Archive for سپتامبر, 2010
«به تلخي فاجعه»
برای یاران دربند: سروران مهندس کرمانی- استاد حسين شهریاری- حجت کلاشی
پوریا سلیمی
یک:
وقتی می خواهی از یک فاجعه بنویسی، باید قلمت نلرزد و به راه احساساتت نرود. برخی کلمات در دل خود باردار معانی ای هستند آنچنان بزرگ و ژرف که گاهی هیچ توضیحی را یارای رساندن عمق مفهوم آنان نیست . «فاجعه» یکی از آن هاست.
اینکه چه چیزی برای ما فاجعه است، بسته به چگونگی زندگی ماست، محل زندگی ما و یا آداب و رسوم ما. در سوییس خودکشی نهنگ ها می تواند فاجعه باشد، باخت تیم منچستریونایتد برای طرفدارانش می تواند فاجعه باشد. مرگ یک گاو در بخشی از سرزمین هند می تواند فاجعه باشد. و بسیارند موارد دیگر که هر یک می توانند و نمی توانند فاجعه باشند. بودن و نبودن آنان بسته به وضع زندگی انسان هاست.برای مرد گرسنه آفریقایی مرگ تمامی نهنگ های این سیاره فاجعه نیست، برای یک مبارز خسته در «تبت» باخت در هیچ رویداد ورزشی فاجعه نیست. برای مبارزی “سبز” در سلولی کوچک، گوشه ی زندانی در ایران، گرمایش زمین فاجعه نیست.
(بیشتر…)
سپتامبر 20th, 2010
براي بهتر ديدن روي تصوير كليك كنيد
تصویری که می بینید یکی از پوسترهای نمايشگاه فتنه سبز در حاشيه راهپيمايي روز قدس 12شهریور1389 در خيابان آيت الله طالقاني می باشد که در بخش گزارش های تصویری خبرگزاری فارس وابسته سپاه پاسداران قرار دارد. در پوستر مذکورکه درباره مجموعه فعالان حقوق بشر می باشد تصویر احمد باطبی نیز به چشم می خورد. از نظر جمهوري اسلامي مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران نيز يكي از عوامل فتنه مي باشند. در دیگر عکس ها تلاش شده جنبش سبز، مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران و مهندس میر حسین موسوی به نوعی با سازمان مجاهدین خلق(منافقین) و مسعود رجوی رهبر این سازمان و آمریکا و اسراییل پیوند داده شود. برای دیدن مجموعه عکس ها در فارس نيوز کلیک کنید.
سپتامبر 19th, 2010
گفتگوي دکترحسن کیانزاد از رهبران حزب پان ایرانیست با صدای آمریکا در تاريخ 24 شهريور1389 برابر با 15سپتامبر 2010 پیرامون بازداشت چند روز گذشته اندامان حزب پان ایرانیست سروران مهندس رضا کرمانی و حسین شهریاری از پیشکسوتان و کوشندگان دیرگام حزب پان ایرانیست و سرور حجت کلاشی مسئول سازمان جوانان حزب پان ایرانیست که در میانه راه اصفهان توسط نیروهای امنیتی انجام شد و سرور سينا پارسيان بازداشتي حزب پان ايرانيست در شيراز.
[youtube]http://www.youtube.com/watch?v=lLJGMX-u6KA[/youtube]
http://www.youtube.com/watch?v=lLJGMX-u6KA
براي دانلود اين ويديو از يوتيوب از نشاني زير استفاده كنيد.
http://tunel.co.nr/video/
سپتامبر 18th, 2010
شنبه 27 شهریور 1389
خبرگزاری هرانا – شب گذشته، مورخ بیست و ششم شهریور ماه، ابوالفضل عابدینی نصر خبرنگار و فعال حقوق بشر، در زندان کارون اهواز به بدترین شکل مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، در این حادثه شخصی به نام “قلندری” از پرسنل این زندان به ابوالفضل عابدینی حمله ور شد و وی را به شدت مورد آزار و اذیت جسمی قرار داد.
ابوالفضل عابدینی در حیاط بند شش برای استفاده از سرویس بهداشتی به حالت انتظار بود که این فرد بدون هیچ دلیلی به وی حمله کرد و دست و پای این خبرنگار را به وسیله دست بند و پا بند به میله ای در حیاط بند شش بسته و ساعت ها به وسیله لوله سبز وی را کتک می زد.
شدت ضربات وارده به حدی است که دست و پای عابدینی کاملا سیاه و کبود شده این در حالیست که هیچ یک از مسولین زندان کارون پاسخ گوی وی نمی باشد.
شایان ذکر است که ابوالفضل عابدینی به یازده سال زندان محکوم و به شدت از ناراحتی قلبی رنج می برد.
عابدینی از بدو ورود به زندان کارون به طرق مختلف از جمله ممنوعیت ملاقات با خانواده، ممنوعیت تماس تلفنی، ممنوعیت تردد مورد فشار قرار گرفته است.
هرانا خبرگزاري جموعه فعالان حقوق بشر در ايران
سپتامبر 18th, 2010
خطر تشدید بیماری برای رضا کرمانی، به دلیل عدم دسترسی به دارو
تاریخ انتشار: ۲۶ شهریور ۱۳۸۹, ساعت ۱۴:۵۵
جرس: رضا کرمانی به دلیل عدم دسترسی به دارو و مراقبتهای پزشکی در خطر سکته مغزی و تشدید بیماری قرار دارد.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، این فعال سیاسی ۷۷ ساله پیش از بازداشت، تحت درمان و مراقبت پزشکی بوده و داروهایی را برای جلوگیری از سکته مغزی مجدد، ناراحتی کلیه و کنترل فشار و چربی خون مصرف میکرد، که بنا به گزارش منابع آگاه این داروها هماینک از دسترس وی دور است.
این در حالی است که رضا کرمانی تاکنون دو بار سابقه سکته مغزی داشته و از سالها پیش تحت شیمی درمانی قرار دارد.
رضا کرمانی، باید هفته آینده برای دفاع از خود در دادگاه انقلاب اهواز حاضر میشد. وی ششم اسفند سال گذشته در حالی که قصد حضور در مراسم چهلم ابراهیم میرانی از اعضای حزب پان ایرانیست و مسئول تشکيلات خوزستان كه به دیار باقی شتافت را داشت، در فرودگاه اهواز بازداشت و با قرار وثیقه 500 میلیون ریالی آزاد شد. در آن زمان قاضی دادگاه اهواز به وی گفته بود: “شما دستگیر شدید، زیرا قصد سخنرانی علیه نظام را در فرودگاه داشتید.”
جنبش راه سبز (جرس)
بن مابه خبر از كميته گزارشگران حقوق بشر
سپتامبر 18th, 2010
پاينده ايران
با وجود گذشت چندین روز از دستگیری نامتعارف سه تن از اعضای حزب پان ایرانیست، که با تمام دشواری ها و محنت های موجود در درون مرز فعالیت می کردند، هنوز خبر موثق و یا توضیحی در مورد محل نگهداری، دلیل بازداشت، نهاد ترتیب دهنده عملیات بازداشت این سه تن و این که چرا این ترتیبات، خارج از عرف و روند قضایی و حقوقی شکل گرفته است، ارائه نشده است.
امیدواریم که دولت ملی در ایران فردا، پایانی باشد بر تمامی قانون گریزی ها، رویکردهای خلاف اصل و حقوق ستیزی ها. بر این باوریم که حاکمیت ملی – که بی شک از طریق تفاهم و اتحاد «همه» طیف های مختلف ناسیونالیست و لیبرال شکل خواهد گرفت – چاره دردها و زخم های وخیم سیاسی، اجتماعی و اداری کشور است. پس :پیش به سوی برقراری دولت ملی.
سپتامبر 16th, 2010
سرود آن که گفت نه!*
آنک حماسه! «زهی عشق، که گفت ما درد ابدی را اختیار کردیم و رحمت و لطف را نصیب دیگران کردیم. هر روز ده هزار درد پیاپی آن مهجور نوش می کند… زهی جوانمردی»(1) روزگار عجیبی است این روزها که استوانه حقوق بشر پس از سال ها به ایران آورده می شود، ولی فرزندان کورش ناپدید می شوند. خبر ناپدید شدن سه فعال سیاسی ملی شاید میان انبوهی از اخبار دردناک غیر طبیعی جلوه نکند و همین طور نیز هست. خون آن ها از خون هیچ کدام از سایر ایرانیان رنگین تر نیست، ولی آنان را سودایی دیگر در سر می بود. سودایی از آن دست که مکافاتش را باید «امروز بینی و فردا بینی و پس فردا…»(2) حجت کلاشی جوانی بود که از دامنه های سبلان برای خدمت به ملت اش با عشقی سرشار از اشراق به تهران آمد تا بتواند در قلب تپینده ایران و شاهراه حادثه ها، سرنوشت غمگین کشور تنهایش را «نظاره» کند. ولی عشقی دیگرگونه از دست که می گفت:«گر از تركستان تا بلاد روم خسی در پای كسی فرو برود، منم كه رنج میكشم»(3) و رنج بسیاری کس از هم وطنانش را چون صلیبی باژگونه تنها به دوش می گرفت و دردشان را به سینه می کشید. در راه جُلجُتا و سنگ لاخین ایران، بدون آن که به دنبال نامی باشد و شهرتی، تنها در سکوت خود بسیار کارها کرد هم از دست که در گفتار ناید. ماه های بسیار از جوانی اش را در خطه ای محروم از کشورش گذراند تا به زعم حریفانش دمی، طعم تلخ تبعید را بچشد. اما زهی خیال خام! که شکوه ای نکرد و آخی نگفت چه، می پنداشت: «اگر هشت بهشت را در کلبه ی ما گشایند و ولایت هر دو سرای به اقطاع به ما دهند، هنوز بدان یک آه که سحر گاه بر یاد شوق او از جان ما بر آید ندهیم. بلکه یک نفس که به درد او بر آریم با ملک هژده هزار عالم برابر کنیم»(4) و همان به اصطلاح تبعیدگاه را نیز یکسره از عطر مهر میهن لبریز کرد. باری! بسیار از او «نه» شنیدند، بارها آری خواستند ولی «نه» را تجربه کردند و تحقیر شدند. مکتب سیاسی اش را برابر با عشق به میهن و منش فردی اش را عشق به جهان دانست. اندیشه های بسیار در سر می پروراند و خود جوینده ی بلایش در راه عشق بود(5). در راه محبت به مردم، چه محنت ها که که نچشید ولی کسی ناامیدی اش را ندید و آهی از او نشنید. می توانست شاید با یک آری ِ به هنگام، بسیاری از غم ها را از خود به دور کند، اما نکرد و نمی کند. یقین بدانید که امروز وقار حجت بازجویش را نیز به تعظیم وا می دارد. یقین بدانید که حریفان، در ضمیر خود، خود را بسیار کوچک تر از این مرد بزرگ می پندارند. بمانید و این بار شما نظاره کنید که چه حماسه ای خلق خواهد کرد تا کوه را نیز سر به تعظیم آورد، بمانید و به بینید که چگونه حلاج وار جنبشی در زندان خلیفه به پا خواهد کرد، جنبشی از آن دست که: «و از یک یک اندام او آواز می آمد که: انا الحق… روز دیگر گفتند که این فتنه بیش از آن خواهد بود پس اعضای او بسوختند، از خاکستر آواز انا الحق می آمد…در ماندند و به دجله انداختند بر سر آب همان اناالحق می گفت… .» پي نوشت:
*عنوان سروده ای از علی میر فطروس
1- عین القضات همدانی
2- تذکره الاولیاء، عطار، حلاج
3- ابوالحسن خرقانی
4- عین القضات، تمهیدات
5- شبلی می گفت: «بار خدایا همه کس تو را از بهر لطف و راحت می جویند، من از بهر بلا می جویم. باش تا جذبه من الجذبات الحق با تو کیمیاگری بکند. آنگاه بدانی که بلا چه باشد…»
آرمانخواه را خدا و مسجد میهن است. …
پاينده ايران
شهريور1389
سپتامبر 15th, 2010
23 شهريور1389
بر اساس اخبار رسیده سروران مهندس رضا کرمانی ، حسین شهریاری و حجت کلاشی با خانواده های خود تماس گرفته و از بازداشت خود در اصفهان خبر دادند. در این تماس تلفنی کوتاه مدت سرور حسین شهریاری با اعلام این مطلب که مهندس رضا کرمانی نیز همراه آنان می باشد ابراز داشتند که همگی در اصفهان بوده و توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده اند.و ساعاتی بعد نیز مهندس کرمانی طی تماسی از بازداشت خود در اصفهان خبر داد .
شایان ذکر است که سروران مهندس رضا کرمانی ،حسین شهریاری و حجت کلاشی سه روز پیش در اطراف اصفهان به روشی غیر معمول ربوده شده وامروز طی این تماس تلفنی از بازداشت خویش خبر دادند.
خبر در پارس دیلی نیوز , كميته گزارشگران حقوق بشر
*****
هرانا – بازداشت سروران مهندس رضا کرمانی و حسین شهریاری
هرانا – بازداشت سرور حجت کلاشی
برگرفته از تارنماي رسمي سازمان جوانان پان ايرانيست
http://pan-iranism.blogspot.com/2010/09/blog-post_14.html
سپتامبر 14th, 2010
به نام خداوند جان و خرد
ظلم بر پانایرانیستها را پایانی نیست؛ در آخرین مورد ۳ تن از مسوولین حزب پانایرانیست، سروران مهندس رضا کرمانی، حسین شهریاری و حجت کلاشی که در شامگاه عید فطر قصد دیدار با دوستان و پانایرانیستهای شهر اصفهان را داشتند، در جادهی منتهی به این شهر توسط نیروهای امنیتی ربوده شده و به مکان نامعلومی منتقل گردیدهاند. این در حالی است که سرور حسین شهریاری ۷۴ ساله تنها دو روز بود که از زندان به مرخصی آمده بودند؛ مهندس کرمانی ۷۶ ساله از بیماری قلبی رنج میبردند و حجت کلاشی تنها چند ماه بود که از دوران تبعید خود در شهرستان خاش به تهران باز گشته بودند. همان طور که هممیهنان ما آگاهند، فشار و تهدید و ارعاب و زندان برای پانایرانیستها امر شگفت و تازهای نیست. اما در ماههای اخیر این تهاجمات به یاران پانایرانیست ابعاد تازهتری به خود گرفته است. پروندهسازی، صدور احکام سنگین زندان (از جمله ابوالفضل عابدینی، شاهین زینعلی و حسین شهریاری)، تهدید خانوادههای پانایرانیستها، مشابهسازی و تحریک عناصر ناآگاه برای ایجاد نفاق و اختلاف، مزاحمت در محیط کار برای پانایرانیستها و خانوادههای آنان و … که در مورد آخر باید ربودن پانایرانیستها در جادههای برون شهری را هم به این فهرست اضافه نمود، از جملهی این اقدامات میباشد. این اقدامات غیرقانونی و نابخردانه ما را با این تردید اساسی مواجه میسازد که شاید در نظر برخی دستگاههای امنیتی، دفاع از منافع ملی و عشق به ایران، آنچنان جرم خطرناکی تعریف گردیده که باید پانایرانیستهای کهنسال و بیدفاع را در جادههای بیرون از شهر ربوده و چندین روز خانوادههای نگران آنها را در بیخبری از وضعیت آنان نگاه داشت (؟!). لذا با توجه به اتفاقات رخ داده و با عنایت به شرایط خاصی که در آن قرار داریم، موارد ذیل را به اطلاع میرسانیم:
۱-همهی هممیهنان و آزادگان، به ویژه میهنپرستان و یاران پانایرانیست را به دفاع از حقوق سیاسی، اجتماعی و شهروندی اندامان حزب پانایرانیست فرا میخوانیم. بیشک در این میان، عملکرد مسوولین و اندامان حزب پانایرانیست خارج از کشور و تلاش آنان در خبررسانی و آگاهسازی رسانههای بینالمللی از ظلم و ستمی که بر پانایرانیستهای داخل کشور میرود، اهمیت به سزایی دارد.
۲- پانایرانیستها در سالهای گذشته همواره تلاش داشتهاند تا فارغ از جریانات سیاسی روز، کوششهای خود را بر حفظ تمامیت ارضی، گسترش اندیشههای ناسیونالیسم ایرانی، دفاع از منافع ملی و تحلیل مسایل اساسی جامعهی ایرانی متمرکز کنند؛ اما اینگونه اقدامات افراطی و ناسنجیدهی برخی، به این خط مشی اصولی خدشه وارد کرده و ادامهی این مسیر را ناممکن میسازد.
۳- پانایرانیستها و به ویژه جوانان حزب پانایرانیست به نیات و اهداف پشت پردهی اینگونه برخوردهای افراطی و غیرمعقول آگاهند، لذا سازمان جوانان حزب پانایرانیست با تاکید بر ادامهی راه پیشکسوتان و مسوولین راستین حزب در گسترش آرمانهای ناسیونالیسم و پانایرانیسم، ضمن محکوم کردن اینگونه اعمال زشت و خارج از عرف، اعلام میدارد که مسوولیت کامل سلامتی این سروران مستقیما به عهدهی دستگاههای امنیتی ذیربط بوده و خواهان آزادی فوری پانایرانیستهای در بند میباشد.
پاینده ایران
سازمان جوانان حزب پانایرانیست
21 شهریور 1389
سپتامبر 14th, 2010
يكشنبه 21 شهریور 1389
خبرگزاری هرانا – نیروهای امنیتی شب گذشته 21 شهریور ماه با مراجعه به منزل “سینا پارسیان” از اعضای حزب پان ایرانیست در شیراز بعد از بازداشت وی بدون داشتن حکم جلب به تفتیش خانه این فعال سیاسی پرداختند
همسر آقای پارسیان در گفتگو با گزارشگران خبرگزاری حقوق بشر ایران “هرانا” گفت : نیروهای امنیتی که خود را مامورین حوادث اداره گاز معرفی کردند بعد از ورود به خانه در ساعت 2:30 بامداد به تفتیش خانه پرداختند که پس از یک ساعت بازرسی تمامی خانه آقای پارسیان را به همراه کامپیوتر ، کتاب ، سی دی دست نوشته ها و دیگر لوازمات شخصی وی را به مکان نامعلومی منتقل کردند.همسر این فعال سیاسی اضافه کرد: با وجود نداشتن حکم جلب و اعتراض من و همسرم به این اقدام غیر قانونی نیروهای امنیتی با تهدید و توهین وی را به همراه خود بردند
آقای پارسیان از فعالین پان ایرانیست، 32 ساله و از محققین اقتصادی است.این بازداشت در حالی صورت می گیرد که دو روز پیش دو تن از اعضای پیش کسوت به همراه مسئول سازمان جوانان این حزب سیاسی شصت ساله بازداشت شده بودند .
http://www.cyrusnews.com/news/fa/?mi=9&ni=12698
سپتامبر 12th, 2010
۲۱شهریور ۱۳۸۹
در پی بی خبری از وضعیت سه عضو حزب پان ایرانیست سروران رضا کرمانی ،حسین شهریاری و حجت کلاشی که نزدیک به دو روز از ربوده شدنشان توسط افراد ناشناس می گذرد صبح امروز دوستان و خانواده آنان با مراجعه به اطلاعات نیروی انتظامی ، وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه خواستار رسیدگی به وضعیت این افراد شدند.اما متاسفانه تمام این نهادها و ارگان ها با اظهار بی اطلاعی از وضعیت این سه تن بیان داشتند که افراد و نیروهای این نهادها دست به این اقدام نزده و آنان از وضعیت این سه نفر بی اطلاع هستند و بیان داشتند که برای بررسی وضعیت می توانید به اداره آگاهی مراجعه نمایید.
سازمان جوانان حزب پان ایرانیست ضمن هشدار جدی نسبت به عواقب این رفتار غیر مسولانه خاطر نشان می سازد که مسولیت جان این سه تن بی شک بر عهده حاکمیت می باشد.
برگرفته از تارنمای سازمان جوانان پان ایرانیست
سپتامبر 12th, 2010
خبرتکمیلی، بازداشت سه تن از اعضای سرشناس حزب پان ایرانیست
تاریخ خبر: شنبه 20 شهریور 1389 – کدخبر: 71074
گزارش دریافتی:مهندس رضا کرمانی، حسین شهریاری و حجت الله کلاشی به ترتیب از اعضای پیشین شورای رهبری حزب پان ایرانیست و مسئول سازمان جوانان این حزب، روز گذشته در نزدیکی اصفهان نا پدید و به احتمال زیاد بازداشت شدند.
این سه کنشگر سیاسی ِ ناسیونالیست که زیر شدید ترین فشارها به فعالیت خود ادامه می دادند، قبلا بارها بازداشت یا تهدید یا محدود شده بودند. مهندس رضا کرمانی – شهردار سابق خرمشهر- در یک سال گذشته چندین بار، بازداشت و آزاد شده است و حسین شهریاری تنها 24 ساعت پیش از بازداشت به مرخضی آمده بود. این دو فعال به اتهام انتشار یک کتاب به نام آهنگ های خون، که در آن اسرار آتش سوری سینما رکس آبادان منتشر شده بود،چند سال پیش نیز بازداشت و محاکمه شدند.
هم چنین حجت الله کلاشی ممنوع از تحصیل در مقطع دکتری مجبور شده بود دوران سربازی خود را در خاش بگذراند و در چند ماه گذشته تحت تعقیب فیزیکی بود و همه ی تلفن ها و روابط وی ، حتی مکالمات به وسیله تلفن های عمومی، با وسایل پیشرفته کنترل می شد. وی مسئول اجرایی برگزاری تظاهرات هزاران نفری در برابر سفارت امارات متحده بوددر سال 1387 و هم چنین مبتکر بر افراشتن پرچم های پان ایرانیسم در روز دانشجو (1387) در دانشگاه تهران می بود. کلاشی از نظریه پردازان جوان ناسیونالیست بود که علاوه بر تحصیل در علوم سیاسی تا مقطع کارشناسی ارشد دوره کارشناسی رشته حقوق را نیز آغاز کرده بود و در مسائل فلسفی و تاریخی صاحب نظر به شمار می رفت.وی اصالتا اردبیلی بوده و ماموران امنیتی بارها از طریق خانواده اش در اردبیل وی را تحت فشار گذاشته بودند.
پیش بینی می شود در روزهای آینده سایر فعالان ناسیونالیست در اصفهان،شهرهای آذربایجان و خوزستان و تهران مورد تعرض قرار بگیرند.سال گذشته دو بار دفاتر پان ایرانیست ها در کرج و تهران به محاصره نیروهای امنیتی در آمده و برخی ازا شرکت کنندگان در نشست ها بازداشت یا تهدید شده بوند.
برداشت از: http://parsdailynews.com/71074.htm
http://donbaleh.com/link/310026
سپتامبر 12th, 2010
Next Posts
Previous Posts