Archive for اکتبر, 2008
گفتگوی امیر رضا امیر بختیار درباره بزرگداشت کوروش بزرگ با صدای آمریکا
روز 7 آبان روز جهانی کوروش بزرگ گروهی از میهن پرستان خوزستان (پان ایرانیست – جبهه ملی- انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان “تاریانا “-انجمن فرهنگی لربختیاری) در پاسارگاد گردهم آمدند تا به کوروش بزرگ بنیانگذار حقوق بشر در جهان ادای احترام کنند.یار میهن پرست ما امیر رضا امیربختیار از شرکت کنندگان در مراسم بزرگداشت کوروش بزرگ درباره برخود نیروهای امنیتی با باشندگان و حواشی که در این روز رخ داد به جمشیدچالنگی در برنامه تفسیر خبر صدای امریکا گزارش می دهد:
زمان 4 دقیقه گنجایش 2.۱۶ مگابایت
دانلود
به امید ایرانی آباد و آزاد در سایه حاکمیت ملی
پاینده ایران
اکتبر 30th, 2008
پاینده ایران
۲۹ اکتبر (۷آبان)روز جهانی کوروش بزرگ گرامی باد

سر از خاک بردار و ایران ببین که بی تو خراب است ایران زمین
متن فرمان کوروش بزرگ ترجمه دکتر ارفعی که بهترین و درست ترین ترجمه آن است. کلیک کنید
برای دانلود فیلمی کوتاه درباره کوروش بزرگ روی پاینده ایران کلیک کنید.
به امید ایرانی آباد و آزاد در سایه حاکمیت ملی
پاینده ایران
اکتبر 27th, 2008
حزب پان ایرانیست به روایت اسناد

به پایندگی ایران زمین و با درود بر یاران گرامی و خوانندگان ارجمند
از امروز یک بخش دیگر به نام “اسنادحزب پانایرانیست ” به بخش های بایگانی جستاری این تارنما افزوده می شود. این اسناد از کتاب پان ایرانیست به روایت اسناد، تدوین شهلا بختیاری برداشته شده اند که در شهریور 1385 ،در 408 صفحه با قیمت 2600 تومان و با شمارگان بسیار کم 1000 جلد منتشر شد.اسناد این کتاب گویای کوشش ها و فعالیت های حزب پان ایرانیست از آغاز در دهه 30 تا انقلاب 1357 می باشد.
این کتاب از مجموعه کتابهای منتشر شده ی مرکز اسناد انقلاب اسلامی است و در دو بخش کلی است. بخش اول “مدخل پژوهشی” که یک بیوگرافی کامل از حزب و کوشش های آن است و بخش دوم و بزرگتر که بیش از سه چهارم کتاب می باشد ، “اسناد وتصاویر” نام دارد که همه اسناد و تصاویر بخش دوم به مرور زمان روی تارنما جای خواهد گرفت.شایان یادآوری است که کتاب دیگری نیز با نام “حزب پان ایرانیست” از آقای علی اکبر رزمجو در سال 1378 از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شد.چاپ دو کتاب از حزب پان ایرانیست نشانگر اهمیت این حزب در صحنه سیاست چند دهه اخیر ایران می باشد.
به جزمعرفی کتاب که بخش های بسیار نادرستی درباره عملکرد و فعالیت حزب پان ایرانیست در آن امده است بقیه کتاب در برگیرنده اسناد ارزشمندی از حزب پان ایرانیست است که همگی در حکم تایید عملکرد درست آن می باشد.دو مورد کاملا نادرست و اشتباه در باره حزب با رنگ قرمز نشان داده است.
تاریخ معاصر ایران بعد از سقوط پهلوی اوّل از جریانهای متعدد سیاسی حكایتدارد كه در شكلگیری آنها افراد و احزاب مختلف نقش ایفا كردهاند. فضای نسبتاً بازسیاسی پس از سقوط رضاخان و حوادث ناشی از اشغال ایران در شهریور 1320 بهدست نیروهای متفقین، زمینههای لازم را برای رشد و بالندگی جمعیتها، گروهها واحزاب سیاسی فراهم آورد. در دوران حاكمیت پهلوی دوّم احزاب و گروههای سیاسی باهدف مشاركت در قدرت یا پاسداری از نظام حاكم، پا به عرصهی وجود گذاشتند. دراین زمان احزابی پدید آمدند كه با مد نظر قرار دادن جریانهای مختلف سیاسی از جملهناسیونالیسم و با تأكید بر عنصر ایرانی به فعالیّت میپرداختند. حزب «پانایرانیست» باتكیه بر ناسیونالیسم نژادگرا كوشید در وقایع سیاسی كشور سهمی را به خود اختصاصدهد؛ امّا پس از كودتای 28 مرداد، به دلیل دكترین حزب كه نظام شاهنشاهی را بهصورت بهترین تعریف و مصداقِ ایدهی خود پذیرفته بود، گرایش به حاكمیت در میان پانایرانیستها رخ نمود. این امر سرفصلی جدید در تاریخ حزب بود كه فعالیّتهای آنرا در قالب اعتراضهای سیاسی بروز داد. از دیگر فعالیّتهای آنان توجه به مسائلینظیر بزرگداشت سالروزهای تأسیس، برگزاری كنگرهها و تشكیلات درونی حزب بود.حزب در اواخر دههی 1340 در مقابل مشی سیاسی رژیم مخالفتهایی نشان داد و بهجدا شدن بحرین از ایران معترض بود، امّا با تأسیس حزب فراگیر رستاخیز در دههیبعد، رهبران حزب پانایرانیست نیز انحلال حزب را اعلام كردند و به جمع آنان پیوستند(دقیقا برعکس است بگونه ای که در این کتاب اسنادی دال بر عدم انحلال حزب و فعالیت های آن در هنگام پیوستن به حزب رستاخیز آمده است!).در حزب پانایرانیست، فقدان تعریفی دقیق از فعالیّتهای حزبی، ناكارایی ساختارتشكیلاتی حزب و تصمیمات رهبران كه مشی حزب را تعیین مینمود، عمر مبارزاتسیاسی حزب را كوتاه ساخت…!!! (اسناد همین کتاب و وجود حزب در صحنه کنونی کوشش های ملی «مانند گردهمایی 10 اردی بهشت1387 به فراخوان سازمان جوانان حزب »،خود گویای همه چیز است)
مركز اسناد انقلاب اسلامی، به منظور معرفی جریانها و گروههای فعّال در تاریخمعاصر، چاپ اسناد مربوط به حزب پانایرانیست را به سبب ارتباط آن با رخدادهای تاریخی، مهّم دانسته است.



به امید ایرانی آباد و آزاد در سایه حاکمیت ملی
پاینده ایران
اکتبر 23rd, 2008
پاینده ایران
دانلود كتابچه آشنایی با پان ایرانیست -پی دی اف – ۷۵۹ كيلو بايت
یکراست از اینجا دانلود کنید
دانلود از پیوند دوم http://www.mediafire.com/?2ndzty91x4r
آموزش دانلود فایل ( از مدیا فایر)

در اين جزوه به آنچه مورد نياز براي آشنايي با پان ايرانيسم مي باشد پرداخته شده است:
۱ـ پان ايرانيسم يعني چه؟
۲ـ ناسيوناليسم چيست ؟
۳ـ درفش پان ايرانيسم چگونه مي باشد ؟
۴ـ چرا آرم و نشان مخالف را براي درفش پان ايرانيسم برگزيده ايم ؟
۵ـ نوار سياه بر درفش پان ايرانيسم
۶ـ سلام حزبي پان ايرانيست ها
۷ـ سرآغاز يا نيايش حزبي پان ايرانيست ها
۸ـ هفت پيمان حزبي پان ايرانيست ها
۹ـ اونيفورم يا لباس حزبي پان ايرانيست ها
۱۰ـ پاينده ايران , سلام و خداحافظي پان ايرانيست ها
۱۱ـ كلمه ” سرور ” خطاب پان ايرانيست ها به يكديگر
۱۲ـ سرودهاي حزبي پان ايرانيستها
نسخه اچ تی ام اِل را از اینجا ببینید
به امید ایرانی آباد و آزاد در سایه حاکمیت ملی
پاینده ایران
اکتبر 20th, 2008
به نام خداوند جان و خرد
پاینده ایران
از دژهای استوار پاسداری ایران ,از سنگرهای مقاوم پان ایرانیست به شما ای ایرانیان پاک سرشت آذربایجان گرم ترین درودهای خود را پیشکش می کنم بر شما ای آزادگان شریفی که هنوز حادثه ی شوم ترکمانچای روح و روانتان را خلیده و وجدانتان را آزرده است.برخاک پاکی که اشکها و حسرت عباس میرزا,قائم مقام و امیر کبیر را در دل خود چون راز دردناک تاریخی به یادگار دارد,فریاد هزاران هزار شهید سرفرازی را که با یاد خدای ,الله الله گویان به پیشباز خطر رفته و خاک وطن خود پاسداشته اند و ایران را با آخرین نگاههای خود با آخرین نفسهای خود ;با آخرین امیدهای خود به نسلهای بعد سپرده اند , به سینه دارد. شما را باد ای پیشگامان خط, اراده ی پیروز مندان و قامت قهرمانان تاریخ و شرف و غیرت ایرانی پاک گوهر!
ای هموطنان گرامی تر از جان من ,آذربایجان دیار شریفی است ,خاکش فرزندان خوبی برای ایران پرورده .مادرمان در روزهای سختی بدان دیار امیدها داشته است.تاریخ به یاد ندارد که به حرف بیکسان از راه رفته باشد,تلاش ناپاکان را ناکام گذاشته است.برای پاسداشت ایران دلیران کم مانندی چون آتروپات ,بابک,شاه اسماعیل,ستارخان و ثقه السلام و … به دامان پرورده که همه رزمنده و آرمانخواهانه این خاک پاک را پاسداشته اند.آیا شما نیز بدین رزم آماده اید ,آیا خود را برای کوشش و نبرد به راه ایران مهیا داشته اید ,آیا این خواسته, این رسالت چون شرری در اندرون سینه هایتان شعله ور شده و بالا گرفته است!آیا گوهر پاکتان را پاس داشته اید ,آیا دست ناپاکان و کج اندیشان را از آن دیار پاک کوتاه کرده اید !آیا شرور بد طینت از هیبت شما ,از ترس به دخمه های تاریک خود جسته اند؟یا نه در بازار کج اندیشی و فریب و بد طینتی سوداگری می کنند؟آیا این شیران هستند که بیشه را پاس می دارند یا زوزه ی گرگان است که گوشها را می خراشد و روانها را می آزارد؟
کوششهایی که در این دیار به همراه دیگر فرزندان وطن برای وحدت ایران زمین و زدودن آثار ضعف و سستی ,فتور و شکست به عمل آمد,با همه ی دلاوریها ,خود گذشتگیها و ایثارها ,هنوز نتوانسته شاهد مقصود به آغوش کشد!آیا برای خیزشی دوباره برای نیرومندی دگر باره تاب و توش نگرفته اید!؟آیا شمائید که چون صلا داده شود که کیست که “پیمان بسته است با خدای خود ,با خون خود ,که مام میهن را تا واپسین دم پاس دارد؟مرزها را از گزند اهریمنان” در امان دارد؟فریاد بر میدارید ما.
شماراست که ماران زهرداری که در گوشه هایی پنهان شده و انبان پر از زهر می کنند بدیده بگیرید,پادزهرها بسازید و یک لحظه آرامشان نگذارید !مبارزه ی بزرگی داریم.سینه به سینه ,نفس به نفس بداندیشان را مهار کنید .با خردورزی و روشنگری سر ماران را فرو کوبید و صدای گرگان بشکنید .آنان در شکل گیری حکومتهای مشروطه گذر به دموکراسی و امکان تحقق شرایط پایبندی به حقوق بشر که نیاز ملی است و مقدمه ی قدرتمندی موانع جدی هستند و حیات ملی ما را با خطرات عدیده ای مواجه می کنند.نگذارید بذر فاسد این بد انیشان در مزرعه ی حیاتمان علفهای هرز پدید آورد.آنگاه مهیا شوید برای قدرتمندی و سربلندی ایران .این همان راهی است که خواست و کشش فطری ماست که ازآن دور افتاده ایم .به طبیعت خود بازگردیم .ندای درون خود را بشنویم که ما را به سربلندی و عظمت و مهی فرا می خواند .ترس را خوب بشناسید تا مبادا در میانه ی راه راهتان زند اما مسحور آن نشوید.با تدبیر و دلی پر امید پای در راه عبور از این گردنه ی سخت تاریخی بگذارید که آنسوی این پایمردی ,این ایستادگی ,این ایمان غلبه بر احوال بیمار و افتادگی و شکستهاست.
حجت کلاشی
مسوول سازمان جوانان حزب پان ایرانیست
اکتبر 18th, 2008
با
پان ايرانيسم و
حزب پان ايرانيست
آشنا شويم

پاينده ايران
در اين جزوه به آنچه مورد نياز براي آشنايي با پان ايرانيسم مي باشد پرداخته شده است:
۱ـ پان ايرانيسم يعني چه؟
۲ـ ناسيوناليسم چيست ؟
۳ـ درفش پان ايرانيسم چگونه مي باشد ؟
۴ـ چرا آرم و نشان مخالف را براي درفش پان ايرانيسم برگزيده ايم ؟
۵ـ نوار سياه بر درفش پان ايرانيسم
۶ـ سلام حزبي پان ايرانيست ها
۷ـ سرآغاز يا نيايش حزبي پان ايرانيست ها
۸ـ هفت پيمان حزبي پان ايرانيست ها
۹ـ اونيفورم يا لباس حزبي پان ايرانيست ها
۱۰ـ پاينده ايران , سلام و خداحافظي پان ايرانيست ها
۱۱ـ كلمه ” سرور ” خطاب پان ايرانيست ها به يكديگر
۱۲ـ سرودهاي حزبي پان ايرانيستها
براي خواندن جزوه روي ادامه نوشتار كليك كنيد
(بیشتر…)
اکتبر 16th, 2008
پاينده ايران
در چند سال گذشته درنوارهای مرزی ایران برخی از گروه های مسلح پدید آمده اند موجب ناامنی،اغتشاش و درگیری های مسلحانه و در نتیجه به شهادت رسیدن مرزبانان کشورمان می شوند.این گروه ها تلاش دارند با یارگیری از مردمان فقیر این مناطق لایه ی اجتماعی برای خود دست و پا کرده و حرکت خود را حرکتی مشروع و اجتماعی جلوه دهند.
ديدگاه حزب پان ایرانیست در مورد این گونه گروه ها را می توان در موارد ذیل خلاصه نمود:
یکم: باید دقت داشت که وضعیت اقتصادی این مناطق (سیستان و بلوچستان و کردستان) به قدری وخیم است که مردمان شهرهای این استان ها به سختی زندگی خود را پیش می برند و بیشتر جوانان دارای شغل مناسب و آبرومندی نمی باشند.ایجاد کارخانه ها و شرکت های تولیدی و سرمایه گذاری های متناسب با اقلیم این استان ها بایستگی درجه اول در این مناطق به شمار می رود.
دوم:وابستگی این گروه های واپسگرا به دولت های اجنبی و بیگانه امروز از دیده کسی پنهان نیست.آنان عملا یا در پی ترویج فرقه های ضد ایرانی و ضد شیعی در میان مردم ایران می باشند (وهابیت) و یا در پی آسیب زدن به تمامیت سرزمینی کشور.اخیرا نیز دیده می شود که گروه های مروج وهابی گری در مناطق کردنشین ایران تلاش می کنند تا با منحرف کردن جوانان کرد، آنان را به سوی خود جذب نمایند.همین روند در شهرهای شمال شرقی ایران و مناطق سنی نشین پیگیری می گردد.
از همین رو برخورد قاطعانه با چنین اشراری و خنثی نمودن آنها لازمه ایجاد آرامش و امنیت در کشور می باشد. وطن پرستان هیچ گونه مشروعیت و اعتباری برای اشرار مسلح که مرزهای کشور را به آشوب می کشانند و سربازان مرزدار به شهادت می رسانند قائل نیستند.به ویژه یادآوری این نکته نیز خالی از لطف نیست که پنهان شدن این گروه ها در پشت نام های فریبنده ای چون آزادی برای ایران و دموکراسی و … دامی بیش نیست.کسانی که در صدد برقراری آزادی سیاسی و دموکراسی هستند هیچگاه از طریق اعمال خشونت های قرون وسطایی وارد میدان نشده و نخواهند شد.
سوم:برقراری هرگونه ثبات اجتماعی و مرزی در این مناطق پیوند مستقیم دارد با رعایت نکات ذکر شده در فقره یکم این نوشتار.یعنی بدون ایجاد فرصت های شغلی و اقتصادی برای مردمان محروم مرز نشین، هرگز نمی توان شاهد وضعیت بهتری بود.در نتیجه از دید ما پیش بینی برخوردهای نظامی در این مناطق به تنهایی کافی نمی باشد و لازمه ثمر بخشی این اقدامات برنامه ریزی های دقیق اقتصادی و رفاهی است.
پاینده ایران
برگرفته از:وبلاگ رسمي حزب پان ايرانيست
به امید ایرانی آباد و آزاد در سایه حاکمیت ملی
پاینده ایران
اکتبر 15th, 2008
حمله ای دیگر به تمامیت ارضی ایران و سکوت حاکمیت فرقه ای
روزنامههاي «الوطن»، «القبس» و «السياسه» كويت، كه همه روزه ميزبان يادداشتها، مقالات و تحليلهاي ضدايراني است، با دستاويز قرار دادن مقاله «كيهان»، شریعتمدای به انتشار مقالات گوناگوني پرداختند، كه حجم آن طي هفته گذشته به بيش از سي مقاله و گزارش ميرسد.
در اين مطالب، ضمن تخريب و زير سؤال بردن حاكميت ارضي و منافع ملي كشورمان، اقدام «كيهان» را نشاندهنده سعي ايران براي سيطره بر منطقه دانستند و آشكارا ايران را به ايجاد فتنه در منطقه، عراق، يمن، لبنان، فلسطين، سوريه، مغرب و مصر متهم كردند.
«در همين حال، «عبدالعزيز العتيبي»، از علماي كويتي و دارنده دكتراي شريعت اسلامي، در مقالهاي در روزنامه «الوطن» ـ چاپ كويت ـ با ذكر اين مطلب كه فارسها (ايرانيها) دشمنان اسلام و مسلمين بوده و بدتر از كفار غرب هستند، نوشته است: «يهود و نصاراي كشورهاي غربي از نزديكان به دين اسلام هستند و فارسها و مجوسيها به دور از دين اسلام هستند زيرا آنها اهل كتاب بودهاند كه اين امر نشان ميدهد فارسها و مجوسيها به دين اسلام هيچ نزديكي ندارند. »
اصطلاح مجوسيها كه صدام حسين آن را عليه ايران در جنگ هشت ساله استفاده كرد، مورد استقبال مقاله نويسان مطبوعات كويتي از جمله روزنامههاي «الوطن» و «السياسه» است داراي بالاترين حمايت مقامات دولتي كويت هستند.
العتيبي در ادامه مقاله خود كه در روزنامه متعلق به يكي از شخصيتهاي خاندان حكومتي كويت است، مينويسد: «فارسها قصد دارند امپراطوري از دست رفته كسري را كه بر نيمي از جهان سيطره پيدا كرده بود، زنده كنند كه اين باعث نگراني و گسترش فتنه و ناامني است اما كسري هلاك شده است و گنجهاي آنها در راه خدا تقسيم شده است».
اين مفتي كويتي، اقدامات ايران را با هدف بازگشت به دوران پادشاهي كسري قلمداد كرده است و ميافزايد: «فارسها قومي هستند كه هميشه در طمعهاي سياسي و طايفي بودهاند و كساني كه مايلند با آنها روابط برقرار كنند، بايد بدانند فارسها دشمن خدا و پيامبر اسلام هستند و من نسبت به پيروان كسري و ارتباط با آنها هشدار ميدهم و اميدوارم دشمنان خود را بشناسيد تا خداوند پيروزي و سلامت را براي شما بيافريند»
اين شخصيت سلفي ـ وهابي فراموش كرده است كه ايرانيان تنها قومي بودهاند كه از ديرباز به خداوند اعتقاد داشتهاند و اعراب در عصر جاهليت بودهاند.
در همين روز، «ابو اياد اهوازي» يك عضو دفتر سياسي حزب آزاديبخش عربي براي آزادي اهواز! (استان خوزستان) نيز در مقالهاي در روزنامه «السياسه كويت( كه آشكارا خود را پايگاه عربهاي جدايي طلب خوزستان دانسته است)، خوزستان را «سرزميني اشغالشده توسط ايران» دانسته و نقش ايران را در تحولات اعراب تخريبي و توسعه طلبانه ذكر كرده و بدون در نظر گرفتن حمله اعراب توسط عراق عليه ايران نوشته است: «فارسها در تعامل با اعراب هميشه مانع اصلي پيشرفت اعراب در طول تاريخ بودهاند».
در ادامه نيز، «طلال عبدالكريم» در روزنامه «القبس» كه سرمايهگذار و صاحبامتياز آن، رئيس كميسيون سياست خارجي مجلس اين كشور است، در يادداشتي از اعراب خواسته است در مقابل ادعاي ايران خواستار سرزمينهاي تاريخي خود!! از جمله ال احواز(خوزستان) و المحمره (خرمشهر) شوند.
روزنامه القبس» كه به تازگي به جرگه مطبوعات ضدايراني در كويت پيوسته است، همچنين در مقالهاي ديگر، با نام بردن از سواحل جنوبي ايران به سواحل اعراب، سابقه استقلال بحرين را قرنها پيش دانسته است! ».
اين مطالب، تنها گوشهاي از مقالات اين مطبوعات در يك روز است. اين در حالي است كه روزنامه «الوطن» به سرپرستي «شيخ علي خليفه الصباح» عضو خاندان حكومتي، روزنامه «القبس» به سرمايهداري و صاحبامتيازي «محمد الصقر»، رئيس كميسيون سياست خارجي مجلس كويت و روزنامه «السياسه» نيز به سردبيري «احمد جارالله» اداره ميشود كه وليعهد، نخستوزير و شماري از مقامات عاليرتبه كويت چندي پيش اين روزنامه را تريبون بيان مطالب صادقانه و آزاد قلمداد كرده بودند.
ز شیر شتر خوردن وسوسمار عرب رابه جایی رسید است کار
که تاج کیانی کند آرزو تفو بر تو ای چرخ گردون تفو
با سپاس از :جنبش آزربایجان برای یکپارچگی و دمکراسی
بخش دسیسه های ضد ایرانی را ببینید.
به امید ایرانی آباد و آزاد در سایه حاکمیت ملی
پاینده ایران
اکتبر 14th, 2008
باراك اوباما و مسأله حقوق بشر در ايران
سرور دکتر حسن کیانزاد

در خبرها آمده است كه باراك اوباما كانديداي رياست جمهوري حزب دموكرات، آماده است در صورت پيروزي در انتخابات، بدون قيد و شرط با سردمداران نظام حاكم در ايران وارد مذاكره شود و در اين راستا، برقراري روابط ديپلوماتيك را، بهترين راه براي فشار بر رژيم ايران ميداند. به نظر ايشان، ديپلوماسي «مستمرو فعال» همراه با تحريمهاي شديد قادرند مانع دستيابي ايران به سلاح هستهاي، شود. همچنين باراك اوباما ميخواهد در صورت پيروزي در انتخابات، به ايران پيشنهاد كند كه اگر از برنامههاي هستهاي خود منصرف شود و از تروريسم دست بردارد، آمريكا از سرمايهگذاري های خارجي در ايران پشتيباني كرده و براي ايران امكان عضويت در سازمان جهاني تجارت را فراهم خواهد آورد. به گفته اوباما، اگر ايران به خواست او پاسخ مثبت ندهد و به «رفتار نگرانكننده»ي خود ادامه دهد، از نظر اقتصادي ضرر خواهد كرد و خود را به انزواي سياسي خواهد كشاند.
كانديداي رياست جمهوري آمريكا آقاي باراك اوباما كه ميليونها آمريكايي ناراضي و روي برتافته از سياستهاي كلي جرج بوش و بويژه جنگ درعراق، چشم اميد به او بستهاند و همچنين بسياري از دولتمردان در اروپا و مردماناش، نابردبارانه در انتظار پيروزي او روزشماري ميكنند، بايد که از منظر سياست خارجي, در برخورد با يك چنين رويكردهاي سادهنگرانه که از واقعيتهاي سياسي روز بدور اند، نگران پيامدهاي ناسازوار آن در آينده، باشند. در اين ميان، رسانههاي گروهي در رابطه با بيتجربگي باراك اوباما در پهنه سياست خارجي بسيار گفته و نوشتهاند و بهمين سبب هم، گزينش سناتور «بايدن» به عنوان معاون رياست جمهوری كه از دانش سياسي و تجربه و آزمون سي ساله بويژه در عرصه سياست خارجي، برخوردار است, به اين خاطر بود كه او اين كاستي و كماگاهي رياست جمهور احتمالي آمريكا را کارشناسانه با ارايه نظر، برطرف كند. اما به نظر ميرسد كه اين كارشناس امورسياست خارجي, خود در نگاه به راه حل های سياسی مشکل گشا با آقاي باراك اوباما همداستان و همآهنگ باشد. و يا اينكه اختياريک چنين مواضعی تنها جنبه تبليغي انتخاباتي داشته براي جلب همه ی آن مردمي كه از سياستهاي دوران هشت ساله رياست جمهوري جرج بوش، بويژه, بحران در خاورميانه و همچنين اوضاع نابسامان و از هم گسيخته ی اقتصادي به ستوه آمدهاند, که ما امروز نه تنها در آمريكا، بلكه در اروپا هم شاهد آن مي باشيم. با اين پيشگفتار، مي توان به گونهي زير به تحليل رويكردهاي بيان گرديده از سوي آقاي باراك اوباما، كه در فراز آورديم، پرداخت:
الف – سناتور باراك اوباما بايد كه از كم و كيف مذاكرات پيگير و جدي ی نه تنها آژانس بين المللي انرژي اتمي در وين (IAEA) بلكه ديگر نهادهاي جهاني از جمله شوراي امنيت سازمان ملل متحد و اتحاد اروپا و تصميمات گروه 1+5 و چهار قطعنامه تصويبي ی كه تشديد تحريمهاي اقتصادي و ديگر توبيخهاي سياسي را تاكنون بهمراه داشته است، اگاهي داشته و بداند كه تمامي آن گفت و شنودها با نمايندگان آن حكومت جابر و غاصب در ايران، فرايندي جز وقتگذراني و سردرگمي، بهمراه نداشته است. زيرا كه مافياي حاكم بر كشورما، يعني ملايان و رئيس جمهور روان پريش و بی خرد و ناسزاگويش را نه با ديپلماسي «مستمر و فعال»، كه به آن اشاره برديم مي توان سرعقل آورد و نه با تحريمهاي نيمبندي كه حاكميت غارتگر را از آنها باكي نيست، بلكه تنها عرصه زندگي را بر ميليونها مردم تنگدست و محروم جامعه ی ايران محدودتر كرده و به فقر و درماندگي فزاينده آنها بيشتر دامن مي زند.
ب- سناتور باراك اوباما بايد بگويد، چگونه ميتوان با سردمداران تروريست و تروريست پرور حكومتي توتاليتر و فاشيست مذاکره کرد, كه در سي سال گذشته بر مردم ايران خشنترين استبداد مذهبي را تحميل کرده و تمامي آزاديهاي مندرج در منشور جهاني حقوق بشر را به نام مذهب و ولايت کاذب از سوی خدا, بربرانه لگدمال اباطيل و مُهملات قرون وسطايي خود کرده است. و همچنين چگونه او می خواهد بدون هرگونه «قيد و شرطی» با آن حکومتگران افسارگسيخته, که در عرصه ی سياست جهانی با تنش آفرينی پيگير در خاورميانه و پشتيبانی آشکار از گروههای تروريست اسلاميست و انکار بی شرمانه ی هولوکاست از سوی رئيس جمهور آن, که نابودی اسرائيل را هرروز لافزنانه به دور از عواقب سهمگين اش برزبان می آورد, به سخن بنشيند و از آنان بخواهد که از «برنامه ی اتمی» خود, دست بردارند؟ آن هم برنامه ای که, تنها توليد تسليحات اتمی را آماج دارد برای باج گيری و پيش برد خواست های تنش آفرين و جنگ افروزانه در منطقه و جهان, که کمترين اش نابودی اسراييل را در پيش دارد و برپايی حکومت جهانی ی اسلامی بنا بر گفته ی رئيس جمهور هذيان گويش احمدی نژاد.
پ- آقاي اوباما ميخواهد در صورتيكه حكومتگران در ايران از برنامه غني سازي اورانيوم چشم بپوشند، از سرمايهگذاري خارجي در ايران پشتيباني كرده و امكان عضويت ايران در سازمان تجارت جهاني را فراهم آورد. اما اگر ايران به خواست او پاسخ مثبت ندهد و به رفتار «نگرانكننده» خود ادامه دهد، از نظر اقتصادي ضرر خواهد كرد و خود را به انزواي سياسي خواهد كشانيد. با توجه به اين سخنان به نظر مي رسد كه باراك اوباما, كه ميليونها مردم جهان و آمريكا به او به گونه ی يك «مُصلح» و دادگستر و آزاديخواه چشم دوخته اند، چونان همگنانش در بستر سياست ك
لان
اکتبر 11th, 2008
پاینده ایران
گفتگوی روز سه شنبه ۱۶مهرماه سرور مهندس رضا کرمانی با خانم مریم افشاری از برنامه سیمای همبستگی ملی ایرانیان که از کانال جهانی پارس پخش شد برای دانلود آماده است.در این برنامه مهندس رضا کرمانی عضو شورایعالی حزب پان ایرانیست در مورد شرایط دشوار حزب برای برگزاری کنگره و همچنین احضار ، بازجویی و تهدید اندامان شورای عالی رهبری و دیگر اعضای حزب در اهواز و دیدگاه های حزب در باره منافع ملی سخنانی بیان داشتند.

ابتدا آموزش دانلود فایل ( از مدیا فایر) را ببینید.
دیداری در چارچوب wmv زمان ۱۶ دقیقه
دانلود با کیفیت پایین – ۵.۰۸ مگابایت http://www.mediafire.com/?timwm4jmukd
دانلود با کیفیت بالا – ۱۸.۶۴ مگابایت http://www.mediafire.com/?mdalaweyzcu
اگر اینترنت پرسرعت دارید می توانید همه برنامه را آنلاین در تارنمای سیمای همبستگی ملی ایرانیان از
اینجا ببینید.
به امید ایرانی آباد و آزاد در سایه حاکمیت ملی
پاینده ایران
اکتبر 10th, 2008
دبيركل جديد حزب پانايرانيست در مصاحبه با روز: – چهارشنبه 17 مهر 1387 [2008.10.08]
كار زير زميني نمي كنيم در زير زمين كار مي كنيم !

نوشين جعفري: به دنبال عدم برگزاري کنگرهي حزب پان ايرانيست و احضار اعضاي شوراي عالي رهبري اين حزب به وزارت اطلاعات، با خانم زهرا غلاميپور (صفارپور)، دبيرکل جديد اين حزب به گفتوگو نشستهايم.خانم غلامي پور مي گويد: ”مسألهي اصلي اين است كه اصل تحزب نهادينه شود والا در حكومتي كه تحزب را برنتابد و دائماً احزاب غيروابسته را تحت فشار قرار دهد شركت در انتخابات چه معني دارد؟”
***
طی هفتههای اخیر خبرهایی منتشر شد مبنی بر اینکه حزب پانایرانیست تصمیم دارد کنگرهی دهم این حزب را در تاریخ ۱۲ مهرماه برگزار کند اما این اتفاق نیفتاد. دلایل عدم برگزاری کنگره را شرح دهید :
یکی از برنامههای مدون حزب پانایرانیست این است که طبق اساسنامه، برای تغییر مدیریت داخلی حزب هر سه سال یک بار کنگرهی داخلی برگزار کند و اعضای حزب دور هم جمع شوند و مواردی راکه ضروری میدانند به بحث و گفتگو بگذارند. اما متأسفانه پس از برگزاری کنگرهی نهم، در این چند سال اخیر امکان برگزاری کنگره پیش نیامد. از تیرماه سال ۱۳۸۴ چندین بار کنگرهی دهم حزب به سوی برگزاری رفت، حتی یک بار هم کار به برگزاری کشید، اما نیروهای امنیتی با حضور در محل برگزاری کنگره مزاحمتهایی ایجاد کردند و جلوی ورود اندامان حزب و میهمانان را به محل برگزاری کنگره گرفتند. دبیرکل وقت، آقای دکتر زنگنه هم بر اساس تصویب شورای عالی رهبری به دلیل اینکه نمیخواستند مشکلات و درگیری خاصی پیش آید از اعضای حزب تقاضا کردند برگردند تا درگیری ایجاد نشود.اما امسال تصمیم گرفتیم این کنگره را به صورت علنی برگزار کنیم، به خبرگزاریها هم اطلاع دادیم ولی متأسفانه از چند روز پیش از برگزاری کنگره، تهدیدها از سوی دستگاههای امنیتی آغاز شد. تا آنجا که از سوی نیروی انتظامی اماکن با من تماس گرفتند و آقایی که خودشان را سرهنگ رضایی معرفی کردند مرا مورد اتهام، اهانت و توهین قرار دادند و حتی گفتند که شما اشرار را در خانهات جمع میکنی که من این مطلب را نپذیرفتم و اعتراض کردم. گفتم دفتر حزب پانایرانیست در زیرزمین منزل من جای دارد، اما ما کار زیرزمینی نمیکنیم، کار خلاف جهت قانون اساسی نمیکنیم؛ خود من و دیگر دوستانمان التزام عملی به قانون اساسی داریم ولی متأسفانه در آن گفتگوی تلفنی تهدید شدم که در خانهام را پلمپ میکنند. سپس تعدادی دیگر از دوستانمان و اعضای شورای عالی رهبری حزب از جمله سروردکتر زنگنه، سرور جعفری، سرور یزدی و سرور کرمانی را حضوراً خواستند. پس از مواجه شدن با تهدیدهای مکرر تصمیم گرفتیم در نشستی فوقالعاده مسائل را بررسی کنیم. از آنجایی که تهدیدمان کردهبودند که نیروهای انتظامی را برای برخورد فیزیکی میفرستند، در آن نشست مصلحت حزب را در این دیدیم که کنگره را برگزار نکنیم. اما باید بگویم اگر کسانی فکر میکنند ما عقبنشینی کردیم واقعیت این است که چنین نیست بلکه مصلحت حزب برای ما مهمتر از برگزاری کنگره بود که با توجه به فشار موجود نتوانیم با شرایط مطلوب و بصورت اساسنامهای برگزارش کنیم و حتی نتوانیم کارهای اساسی خود را به انجام برسانیم.
از گوشه و کنار شنیدیم که در جلسهی شورای عالی رهبری حزب پانایرانیست شما به عنوان دبیرکل این حزب برگزیده شدید. این یک اتفاق تاریخی است. چطور شد که این اتفاق رخ داد و نظر خودتان در خصوص انتخابتان به عنوان دبیرکل یکی از احزاب ایران چیست؟
بعد از اینکه ما لازم دیدیم کنگره را تشکیل ندهیم، شورای عالی رهبری حزب پانایرانیست بر آن شد که تصمیمات جدیدی را برای مدیریت حزب اتخاذ کند و از آنجایی که خود من بیش از ۴۵ سال و از دوران کودکی با حزب پانایرانیست آشنا بودم، با علاقمندی به سرزمینم، این اندیشه در من چنان رسوخ کرد که احساس کردم که به عنوان یک زن ایرانی میتوانم مؤثر واقع شوم. با توجه به شناختی که از حزب پانایرانیست داشتم و می دانستم این حزب همیشه به دنبال شایستهسالاری است و از آنجایی که وقتی در فرهنگ و نظام فرهنگی جامعهی خودمان و تاریخ گذشتهمان مطالعه میکنیم میبینیم که زن همیشه چه از نظر فرهنگی، چه از نظر اجتماعی نقش مؤثری داشته، ومسلماً حضورش در عرصهی سیاست هم مفید است؛ بخصوص اینکه در این سی سال اخیر جامعهی زنان ثابت کردند بیش از هر قشر دیگری برای گرفتن حقوقشان فعالیت و پافشاری و در صحنهی مبارزات مدنی ملت ایران حضور پررنگتری دارند. من هم به عنوان یک زن پانایرانیست، یک ایرانی عاشق سرزمین بزرگ ایران و معتقد به تمامیت ارضی مملکتم احساس میکنم در شرایطی قرار گرفتم که بایدخودم را به عنوان کاندیدای دبیرکلی حزب پانایرانیست به اعضای شورای عالی رهبری این حزب معرفی کنم. حال خوشحالم که اعضای شورا با حداکثر آرا مرا انتخاب کردند و آرزو میکنم که لیاقت این مسئولیت بزرگ را داشتهباشم؛ هرچند میدانم ممکن است با خطراتی هم روبهرو شوم ولی با تمام اینها به خاطر عشقی که به وطنم دارم وبه خاطر شناختی که از اندیشهی پانایرانیسم دارم این خطر را هم به جان میخرم.
بهطور کلی نقش زنان را در مبارزات ملت ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
من در بسیاری از تجمعات حضور داشتم و نقش زنان را خیلی پررنگ و شجاعانه دیدم. زن در جامعهی امروز ما هم مادر است، هم ادارهکنندهی خانواده است، هم میتواند و باید هم بتواند در مبارزات اجتماعی نقش مؤثر را ایفا کند. ما در دوران جنگ هم دیدیم که زنان جامعه در نبود مردانشان چگونه زندگی را چرخاندند، چگونه یک تنه کار کردند و فرزندانشان را اداره نمودند. این نمونهایست از فعالیت زن ایرانی. در هر صورت ما وارث زنان بزرگی در تاریخمان هستیم، اگر دختران و زنان جامعهی ما دریابند که زن ایرانی چه شخصیتی در تاریخ خود داشته مسلماً از این موقعیتی که دارند، بالاتر و جلوتر خواهند رفت.
چندی است که بحث دربارهی انتخابات ریاست جمهوری دهم، گروههای فعال سیاسی (از دولتی گرفته تا غیردولتی) در ایران را به خود مشغول کردهاست. شما فکر میکنید با توجه به وضعیت احزاب و تشکلها در ایران، در انتخابات ریاست جمهوری بایدچه رویکردی داشت؟
اگر احزابی که ریشهها یا سابقهی دیرینه دارند یا در درون مردم به گونهای شناخته شدهباشند که مردم بپذیرند احزابی که فعالیت میکنند برای رسیدن یک گروه خاص به قدرت نیست بلکه برایشان مسئلهی مردم و ملتسالاری، جامعه و منافع ملیشان مطرح است، اگر احزاب و تشکلها به آن سمت بروند، مسلماً مردم به راحتی میتوانند با شناختی که پیدا میکنند به آن حزبی رأی بدهند که کاندیدایش برخاسته از این دیدگاه باشد. اگر نه، احزاب به صورت مقطعی و فقط به خاطر اینکه فردی را از بین خودشان انتخاب کنند پدید آیند، برای رسیدن به یک موقعیت، آن هم برای یک گروه خاص، متأسفانه هیچگونه موفقیتی نخواهندداشت. مسألهی اصلی این است که اصل تحزب نهادینه شود والا درحکومتی که تحزب را برنمی تابد و دائماً احزاب غیروابسته را تحت فشار قرار می دهد، شرکت در انتخابات چه معنایی دارد؟ قطعاً توجه و رویکرد احزاب ملی به این نوع انتخابات باید منفی باشد.
پانایرانیستها در این راستا چه برنامهای دارند؟
حزب پانایرانیست معتقد است که هر ایرانی باید در تعیین سرنوشت خود کوشا باش؛ بخصوص باید در انتخاباتی که میتواند برایش سرنوشتساز باشد، شرکت بکند. اما با توجه به شرایط کنونی ایران که کاندیداها باید مورد تأیید یک گروهی مثل اعضای شورای نگهبان باشد، حزب پانایرانیست چنین حرکتی را نمیپذیرد. ما معتقدیم مردم باید بدون واسطه کاندیداهای خود را شناسایی کنند، نه اینکه افراد خاصی روی کاندیداها صحه بگذارند. از این جهت تا زمانی که در نظام جمهوری اسلامی قوانین به این گونه باشد و شروط خاصی را برای افراد میگذارند، و تا زمانی که باصطلاح آن مصلحتاندیشیهای حکومتی وجود دارد، حزب پانایرانیست نه حاضر به معرفی کاندیدا است و نه شرکت کردن در انتخابات را جایز میداند. ولی اگر شرایط به گونهای باشد که آن چند بند خاص را از روی این قوانین بردارند و به من به عنوان یک فرد ایرانی یا هر پانایرانیست دیگری اجازه بدهند که مردم مستقیماً کاندیداها را شناسایی و بررسی کنند و بعد رأی بدهند، حاضر به شرکت هستیم؛ در غیر این صورت تا زمانی که قوانین به این گونه است که شورای نگهبان انتخاب و اصلح بودن را افرادی خاص بررسی میکنند، در آن صورت ما شرکت نمیکنیم. البته ما تحریم هم نمیکنیم به این دلیل که مردم باید حق انتخاب را در شرایط زندگیشان داشتهباشند.
شما در انتخاباتهای گذشته با انتشار اطلاعیه شرکت در انتخابات را تحریم کردید؟ آیا مطلبی که بیان نمودید نظر شخصی شما بود یا دیدگاه کلی حزب پانایرانیست هم همین است؟
خب از آنجا که ما معتقدیم مردم حق انتخاب دارند و حق دارند که رأی بدهند و یا ندهند و ما خود را قیم مردم نمیدانیم، بنابراین تحریم را رد میکنیم، اما در انتخابات اینچنینی هم شرکت نمیکنیم.
شما در جایی دیگر گفتید اگر آن چند بند حذف شود ما هم در انتخابات شرکت میکنیم. منظور از آن چند بند کدام بندهاست؟
من ایرانی، من مسلمان، من زرتشتی، من مسیحی، من یهودی که ایرانی هستم بایستی حق داشتهباشم در انتخابات مملکتم فعال باشم. حالا به صرف اینکه من حتماً باید التزام به پذیرش ولایت فقیه داشتهباشم، به صرف اینکه حتماً باید مسلمان باشم، حتماً باید شیعه باشم، یا اینکه من را باید از یک صافی خاصی رد کنند اینها مواردی است که مورد تأیید ما نیست؛ ولی اگر به عنوان یک فرد ایرانی به من اجازه بدهند که آزادانه اسمم را بنویسم، با شروط مختلف و نابهجا روبهرو نشوم و شرط این باشد که مردم من را شناسایی کنند و بر اساس شناخت شان رأی بدهند، در آن صورت هر کسی می تواند با خیالی آسوده در انتخابات شرکت کند. ضمن اینکه حزب پانایرانیست معتقد است باید مردم در انتخابات شرکت کنند و باید افرادی را مثلاً به مجلس، شوراها یا… بفرستند که این افراد هم مدافع قانون کلی مملکت باشند، هم قوانین جزئی. قوانینی که به تمامیت ارضی ما برمیگردد، قوانینی که بر به منافع ملی ما میگردد. طبیعتاً شخصی که با این دیدگاه وارد مجلس شود مطمئناً هیچ وقت به خودش فکر نمیکند، بلکه به مأموریتی که به او داده شده میاندیشد.
فکر میکنید تحریم انتخابات راهکار مناسبی برای برون رفت از وضعیت موجود است که ممکن است از سوی مردم اتخاذ شود؟
در هر صورت وقتی قرار باشد من وارد شوم و بعد ردم کنند یا آن برگهای را که در تأیید اعتقاد به ولایت فقیه یا شیعه بودن است را امضا نکنم، خب مسلماً نه من اجازهی ورود دارم و نه آنها تأییدم میکنند. می بینید در همین چند سال اخیر، افرادی را هم که در دو ـ سه دوره مجلس حضور داشتند، به دلیل اینکه التزام عملی به کارهای آنها نداشتند، تأیید نکردند.
با توجه به اینکه در شرایط فعلی بحث حضور آقای خاتمی در انتخابات از سوی اصلاحطلبان مطرح شدهاست و عدهای دیگر آقای عبدالله نوری را پیشنهاد میکنند، فکر میکنید اینها در مقابل اصولگرایان میتوانند گزینههای مناسبی برای ریاست جمهوری باشند؟
به نظر من اگر مردم دوباره اشتباه کنند، بزرگترین اشتباه را کردهاند. آقای خاتمی اگر میتوانست کاری کند با پشتوانهی بیست میلیون رأیی که به دست آوردهبود میتوانست از رأی مردم دفاع کند و خودش هم جزئی از اصولگرایان نشود.
در مورد آقای نوری چطور؟
طیف آنها یکی است، ممکن است در کلام و در واژههایی که برای مردم به کار میبرند یک مقدار دلنشینتر باشد، ولی در اصل تفاوتی در دیدگاه اصلیشان نیست.
یعنی شما فکر میکنید حتی آقای نوری با توجه به سابقهی زندان و احتمال رد صلاحیتش، نمیتواند کاندیدای مناسبی باشد؟
من مطالب ایشان را در همان دوران زندان و بعد از زندان خواندهام. خیلی هم مطالب دلنشینی بود، خیلی هم از دیدگاه من ِپانایرانیست، پانایرانیستگونه بود، اما معتقدم که نه. ایشان هم نمیتواند آن گزینهای باشد که ملت ایران را به رهایی از این بنبست می رساند.
پانایرانیستها از جملهی معدود گروههایی بودهاند که همواره از دستیابی ایران به انرژی هستهای دفاع کردند. موضع امروز این حزب نسبت به پروندهی هستهای ایران چیست؟
ما همانطور که از قبل گفتیم که انرژی هستهای حق مسلم ماست، الآن هم معتقد به همین هستیم. حق مسلم ملت ایران است که از انرژی هستهای و دانش هستهای برخوردار باشد. متأسفانه طوری مسائل را مطرح کردهاند که به محض اینکه این موضوع مطرح میشود بلافاصله اذهان به سوی بمب هستهای جلب میگردد، در حالیکه عمده اهداف از این موضوع استفادهی ملتها از جنبههای مختلف این دانش است که پیشرفتهای اساسی دیگری را نصیب بشر کردهاست مثلاً استفاده در مصارف پزشکی یا کشاورزی یا صنایع دیگر ضمن اینکه ما در دنیایی زندگی میکنیم که دشمنان متعددی داریم، باید بتوانیم در هنگامههای غیرقابل پیشبینی از خود دفاع کنیم تا دشمنان نتوانند سرزمین ما را میدانگاه تاخت و تازهای خود قرار دهند. پس از نظر ما اگر تأیید دیگران به سلاحهای هستهای هم باشد ما آن سلاحها را عمدتاً بازدارنده تلقی میکنیم. وقتی من اطراف خودم را نگاه میکنم، وقتی اسرائیل میتواند از این نیروگاههای هستهای استفاده کند، وقتی پاکستان میتواند برخوردار باشد، ملت ایران با آن فرهنگ دیرینهاش چطور این حق را نباید داشتهباشد؟ کشوری که منشور حقوق بشرش بر سردر سازمان ملل است، ملتی که منشور حقوق بشر از سرزمین او گرفته شدهاست. حالا هیچ دلیلی ندارد با ما مخالفت بکنند و بگویند که نباید این نیروگاه را داشتهباشیم یا نباید به دانش هستهای مجهز شویم. ما باید داشتهباشیم. باید در مقابل بیگانگان بتوانیم از خودمان دفاع کنیم.
به عنوان سؤال آخر اصولاً حکومت مطلوب از نظر شما چیست؟
حکومت مطلوب حکومتی است که سرافرازی و اقتدار ملت ایران را بخواهد. یعنی ملت ایران را به جایگاهی برساند که در دنیایی که زندگی میکند برای زیستن و ایستادگی حرفی برای گفتن داشتهباشد. سرافرازی ایران را تأمین کند. شرایطی را به وجود آورد که جوان ایرانی وقتی در گوشه و کنار دنیا حرکت میکند او را متهم به تروریست بودن نکنند، با بیاحترامی با او برخورد نکنند. من این بیاعتباری امروزمان را از رفتارها و دیدگاههای حکومتی میبینم.
پيوند گفتگو در روز آنلاين
به امید ایرانی آباد و آزاد در سایه حاکمیت ملی
پاینده ایران
اکتبر 9th, 2008
اولین دبیر کل زن در تاريخ احزاب سياسي ایران

تاریخ احزاب در ایران همیشه با نام مردان رقم خورده است و رهبر یا مسئول حزب نیز از بین جامعه مردان برگزیده شده است ، ولی شورای عالی رهبری حزب پان ایرانیست این طلسم را شکست و بانو زهرا صفار پور را به سمت دبیر کلی بر گزید .
بانو صفار پور همسر شادروان مهدی صفار پور یکی از صاحب منصبان فرهنگی و معاون وزارت آموزش و پرورش در قبل از انقلاب و از مبارزان دیر گام حزب پان ایرانیست بود که پس از انقلاب ، ماهها در بند انقلابیون ، رنج زندان اوین را بر خود هموار کرد و از آرمان پان ایرانیسم دوری نگزید .
بانو صفار پور در مکتب همسرش در س میهن پرستی و وفاداری به پان ایرانیسم را آموخت و با این سرمایه پر بار در کلاسهای درس آئین عشق ورزی به ایران و ایرانی را به دانش آموزان تدریس میکرد و سی سال در نظام آموزشی کشور خدمت نمود.
بانو صفار پور هنوز بار مرگ جانگداز همسرش را بر زمین نگذارده بود که پرواز نا بهنگام فرزند برومند و تحصیلکرده اش ” آرش ” رنج این بانوی فرهیخته را دو چندان کرد … اما گردبادهای پی در پی، در عزم آهنین این دخت ایران زمین کمترین خللی وارد نیاورد و او همچنان استوار قامت و راست اندیش بر سر پیمان خود با آرمان پان ایرانیسم باقی ماند و در جایگاه عضویت شورای عالی رهبری حزب پان ایرانیست ، رسالت خود را به نحو احسن ایفا کرد .
شورای عالی رهبری حزب پان ایرانیست با انتخاب این بانوی شکست نا پذیر به سمت دبیر کلی ، بر سنت شایسته سالاری و حرمت به زنان مبارز ، برای نیل به اهداف بزرگ خود گام ارزنده ای را برداشت و برای اولین بار در تاریخ احزاب کشور یک زن را به مقام دبیر کلی حزب بر گزید.
با سپاس از سرور منوچهر يزدي
تريبون آزاد پان ايرانيست خوزستان نيز اين گزينش شايسته را به بانو صفارپور و همه اندامان حزبي شاد باش مي گويد.
به امید ایرانی آباد و آزاد در سایه حاکمیت ملی
پاینده ایران
اکتبر 7th, 2008
Previous Posts