، چرا که شیخ مزعل خان همچون پدرش حاج جابرخان همواره فرمانروایی ما را قبول داشته و اطلاعات خود را در اختیار این نمایندگی قرار داده و هنگام ضرورت خود و قبیله اش فرمانبردار دولت انگلیس هستند. تا وقتی او شیخ باشد، محمره [خرمشهر] و منابع آن در یَدِ نفوذ انگلیس و برای اغراض تجاری و سایر موارد خواهد ماند. چه بسا همین امر باشد که دولت ایران را در حاضر به فکر خلع او انداخته است.

(تاریخ خوزستان / اثرجان گوردون لوریمر/ صفحه 129 / ترجمه محمد جواهر کلام/چاپ اول 1390 انتشارات کویر)

 

پیوندک: http://paniranist.net/?p=2213

1 comment نوامبر 6th, 2014

ایلامی ها نه عرب بودند و نه ترک!

sarbaz-ilami

سرباز ایلامی (قرن پنجم پيش از ميلاد –شوش)

در مورد پيوند زبان ايلاميان با زبان «دراويديان» تاكنون نظرياتي ارائه شده است ولي اين چنين پيوندي هنوز اثبات نگرديده و فعلاً اجماع محققان، به منحصر به فردي زبان ايلاميان است. به قول دیکانوف (نقل از تاریخ کامبریدج ایران جلد یک –این مقاله در تارنمای آذرگشنسپ در بخش ایلامی ها می باشد):

“There are some grounds for believing that the Elamites, at least in the lowlands, were dark-skinned, and their language seems to have been related to Proto-Dravidian, the ancestor of the Dravidian languages now spoken in souther India and in some parts of Baluchistan. *Some of the Elamite(?) Warriors are represented as dark-skinned in the Achaemenian glazed tile relifes of the 5th Century B.C. , and a rather dark-skinned anthropological type can be encountered in souther Khuzistan to the present day. See Hinz, Das Reich Elam, PP 18ff. The degree of possible affinity is not easy to define. The pronominal systems of Elamite and Proto-Dravidian are nearly identical; some of the most ancient features of the Dravidian verbal system and declensional system also connect Dravidian with Elamite. Unfortunately, we know very few Elamite words referring to the basic notions of human life and its surroundings, so that comparison with the Proto-Dravidian vocabulary is not very revealing; some of the similarities may be fortuitous. In any case, Elamite is not a Dravidian language. If the modern Dravidian languages(Tamil, Telugu, Malayalam, Gond, Brahui, etc.) were Romance languages and Proto-Dravidian were Latin, then Elamite would occupy in relation to them the position of some very ancient language belonging to another branch of Indo-European, e.g. Slavic. The relationship between Slavic and Latin(let alone French, Italian, etc.), though close enough , is not immediately apparent without penetrating philological analysis. This comparison is, however, not quite adequate, because a longer period of time must have seperated Elamite and Proto-Dravidian from their supposed common ancestor than the period seperating Latin and Slavic from Proto-Indo-European. ”

ترجمه: <<دلايلي وجود دارد براي باور به اين كه ايلاميان، دست كم در سرزمين هاي پست، تيره پوست بودند، و به نظر مي رسد كه زبان شان به زبان Proto-Dravidian، نياي زبان هاي دراويدي كنوني كه در جنوب هند و برخي بخش هاي بلوچستان تكلم مي شود، وابسته بوده است. برخي سربازان ايلامي (؟) در برجسته نگارهاي آجري لعابدار هخامنشي سده ي پنجم پ.م. ، به صورت تيره پوست نشان داده شده اند، و البته با گونه‌ي به لحاظ انسان شناختي، تيره پوست، مي توان در جنوب خوزستان تا به امروز، مواجه شد.>

پاسخ به پان ترکیستها و پان عربیستها:

مورخان جاعل پان- ترک و به تبعیت از آن ها، پا منبری هایی که از طرف مریدشان قبلا درجه استادی و پروفسوری و دکترا داده شده بود، ولی اخیر با نام فیلسوف نامیده می شوند , چنین استدلال می کنند: چون سیستم دستوری زبان ایلامی از طریق الحاق پیشوند به ریشه شکل گرفته پس ایلامی ها ترک زبان بوده و در نتیجه مردمان همه مناطق آسیای میانی و بین النهرین و فلات ایران ترک بوده اند! برای رد این نظر بطلان من اول فکر کردم که خنده کردن و محل نگذاشتن بس است ولی چون پان ترکیستها اصرار می کنند:

یک: زبانهای <<آگلو تینا تیو>>(التصاقی) جهان زیادند ولی این امر، به این معنی نیست که هر زبان التصاقی، ترکی باشد. مثلا زبانهای قهوه ای پوستان آسترالیا وزبان بانتو(bantu) و (Swahili) سیاه پوستان آفریقا و زبانهای سرخ پوستان آمریکا و زبانهای دروادیان هند و زبان براهویی در ایران و زبانهای قفقازی مانند چچنی و لازی و گرجستانی و اورارتو و هوریانی و زبان باسک در اسپانیا و زبان هندو اروپایی تخاری و تا کمی زبان هندو اروپایی آلمانی همه آگلوتیناتیو می باشند ولی با تركي از يك ريشه نمي باشند و اصلا ارتباطي با تركي ندارند. همچنين در گروه زبان هاي آلتاييك (كه زبان تركي زيرمجموعه ي آن است) مي شود از زبان هاي منچوري و ژاپني… نام برد كه آن ها هم آگلوتيناتيو هستند ولي تركي نيستند. همان طور كه زبان انگليسي و عربي هر دو تحليلي (analytic) مي باشند ولي در دو خانواده مختلف زباني قرار گرفته اند. و منشا ديگري محسوب نمي شوند.

دو: خوب است در اين جا نظر چند تن از صاحب نظران را به ميان آوريم: به قول دياكونوف (تاريخ ماد-ترجمه كريم كشاورز – چاپ دو-ص 61): «در هر حالي راجع به زبان ايلامي , تا آن حد كه بر ما معلوم است , مي توان گفت كه ذخيره اصلي لغوي و ترك و مغول را نمي توان از آن مشتق دانست.»

والتر هينتس در كتاب «دنياي گم شده ايلام» (ترجمه فيروز فيروزنيا، انتشارات علمي و فرهنگي، 1376، ص26) مي نويسد: «هر تلاشي براي رديابي نژاد ايلاميان با دشواري مواجه مي شود. هر چه منابع موجود را بيش تر بررسي مي كنيد، بيش تر اين تصوير را پيدا مي كنيد كه ايلامي ها، ايلامي بوده اند، نژادي با استقلالي خدشه ناپذير. هيچ رابطه اي با ديگر ملل هنوز پيدا نشده است». اسامي چند نويسنده و كتاب هاي شان كه به طور مستدل نوشته اند كه زبان ايلامي هيچ خويشاوندي با زبان تركي ندارد: يوزف ماركوارت, محقق آلماني در كتاب ايرانشهر واسيلي ولادميريج بارتولد (خاورشناس روس) در كتاب زبان اقوام ترك و تغييرات آن و. ي. آبايف (زبان شناس روسي) در كتاب واژه شناسي نام هاي خاص ايراني ا. م. دياكونوف در تاريخ ماد و دائرة المعارف بزرگ شوروي پروفسور يوسف اف (مورخ و محقق روس) در كتاب تاريخ ايلام رمان گريشمن و ژاك دمورگان و هر مورخ و محقق ايلام شناس امروز و دانشنامه بريتانيكا

سه: تصاوير متعلق به ايلامي ها هيچ شباهتي با زرد پوستان (تركان اصلی) یا ترکزبانان امروز در اروپا و انوتولیا و ایران و آران ندارد. چهار: درباره اقوام خوزي (بازماندگان ايلاميان باستان) كه در منابع دوران اسلامي به آن ها اشاره شده، هيچ سخني از تركي يا سامي زبان بودن آن ها نرفته است. پنچ: پان عربيست هايي مانند «يوسف بني طرف» ادعا مي كنند كه اقوام ايلامي، سامي بودند ولي همان طور كه تحقيقات محققان آگاه نشان مي دهد، زبان ايلامي ها به هيچ وجه سامي نبوده و هيچ دانشمندي ادعا نكرده كه زبان ايلامي ها سامي است. بايد توجه كرد كه آثار زیادی از زبان ايلاميان وجود دارد و هیچ داشمندی انها را جزو زبان هاي گروه سامي (و از جمله، عربي) طبقه بندی نکرده است.

برگرفته از : http://www.azargoshnasp.net/history/ELAM/pasokh.htm

 

پیوندک http://paniranist.net/?p=2207

5 comments نوامبر 5th, 2014


تازه ها :

پیوندها

بایگانی‌ها